تحلیل و بررسی فیلم ابد و یک روز اثر سعید روستایی
تحلیل و بررسی فیلم ابد و یک روز اثر سعید روستایی
در سینمای ایران هر ساله تعدادی فیلم تولید میشود که عموما بدون کوچکترین خلاقیت و صرفا با توسل جستن به کمدی های مبتذل و شوخی های دم دستی تلاش میکنند مخاطب خود را بخندانند و همچنین، به فروش خوبی دست پیدا کنند. دیگر کمتر کارگردانی جرات ریسک کردن با سرمایه را دارد و این فضای تکرار و فرار از خلاقیت گویی به مذاق بسیاری از فیلمسازان ایرانی خوش آمده است.
در کنار این جریان کهنه و خسته کننده، نسل نوینی در فیلمسازان در حال ظهور هستند که با توجه به جوانی و شجاعت و اشتیاق شان به ریسک کردن و پیمودن مرزهای تازه در مدیوم سینمای ایران، تلاش میکنند ظاهر بهتری به این سینما بدهند. یکی از فیلمسازان نسل جدید سینمای ایران، سعید روستایی است که با اولین فیلم بلند خود توانست چشم های زیادی را به خود خیره کند.
ابد و یک روز فیلمی بود که در جشنواره فجر بیشتر جوایز را از جمله جایزه مخاطبین را به خود اختصاص داد و چند ماه بعد با اکران گسترده و البته فروش چند میلیاردی، خود را به فیلمی ماندگار بدل کرد. ابد و یک روز داستان خانواده ای را روایت میکند که به خاطر فقر و اعتیاد در حال گسست است و برادر معتاد و برادر بزرگ تر منفعت طلبی هم که در این خانواده زندگی میکنند و با یکدیگر دائما در حال جنگ و دعوا هستند، اوضاع را بحرانی تر میکنند. خواهری در این خانواده وجود دارد که غمخوار همه اعضا است و میخواهد که با ازدواج کردن با پسر پولداری که البته علاقه ای هم به وی ندارد، خانواده خود را به رفاه برساند. البته او با این ازدواج مجبور است شهر و خانه خود را ترک کند و به همراه شوهر خود به جای دیگری برود.
همه در حال غصه خوردن و اشک ریختن هستند تا اینکه دختر با بازی پریناز ایزدیار در پایان فیلم از تصمیم خود منصرف شده و به خانه خود برمیگردد. نمای پایانی فیلم خانه از از بیرون نشان میدهد که پس از ورود پریناز ایزدیار، چند ثانیه بعد چراغ خانه روشن شده و نمادی از برگشتن شور و زندگی به این خانه است.
فیلم در محتوا و مفهوم و تم، تکرار همان کلیشه های سینمای اجتماعی است. برادر معتادی که اعضای خانواده را حرص میدهند و حتی تلاش میکنند تا او را به کمپ اجباری معرفی کنند اما دلشان به حال او میسوزد و از این کار منصرف میشوند. برادر بزرگتری که بیشتر به فکر خودش و وضع مالی خود است و تلاشی برای بهبود اوضاع خانواده نمیکند. مادری که فقط نظاره گر است، چند خواهر بزرگ تر که آنها هم فقط در حال دیالوگ گفتن هستند و کارکرد چندانی در فیلم ندارند و این فیلم میتوانست بدون حضور این همه بازیگر هم ساخته شود.
داستان همان داستان همیشگی فیلمهای ایرانی است. عده ای در حال سوختن در آتش فقر و اعتیاد هستند و همه چیز در سیاهی محض به سر میبرد اما در پایان این را از فیلمساز میشنویم که نباید ناامید شد چرا که ممکن است در لحظه آخر همه چیز در مسیر اصلاح و بهبودی قرار گیرد.
در کنار این مورد منفی اما، لحن خاص ابد و یک روز است که باعث شده تا این فیلم اثر دیدنی تری بشود. در میان تمامی بحث ها و مشاجرات و اشک ها، لحظاتی هم پیش می آید که لحن فیلم بسیار شاد و کمدی میشود. در میان آن همه تیرگی، دیالوگ های زیادی ادا میشود که مخاطبان فیلم را بارها و بارها به قهقهه می اندازد و شاید اگر این شوخی ها و تغییر لحن ها در فیلم وجود نمیداشت، ابد و یک روز با یک دهم این حجم استقبال هم روبرو نمیشد.
از نکات مثبت این فیلم نمیتوان به بازی خوب نوید محمد زاده و پیمان معادی اشاره نکرد. نوید محمدزاده به طبیعی ترین شکل ممکن نقش یک معتاد در حال زوال را بازی کرد و با آن دیالوگ بسیار معروفش در فیلم (سمیه نرو...) برای همیشه در سینمای ایران مشهور و معروف شد. شاید بتوان گفت که اوج توان سعید روستایی برای بکار بردن خلاقیت و نوآوری، توسل به تمهید تغییر لحن و البته کارگردانی نسبتا خوب و گرفتن بازی های درخشانی است که البته در مورد سوم، خودش خیلی نقشی نداشته چرا که لشگری از بازیگران حرفه ای و توانمند در این فیلم حضور داشته اند که کار او را برای کارگردانی فیلمش حسابی راحت کرده اند.
ابد و یک روز، با وجود اسمش که نوعی قطعیت و تقدیرگرایی را با خود یدک میکشد، مروج نوعی از تفکر بهبودی خواه است که پیوسته با امید بدنبال بهتر کردن شرایط است اما این پایان در فیلم ابد و یکروز، تا حدود زیادی باسمه ای و کلیشه ایست و مخاطب را به یاد پایان فیلمهای هندی می اندازد. در فیلمهای شاخص هندی نیز همواره داستان تلخی را شاهد هستیم و کارگردان و نویسنده تا میتوانند از بدبختی و بیچارگی شخصیت های فیلم میگویند اما در پایان اتفاقات خوبی افتاده و همه چیز در خوشبینی به پایان میرسد.
سعید روستایی در این فیلم موفق شد چرا که: این روزها ذائقه مردم برای پذیرش یک فیلم سیاه و تلخ اجتماعی بیش از سایر ژانرها آماده تر است، خوش شانس بود که موقع اکران این فیلم موج خوبی به نفعش تشکیل شد و بسیاری از علاقمندان سینما به تماشای این فیلم نشستند، بخاطر سن پایین و جوانی اش بسیار مورد توجه منتقدین و مطبوعات قرار گرفت و شاید اگر این فیلم را یک فیلمساز میان سال ساخته بود، تا این حد مورد استقبال قرار نمیگرفت.
در فیلم ابد و یک روز ما تمام کلیشه های سینمای ایران را بخصوص در یک دهه اخیر بصورت کامل اما با رنگ و لعابی تازه تر میبینیم. مطمئنا تا زمانیکه فیلمهای خوب اصغر فرهادی در این زمینه مانند جدایی نادر از سیمین وجود دارند که زندگی قشر ضعیف جامعه را بسیار عمیق تر و زیباتر نشان میدهند، استقبال کردن از ابد و یک روز در حد یک شاهکار سینمایی اشتباه باشد. اما در کل این فیلم زیبا را میتوان دید و از بعضی لحظاتش هم لذت برد، اما تلاش کارگردان برای اصرار بر سیاه نمایی و یا بهتر است بگوییم، نشان دادن سیاهی های جامعه به حدی بوده که شاید ارزش بار دوم دیدن فیلم را از این اثر گرفته است.
- توضیحات
- بازدید: 925
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان