بررسی انواع سبک های معماری در آموزشکده های هنری (2)
بررسی انواع سبک های معماری در آموزشکده های هنری (2)
مفهوم قدسی هنر شرقی
در شرق، مفهوم هنر وضعیت متفاوتی دارد. مفهوم هنر شرقی، همواره پر رمز و راز بوده و در خدمت باورها و محورهای جهان شناختی، به صورت تأویلی شکل گرفته است. هنری که سلوک روح بشری را در اتصال به ماوراء و مقصد متعالی میداند و راهی مقدس برای رستگاری انسان نشان داده و همواره با استفاده از نماد و تمثیل، تصویرگر حدیث رستگاری انسان بوده است. این هنر که هدف محتوایی داشته، مانند هنر غرب به دنبال فرموله کردن شکلی پدیده ها و تناسبات طلایی زیبایی آفرینی نبوده است. در آموزش هنر قدسی در شرق، سبک معماری در خدمت به این مفهوم بوده است. در هنر چین، هماهنگی انسان، زمین و آسمان با راهی که تائو نشان می دهد و در آن قانون و مناسبت های اجتماعی نفی می شود و طبیعت به عنوان یک قلمرو آرمانی برگزیده می شود، برای رستگاری انسان است. در هنر هند نیز مضامین تصویری در حیطه کائنات و جهان روح به دنبال رستگاری آدمی است. انسانی که با نماد ماندالایی از کائنات بر نیلوفری نشسته و به جان و جهان ( یا نیروانا) پیوسته است.
هنر قدسی اسلامی
در هنر اسلامی معنی و محتوای هنر، همان رستگاری انسان است و این رستگاری منزلگاهی است که هنرمند مسلمان با طی طریق از میان مادیات به آن دست پیدا میکند و آن را به بیننده خود نیز متذکر میشود، که منتهای این رستگاری همان بارگاه الهی است. در هنرهای اسلامی، تاکید ویژه بر عبرت آموزی از تجربیات خوب و بد درگذشتگان، شناخت نظم موجود در طبیعت و هدف دار بودن آن، اثرات طهارت و پاکی روح و دریافت های شهودی به عنوان قلمروست و سبک های گوناگون معماری اسلامی شاهد این حرف است.
قرینه سازی در باغ سازی به سبک اسلامی به لحاظ انگاره هایی است که از باغ بهشت و هندسه متقارن و منظم درختان بهشتی و جریان آب از میان آنها، در ذهنیت طراحان وجود داشته است. همچنین است ایجاد فضاهایی برای نظر کردن به خورشید، ماه، ستارگان و دیگر مظاهر و جلوه های الهی در محيط. هنرمند اسلامی، در عین حضور خردمندانه در عرصه های اجتماعی به منظور شناخت عوامل ارتباطی زبان و فرهنگ، از فضایی که آکنده از تذکر یاد و خاطره الهی است، بهره می جوید. در این فضاسازی، عواملی چون . تزیینات، نور، رنگ، کتیبه های خوشنویسی شده آیات قرآنی، ترنم نوای آب، وزش باد، غزل خوانی پرندگان و استشمام رایحه گلها، او را وادار می کنند تا از ناهنجاری هایی که حضور قلب او را مخدوش می سازد، کناره گیری کند. این عوامل غفلت آور ممکن است فیگوراتیو باشد و با ترکیبی از عناصر بصری باعث ناخوشایندی شود و ممکن است صدای ناهنجار غرش های زندگی صنعتی و آلاینده های همراه آن باشد. بدین ترتیب اهمیت خلق فضایی مناسب برای آموزش هنر قدسی، مشخص می گردد.
نتیجه
اثبات این فرضیه که سبک معماری مدارس هنر، جلوه های گوناگونی را از مرحله آفرینش هنر و پرداخت های ذهنی تا رسیدن به مصادیق زیبایی آفرینی القاء می کند، نیازمند پژوهشی علمی است. بررسی و مقایسه آراء و عقاید زیبایی شناسان شرق و غرب از قدیم تا دوران معاصر، نشان می دهد که هر اندیشه هنری با فضاهای آموزشی ویژه آن مجاور است. با شناخت میزان تأثیرگذاری سبک معماری چند مدرسه هنری بر روند آموزش هنر، می توان محدودیت ها و امکانات سبک های گوناگون فضاهای آموزشی را بر روند آموزش بررسی کرد. مشاهدات کلی در رابطه با این مقوله در ارتباط با چندین مؤسسه هنری و دانشکده های هنر به راحتی امکان پذیر خواهد بود. تأکید گروه - هنر ستاد انقلاب فرهنگی، در دهه ۶۰ بر ایجاد مدارس هنری در بافت های تاریخی شهری، شاید به همین منظور بود و تأسیس دانشکده های هنر و معماری سهند (تبریز)، یزد، صبا (کرمان) و پردیس (اصفهان) از نتایج آن است. دانشجویان این مراکز، به ظاهر از فرم های نو استفاده می کنند، ولی تأثیرات کالبد تاریخی بر آثار هنری ایشان غیر قابل انکار است. مقایسه دانشکده هنرهای زیبای تهران، دانشکده هنر کرج و دانشکده هنر دانشگاه آزاد اسلامی تهران از تفاوتی آشکار حکایت دارد و چون برنامه آموزشی واحدی بر این مراکز حکم فرماست، تا حد زیادی نتیجه علمی و دور از تعصبات شخصی خواهد داشت.
- توضیحات
- بازدید: 366
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان