آشنایی با معماری کهن شهر زنجان
محصولات معماری، طبیعتا در ردیف جالب ترین پدیده هایی جای دارد، که اطلاعات متقنی از ویژگی های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تکنولوژیکی، زیبایی شناسی و ارزش ها و ایده آل های حاکم بر زمان ساخت بنا را به دست می دهد. نوشته حاضر، ضمن معرفی دو بنای تاریخی اما با مفهوم شهر کهن زنجان، تحولات و افول به وجود آمده در حوزه معماری کشورمان در قرن حاضر را مورد بحث و بررسی اجمالی قرار می دهد.
معرفی دو بنای ارزشمند نیمه تاریخی، اما با مفهوم و با کاربری آموزشی و اداری شهر کهن زنجان، از دیدگاه ارج نهادن به خاطرات دوران جوانی قسمت اعظمی از شهروندان بومی امروزین شهر زنجان، بهانه و فرصت ذی قیمتی را برای تجزیه و تحلیل قرار دادن آثار معماری به جای مانده از این مقطع از زمان، فراهم آورده است.
از آن جایی که در تولید بناها، عوامل و مؤلفه های متعددی همانند عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تکنولوژیکی، زیباشناسی ارزش ها و ایده آل های حاکم بر زمان ساخت بنا را به دست خواهد داد. وجود تنوع و تکثر در حوزه های معماری هم معلول متفاوت بودن آن شرایط است.
با انجام مطالعات کلی و عمومی در ساختمان ها و مستحدثات قرن اخیر کشورمان، چنین استنباط می شود که دو تحول اساسی و عمومی در معماری مان به وجود آمده است. تحول نخست در حد فاصل سال های ۱۲۷۰ تا ۱۳۱۰ هجری شمسی به وقوع پیوسته و تحول دوم در حد فاصل سال های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ بوده است.
تحول نخست مقارن با اواخر دولت قاجار و هم زمان با آغاز و انجام مکتب مدرنیزم است و تحول دوم از اواخر حکومت پهلوی اول آغاز شده و مقارن با مطرح شدن مکتب پست مدرن در اروپاست. آنچه که مسلم است، مکتب های مدرنیزم و پست مدرنیزم آن چنان که در جامعه اروپا، در ابعاد گوناگون تأثیرات شگرفی بر جای گذارده، در جامعه ایرانی تأثیر گذار نبوده است، بلکه تحولات عنوان شده تنها به جهت ارتباطاتی است که حاکمان ایرانی با اروپا برقرار کرده اند.
بنابراین شناسایی معماری این مقطع از تحول، مستلزم شناخت زمینه های اجتماعی - سیاسی و اقتصادی آن است. در سال های آغازین این تحول، نخستین تماس های سیاسی - فرهنگی ایران جزم اندیش با اروپای مدرنیزم آغاز شده و به همین جهت، بعضی از عناصر فیزیکی و کالبدی معماری غرب در بناهای قاجار دیده می شود. عنصر سنتوری، استفاده از ورق های فلزی موسوم به کوله فرنگی و وارد شدن مجسمه در معماری از آن جمله اند. اما هنوز در اساس و پلان بناها از سبک و سیاق معماری بومی و سنتی استفاده شده است (معماری کاخ گلستان).
گذشته از تک بناهای معدودی که به تقلید از معماری کهن ایرانی، در اوایل حکومت پهلوی اول ساخته شده و امروزه به عنوان آثار ملی نامیده می شوند (آرامگاه فردوسی، عمر خیام ، نادرشاه افشار و ...)، تحول اساسی دوم از سال ۱۳۲۰ شمسی آغاز و تا سال ۱۳۵۷ بالاخص و تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
در اواخر حکومت پهلوی اول و اوایل حکومت پهلوی دوم، به دنبال تحولات سیاسی - اجتماعی پیش آمده - که هم زمان با پایان یافتن دوران مدرنیته در اروپاست - تغییرات و تحولات نسبتا عمیقی در معماری ایران زمین مشاهده می شود. از این زمان به بعد، اصلی ترین خصیصه معماری ایرانی، که همانا محجبه بودن آن است، پایان یافته و بر خلاف ارزش ها و سنت ها، بناها شفاف شده است (هم زمان با کشف حجاب در جامعه). بزرگ شدن ابعاد پنجره ها و بازشوها، اشرافیت بناها به معابر عمومی و فضاهای شهری، تسلط واحدهای مسکونی به همدیگر، استفاده از فضای ارتباطی موسوم به «هال»، تعبیه آشپزخانه شفاف موسوم به اوپن و.... معماری ایرانی را، على رغم داشتن سابقه تاریخی بسیار کهن و هدفمند بودن آن، ارزش های فرهنگی و اعتقادی قسمت اعظمی از جامعه را به ویژه در مراکز جمعیتی بزرگ مستحیل و خواسته یا ناخواسته و علی رغم میل باطنی جمعی، آن آرامش و آسایش مورد قبول در فضاهای معماری را از حیز انتفاع ساقط نموده است. وجود این نوع تفکر و بینش در معماری زمانی تحقق یافته که تحقیق بحث معماری مسئول و متولی به مفهوم امروزین و حکومتی نداشته است.
در مطلب بعدی، دو بنای تاریخی - فرهنگی که از محصولات معماری این مقطع از زمان در زنجان است معرفی خواهد شد.
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر بعنوان میهمان