معرفی کتاب حتی وقتی می خندیم اثر فریبا وفی
معرفی کتاب حتی وقتی می خندیم اثر فریبا وفی
حتی وقتی می خندیم مجموعه ای از داستان های کوتاه فریبا وفی است که در یک کتاب جمع آوری شده و توسط نویسنده به همسرش مجید تقدیم شده است. این کتاب شامل بیست و دو داستان کوتاه با عناوین حتی وقتی می خندیم، راز، دو روز، باز هم بگو مادام، یک برادر، بی دغدغه، چهره ی شوهرم، بیرون از گور، خسته از بازی، راه خاکی، انتخاب، باید برقصم و نمی رقصم، مگس ها، من بدم، روتو بکن این ور، کمین، یاد، سازی برای من، خدو، بگو عمه، دختر و زن ها می باشد.
فریبا وفی از نویسندگان پر کار معاصر است که در کارنامه ی خود آثاری چون ترلان، پرنده ی من، رویای تبت، در راه ویلا، عمق صحنه، بی باد بی پارو، رازی در کوچه ها، ماه کامل می شود، بعد از پایان و ... دارد.
داستان های این کتاب بسیار کوتاه است تا حدی که گاهی به یک صفحه و یا کم تر از آن نیز می رسد. مانند دیگر آثار این بانوی نویسنده اکثر شخصیت ها زن هستند و داستان ها به احساسات، مشکلات و دغدغه هایشان می پردازد. در ادامه درونمایه و قصه ی این داستان ها را بازگو خواهیم کرد.
اولین داستان این مجموعه با عنوان حتی وقتی می خندیم درباره ی چهار زن است که هر کدام به نوعی به همسرانشان خیانت می کنند. یکی با گرفتن احساساتش از شوهرش و دیگری با توجه نکردن به خودش ...
داستان دوم با عنوان راز در مورد زنی است که رازی را در مقابل شوهرش دارد و سعی می کند رازش را از او پنهان کند.
داستان سوم در مورد زنی است که شوهرش بعد از ماه ها دوری از خانواده برای کار، به خانه برگشته است. او که مدت زیادی از خانه دور بوده است اکنون توجه بیشتری به همسرش می کند.
داستان چهارم با عنوان باز هم بگو مادام درباره ی زنی است که مدام برای گرفتن فال به پیش مادام می رود و از او حرف های تکراری می شنود که هیچ وقت هم اتفاق نمی افتند.
یک برادر عنوان داستان پنجم این مجموعه درباره ی زنی است که احساسات خود را به یک مرد با برادر گفتن به او مخفی می کند.
بی دغدغه درباره ی احساسات زنی است که در خانه اش تنهاست.
چهره ی شوهرم درباره ی زنی است که همسرش به یک مسافرت طولانی رفته است و او حتی چهره ی شوهرش را نیز از یاد برده است.
بیرون از گور درباره ی لحظاتی از زندگی یک زن و شوهر است که به نظر می رسد زن دیگر همسرش را دوست ندارد.
داستان نهم با عنوان خسته از بازی درباره ی مادری است که خسته است و کودکانی که با او بازی می کنند.
داستان دهم این مجموعه با عنوان جاده خاکی درباره ی زنی است که از عشقش می گوید.
داستان یازدهم درباره ی زنی است که از دایی خود می گوید.
باید برقصم و نمی رقصم درباره ی زنی است که با داشتن دو بچه عاشق مردی شده است ...
داستان سیزدهم با عنوان مگس ها درباره ی یک دختر و مادر است.
داستان چهاردهم با عنوان من بدم درباره ی یک مادر و دختر چهار ساله اش است که با هم گفت و گو می کنند.
روتو بکن این ور درباره ی مردی است که از همسر خود انتقاد می کند و او را با دیگران مقایسه کرده و از او درخواست هایی دارد.
داستان شانزدهم درباره ی دختری است که در کودکی مورد آزار شوهرخاله اش قرار گرفته است و اکنون شوهرخاله ی او در بیمارستان بستری است. نام این داستان کمین است.
داستان هفدهم درباره ی دانشجویی است که باید درباره ی دوران کودکی انشا بنویسد.
داستان بعدی با عنوان سازی برای من درباره ی زنی است که در یک کارگاه خیاطی می کند. به تازگی در کارگاه آن ها یک استاد تار به نام آقای کمالی نیز اضافه شده است.
داستان نوزدهم با عنوان خدو درباره ی پیرمردی است که در به یاد همسر از دست رفته اش خدو افتاده است.
داستان بیستم با عنوان بگو عمه درباره ی عمه ای است که برای همه از اتفاقاتی که برای همسایه ها افتاده است می گویند.
داستان بیست و یکم از زبان زنی است که با مردی به نام حمید ازدواج کرده است. حمید قبلا ازدواج کرده و اکنون طلاق گرفته است و از همسر سابق خود یک دختر دارد.
داستان آخر با عنوان زن ها، زن ها را به دو دسته تقسیم می کند و از ویژگی ها و روحیات این دو دسته می گوید.
همان طور که از خلاصه ی داستان ها مشخص است، فریبا وفی در تمام این بیست و دو داستان زندگی زنان در جایگاه های مختلف اجتماعی را از زوایای مختلف بررسی کرده است. خواندن این داستان ها برای بانوان خالی از لطف نیست.
- توضیحات
- بازدید: 609
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان