چاپ

در باب صدا در سینما (2)


در دوران سینمای صامت اگر فیلمسازی می خواست مهمانی عصرانه مذکور را به تصویر در آورد مجبور بود اغلب حرکات را با نماهای متوسط نشان دهد؛ و برداشت بیننده از چنین نماهایی این بود که در آن واحد عده زیادی از زنها در حال صحبت هستند. حال آنکه در سینمای ناطق چنین کاری ضروری نیست. فیلمساز می تواند صورت درشتی از دو زن را که مثال بارز حرافیهای قالبی زنانه هستند نشان دهد؛ گفتگوی این دو زن صدای پیش زمینه را تشکیل می دهد و در همان حال میکروفن صدای صحبت بقیه افراد را به عنوان صدای پس زمینه ضبط می کند. به این ترتیب بیننده که فقط دو زن را می بیند، از طریق نوار صدا از حضور بقیه. زنها نیز آگاه می شود.

در باب صدا در سینما (2)
صدا علاوه بر آنکه صحنه بازی را وسیعتر کرد، باعث شد که فیلمساز بتواند ابعاد تجربه فیلم را افزایش دهد. چنانچه در يك فيلم صامت، شخصی را که در نقطه ای شلوغ از شهر نیویورک ایستاده مشاهده کنیم نوعی ناسازگاری بین او و محیط اطرافش حس خواهیم کرد، که ناشی از عدم حضور صداهایی است که قاعدتا باید در این محیط وجود داشته باشد. همراهی صدا - سر و صدای خیابانهای شهر - نه تنها به واقعیت این صحنه غنای بیشتری خواهد داد، بلکه با يك احساس قوی از مکان همراه است، که به فیلمساز امکان می دهد جزئيات يك صحنه مفروض را بدون آنکه اجباری در نشان دادن منابع صداهای مختلف داشته باشد به بیننده عرضه کند.

در باب صدا در سینما (2)
اضافه شدن صدا موجب شد که فیلم چه از لحاظ فنی و چه از نظر هنری به وسیله پیچیده تری تبدیل شود. گرچه صدا مسائل فنی فراوانی ایجاد می کرد، اما پیشرفت آن مصادف با بازی ماهرانه تر و پیچیده تر بازیگران بود. در دوران سینمای صامت به علت محدودیتهای فنی، شناخت روحیه بازیگران به ندرت انجام می شد. معمولا بازیگران از دیدگاهی سطحی مورد شناخت تا می گرفتند زیرا آنها باید مطالب را به صورت کاملا تصویری عرضه می کردند. آدم شریر همیشه کسی بود که سگهای بی دفاع را اذیت می کرد، با سبیل چرب شده خود بازی می کرد و یا مزاحم بیوه ها می شد. از طرف دیگر، قهرمان کسی بود که به سر و گوش سگها دست می کشید، مدافع پیر زنها بود و سر و صورتش همیشه اصلاح شده بود. به این ترتیب ارائه مفاهیم از طریق تصویر ضرورتا با محدودیت روبرو بود. يك نگاه، يك ژست خاص یا حتی يك حركت نا به جا می توانست موجب انحراف در شخصیت پردازی بشود. صدا وسیله ای در اختیار فیلمساز گذاشت که به کمک آن می توانست از قالبهای رایج احتراز کرده و به شناخت عمیقتری از بازیگران بپردازد.

در باب صدا در سینما (2)
علی رغم امکانات متعددی که افزودن صدا به فیلم فراهم کرد، فیلمهای ناطق اولیه کسالت آور و مایوس کننده بودند و به نظر می رسید که صنعت فیلم به حالت ابتدایی فیلمهای صامت بازگشته است. این امر هم علل فنی داشت و هم علل اقتصادی.
تبدیل فیلمهای صامت به ناطق کار پر خرجی بود و به خصوص با توجه به اینکه این تحول در دوره بحران بزرگ اقتصادی روی می داد مشکلتر می شد. به این ترتیب می توان به تردید صاحبان استودیو و سالنهای نمایش در تبدیل تجهیزاتشان به وسایل و امکانات ضروری برای فیلمهای ناطق پی برد. همه می خواستند مطمئن باشند که دستگاه ناطق نه تنها عملی بلکه مردم پسند نیز هست. وقتی فیلمهای ناطق به نمایش گذاشته شد. استودیوهایی که در مقابل این تحول مقاومت کرده بودند با ورشکستگی اقتصادی روبرو شدند زیرا روشن بود که تماشاگران فیلم خواستار فیلمهای ناطق بودند. اگرچه برای تبدیل تجهیزات صامت به ناطق اعتبارهایی از طرف سرمایه داران به استودیوها داده می شد، اما آنها می خواستند نماینده ناظری در هیئت مدیره استودیوها داشته باشند. درحالی که این افراد هیچ گونه تجربه ای در کار فیلم نداشتند و در تعیین خط مشی استودیوها دخالت می کردند.

در باب صدا در سینما (2)
در مدت يك سال (۱۹۲۸)، ساخت کلی صنعت فیلم تغییرات وسیعی کرد. زیرا آنچه موجب جلب تماشاگران بیشتری می شد ناطق بودن فیلم بود. هالیوود برنامه استخدامی وسیعی را برای جلب کارگردانهای برادوی و همچنین نمایشنامه نویسان و بازیگرانی که سابقه کار تئاتری داشتند شروع کرد. ناگهان بسیاری از کارگردانهای دوران صامت با بیکاری مواجه شدند. همچنین عده زیادی از محبوبترین هنر پیشگان مرد و زن سینمای صامت به علت داشتن لهجه های خارجی، خصایص صوتی ویژه، یا طرز بیان نامناسب، کار خود را از دست دادند. دست کم به نظر می آمد که به طور موقت صفات ممیزه سینمایی فیلم از بین رفته و نخستین فیلمهای ناطق به چیزی شبیه «تئاتر کنسرو شده» تنزل کردند.
اما شدیدترین ضربه ای که به صنعت فیلم وارد شد، سلطه جابرانه متخصصان صدا و میکروفن بود. در فصل قبل ذکر کردیم که یکی از مهمترین تحولاتی که در پیشرفت فیلم رخ داد، آزاد شدن دوربین از محل ثابت خود بود. صدا تمام این چیزها را دوباره تغییر داد و یکبار دیگر دوربین را ثابت و بی حرکت ساخت. دوربینهای اولیه قطعات ماشینی پر سر و صدایی بودند و چرخ دنده های آنها صدایی ایجاد می کرد که به سهولت توسط میکروفن ضبط می شد. برای اجتناب از این صدا دوربینها را داخل جعبه ای ضد صوت قرار می دادند و به این ترتیب بار دیگر حرکات بازیگران در مقابل عدسیهای يك دوربین ثابت انجام می گرفت.

در باب صدا در سینما (2)
علاوه بر دوربین ثابت، فیلم پایبند میکروفن کارشناس صدا نیز شده بود. اکنون این کارشناس صدا بود که بیش از کارگردان در مورد محل بازی هنرپیشگان و اینکه چه نماهایی قابل ضبط هستند تصمیم می گرفت؛ به طوری که ملاحظات هنری ناگهان تابع خواستهای صدا شد. نتیجه این کار تا مدتی عبارت بود از رژه خسته کننده فیلمهای فوق العاده بی تحرك، تئاتری و پر حرف که انباشته از همه نوع صداهای قابل تصور برای آدمی بود. به نظر می رسید که ذوق هنری و ظرافت بهترین فیلمهای صامت برای همیشه فراموش شده است.
اما خوشبختانه این سقوط ناگهانی سینما مدت زیادی دوام نیاورد. گروهی از کارگردانهای خلاق و با استعداد چون ارنست لوبیش، روبن مامولیان، لوئیس مایلستون و کینگ ویدور موفق شدند با کشف وسایلی به سلطه جابرانه صدا خاتمه دهند.
بنا به گفته آرتور نایت (منتقد سینما) قبل از ابداعات فنی نظیر دوربینهایی که با وجود پوشش صداگیر کار می کردند (دور بینهایی که در داخل يك جعبه ضد۔ صوت کار گذاشته می شد)، ارنست لوبیش موفق به ابتکاری شد.

در باب صدا در سینما (2)

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
بازدید: 369
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال