مراسم ازدواج در شهر شیراز (قسمت اول)
مراسم ازدواج در شهر شیراز (قسمت اول)
مراسم عروسی در شیراز به این گونه است که پسر خانواده یا کسی را مورد پسند قرار می دهند یا دیگران کسی را در آستین خود دارند و خانواده پسر یا زنان فامیل پسر به خانه دختر برای خواستگاری می روند. که به این کار دلالگی می گویند.
در صورتیکه به خانه دختر می رفتند و خانواده دختر چای و شربت می آوردند، یعنی به ازدواج رضایت داده اند و اگر فقط چای بیاورند یعنی ازدواج منتفی می شود و پسر به خانه شخص دیگری می رود. و یکسری مراسم دیگری که امروزه انجام نمی شود و مثلا مادر داماد سینی بزرگی از سبزی را جلوی عروس می گذاشته است تا ببیند که آیا عروس با صبر و حوصله تمام سبزی ها را پاک می کند یعنی در شوهر داری صبور است و یا مادر شوهر، عروس را بوس می کند تا ببیند دهانش بوی بد می دهد یا خوب و یا او را به حرف باز می دارد که آیا بلد است صحبت کند و یاخیر؟ این گونه مراسم به طور جدی برگزار می شده است و در ابتدا زنان و یا دو خواهر داماد برای دیدن عروس می رفتند و در صورت موافقت مرحله دوم برای خواستگاری می رفتند. و بعد از این مراسم، خانواده عروس برای تحقیق در مورد داماد می روند و یا سرزده به خانه او می روند تا شرایط معمولی خانه را ببینند.
بله برون: بعد از آن بزرگتر ها به دور هم جمع می شوند و درباره مهریه و پول و حمام ولباس صحبت کرده و توفق می کنند. بعد روزی را مشخص می کنند که باید به بازار وکیل بروند و خرید پارچه و خرید های دیگر انجام دهند. تمام این ها را در کاغذ بزرگی به نام رقعه می نویسند.
رخت برون: در این مهمانی زنان خانواده و داماد و عروس دور هم جمع شده که به اصطلاح به آن ها سوری می گویند. که اندازه عروس را، خیاط ها که از طرف داماد آمده اند می گیرند و در همان جا پارچه را برش می دهند و مادر عروس از مهمانان پذیرایی می کند. در این جا مادر داماد کنار پارچه ها، نقل و هدایا می آورند که به آن ها( گل به ضم) می گویند و زنان تمبک و دایره و دف می رنند و می رقصند و ترانه ای که نام آن واسونک است می خوانند.
خانم عروس روی تخت دور تختش گل زیبد
همه تون گوئید مبارک قیچی بر رختش زنید
من شنیدم خانم دوسی یل مخمل می خرید
این مغازه رو به قبله رخت رودم می برید
یل مخمل سر میخه من خودم می دوزمش
هر که پیشه زن کاکام مثل گل می بوسمش
رخت کاکام رویوم بود تا کنار باغ نو
باغ نو پر غنچه بود و زن کاکام بچه بود
عقد کنان: دو روز عقد در شهر شیراز و یکسری از شهر های ایران ساعت خوب و سعد داشته اند که در آن روز عروسی را مشخص می کردند. دو مرحله عقد می گرفتند. اولی عقدی که نزدیکان دو خانواده از آن خبر دارند و خطبه جاری می شود و در عقد دوم کل فامیل و آشنایان را دعوت می کنند و مراسم می گیرند. خانواده داماد، روز عقد به خانه دختر رفته و هدایای زیادی می برند که ذغال و تنباکو جزو آن ها نیست که بر این اعتقاد هستند تنباکو تلخی و ذغال، سیاهی برای زندگی به همراه دارد.
- توضیحات
- بازدید: 593
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان