تاریخچه جنگ های ولایت قهستان خراسان
تاریخچه جنگ های ولایت قهستان خراسان
پس از آن که در زمان امیر محمد مولایی حملات بیگانگان تجدید شد، امیر محمد مولایی که تاب مقاومت در برابر ملک حسین کرت را نداشت، به سرداران مغول مستقر در سبزوار (جغتای) پناه برد و در آنجا فوت کرد و برادر او امیرستلمش بیک که قائم مقام او در قهستان بود، به جای او به امارت رسید. امیرستلمش لشکری جمع کرد و به بازپس گیری مناطقی پرداخت که توسط ملک حسین تصرف شده بود. این امر باعث شدت روابط خصمانه میان طرفین شد. جمعی از امرای خراسان شامل امیر محمد توكال و امیر محمد زیرک به اتفاق خواجه فضل الله عبید که وزیر ملک حسین بود، جهت حل منازعات از طرف ملک حسین به رسالت نزد امیرستلمش به قهستان رفتند، اما نتیجه ای مثبت در راستای صلح حاصل نشد.
امیر ستلمش بیک با امیر محمد خواجه اپردی، حاکم اند خود و شبورغان تا حدود بلخ، علیه ملک حسین کرت، به عنوان دشمن مشترک، متحد شدند. زیرا ملک حسین کرت بخش های زیادی از اندخود و شبورغان را بارها مورد هجوم قرار داده بود. همچنین هر دو به قدرت روزافزون ملک رشک می بردند. سرانجام امیر ستلمش بیک از قهستان و امیر محمد خواجه اپردی از حدود جیحون روانه شدند و در حدود بادغیس به هم رسیدند و قسمت هایی از ولایات خواف و باخرز را تصرف کردند. پس از آن که قلعه ی کرات در ولایت باخرز را گرفتند، با سپاهیان ملک حسین کرت در مقام رژه از ولایت باخرزا، در ۱۵ ربیع الاول سال ۷۵۹ مواجه گردیدند و در حمله ی اول ستلمش بیک و امیر محمد خواجه اپردی کشته شدند و جنگ پایان پذیرفت.
فرقانی نفوذ سربداران در قهستان را که در پی مسافرت های شیخ حسن جوری اتفاق افتاده بود و تبعیت امیر محمد مولایی از او، به علت آن که آموزه های شیخ حسن جوری با فرهنگ اسماعیلی مشابهت فراوانی داشت، علت جنگ ملک حسین با مولائیان و شکستشان آورده است.
پس از آن که ستلمش بیک کشته شد، مولائيان پسر او را که امیر علی نام داشت، در جنابذ (گناباد) که در این زمان حاکم نشین قهستان بود، به امارت نشاندند. چون او هنوز به سن قانونی برای به عهده گرفتن حکومت به طور مستقل نرسیده بود (طفل بود)، خواهرزاده ی امیرستلمش بیک، امیر جعفربیک به جای او حکومت را بر عهده گرفت. امیر جعفر بیک جهت تسلط بر قهستان چند تن از نواب و امرای مولائی را به قتل رساند.
هم چنین در برابر حملات ملک حسین کرت به قهستان توانایی مقاومت نداشت و متحمل شکست می شد، این عوامل باعث شد تا امیر پیر حسین نوکر وی به اتفاق عزالدين قمار عليه او شورش کنند و جنابذ و قلعه ی آن را به ملک حسین کرت تسلیم کنند. امیر جعفربیک پس از شکست به عراق رفت و در آنجا فوت کرد و پس از وی کسی از مولائیان به حکومت نرسید و ملک حسین کرت سراسر قهستان را به تصرف در آورد و استحکامات دفاعی جنابذ را ویران کرد. به این ترتیب قهستان به تدریج ضمیمه ی قلمرو آل كرت شد و حکومت مولائیان قهستان سقوط کرد.
در زمان ملک حسین کرت یکی از خویشان ملوک سیستان به نام معزالدین قلعه ی خوسف و بیرجند را تصرف کرد، اما این قلعه سرانجام توسط گماشتگان ملک حسین کرت باز پس گرفته شد. پس از مرگ ملک حسین کرت پسرش، ملک غیاث الدین پیرعلی که نوهی طغاتیمور خان بود به حکومت رسید. حاکمیت آل کرت بر قهستان تا پایان حکومت آل کرت که توسط تیمور سرنگون شد، ادامه یافت. یکی از مناطقی که از ولایت قهستان در زمان آل كرت دارای اهمیت فراوانی است، ترشیز بود. در زمانی که تیمور هرات را تصرف کرد و ملک غیاث الدین پیرعلی کرت تسلیم وی شد، به علت آنکه جهت ضبط تمام ولايات تابع آل کرت به وی نیاز داشت، او را نکشت و در حکومت ابقا کرد. در سال ۷۸۴ هق به اتفاق وی پس از فتح كلات عازم فتح ترشیز شد. حاکم ترشیز امیرعلی سدیدی غوری بود که بنا بر دستور ملک غیاث الدین کرت بر آن حکم می راند. تیمور با مقاومت شدید سدیدیان رو به رو شد. سرانجام با وساطت ملک غیاث الدین پیر علی قلعه ی ترشیز را تسلیم تیمور کردند. تیمور سدیدیان را به کوتوالی قلاع ترکستان تا حدود کاشغر گذاشت.
- توضیحات
- بازدید: 467
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان