معرفی رمان مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن

رمان مردی به نام اُوه اولین اثر فردریک بکمن است. این کتاب که اولین اثر این نویسنده ی سوئدی است تا به حال به عنوان پر فروش ترین کتاب سال سوئد، پر فروش ترین کتاب سایت آمازون در سال 2016 و رتبه ی اول نیویرک تایمز شناخته شده است. از روی این کتاب فیلمی به همین نام نیز ساخته شده است.

 

معرفی رمان مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن

در ایران نیز این کتاب پس از ترجمه و انتشار با استقبال زیادی روبه رو شد و بارها به چاپ رسید. یکی از جذابیت های این رمان برای ایرانی ها می تواند وجود شخصیت تاثیر گذار پروانه که یک خانم ایرانی است، باشد.

رمان های "و هر روز صبح راه خانه دورتر و دورتر می شود"، "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است" و "بریت ماری اینجا بود" سه عنوان از دیگر آثار فردریک بکمن می باشند.

همان طور که از اسم این رمان پیداست ماجرای آن در مورد مردی به نام اُوه است. اُوه که یک پیرمرد عبوس 59 ساله است، به تازگی همسرش سونیا را از دست داده و پس از آن از کارش نیز اخراج شده است. او که همسرش را بسیار دوست داشته دیگر انگیزه ای برای ادامه ی زندگی خود نمی یابد و دائما در پی این است که راهی برای خودکشی پیدا کند تا بتواند این دنیا را ترک کرده و پیش همسرش سونیا برود؛ اما در خلال داستان هر بار که اُوه اقدام به خودکشی می کند اتفاقاتی مانع او می شود ...

 

معرفی رمان مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن

در خلال رمان جملات زیبایی درباره ی عشق آمده است که بعضی از آن ها را با هم می خوانیم:

  • دوست داشتن یه نفر مثه این می مونه که آدم به یه خونه اسباب کشی کنه. اولش آدم عاشق همه ی چیزهای جدید میشه، هر روز صبح از چیزهای جدیدی شگفت زده میشه که یکهو مال خودش شده اند و مدام میترسه یکی بیاد توی خونه و بهش بگه که یه اشتباه بزرگ کرده و اصلا نمیتونسته پیش بینی کنه که یه روز خونه به این قشنگی داشته باشه، ولی بعد از چند سال نمای خونه خراب میشه، چوب هاش در هر گوشه و کناری ترک میخورن و آدم کم کم عاشق خرابی های خونه میشه. آدم از همه ی سوراخ سنبه ها و چم و خم هایش خبر داره. آدم میدونه وقتی هوا سرد میشه، باید چی کار کنه که کلید توی قفل گیر نکنه، کدوم قطعه های کف پوش تاب میخوره وقتی آدم پا رویشان میگذاره و چه جوری باید در کمدهای لباس را باز کنه که صدا نده و همه ی اینا رازهای کوچکی هستن که دقیقا باعث میشن حس کنی توی خونه خودت هستی.
  • عشق از دست رفته هنوز عشق است، فقط شکلش عوض می شود. نمی توانی لبخند او را ببینی یا برایش غذا بیاوری یا مویش را نوازش کنی یا او را دور زمین رقص بگردانی. ولی وقتی آن حس ها ضعیف می شود، حس دیگری قوی می شود. خاطره. خاطره شریک تو می شود. آن را می پرورانی. آن را می گیری و با آن می رقصی. زندگی باید تمام شود، عشق نه. 

معرفی رمان مردی به نام اوه اثر فردریک بکمن

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

راهنمای سفر به مالزی

بلیط رایگان به جزیره کیش ویژه اعضا

دیگه لازم نیست حواستون به کالری باشه. رژیم گیاهخواری داشته ب

کشف نانوذراتی که به گسترش سلول های سرطانی کمک می کنند

داروخانه ای به نام آلوئه ورا

تلاش فیزیکدان ها برای انجام آزمایشی غیرممکن تبدیل نور به ماد