معماری تالار اصلی ساختمان تخت پاسارگاد
معماری تالار اصلی ساختمان تخت پاسارگاد
این تالار گسترده که به صورت چهار گوشه ای می باشد، حتی از تالار مرکزی آپادانا نیز بزرگ تر است، آسمانه آن بر فراز سدستون سنگی که در ده ردیف قرار داشته، استوار می گشت، همه ستونها افتاده و خرد شده است، ولی پایه ستونها که از دیدگاه شکل و اندازه همان ستونهای ایران است، به جای مانده است. ترتیب ستونها در هر دو بخش بنا همانند است تنها در مورد بالای سر ستونها که پیش از این گفته شد با یکدیگر ناهمگونی دارد. برابر گفته و حساب هینز از بلندی تالار تخت رویهم رفته 96 / 12 متر بوده است و در نتیجه بلندی بنا در مرز دو سوم بلندی آپادانا بوده که ستونهای آن 10/ 19 متر و 27 / 19 متر بلندی داشته است که پیش از این گفته شد که در نظر بوده است، ستون های در دروازه نیمه کار به بلندی ستون های آپادانا شیراز باشد. بدین روش اگر ساختمان دروازه به پایان رسیده بود، نسبت به بنای اصلی بلندتر می شد.
اشتولزه که کمی پس از خاک برداری های فرمانفرمای فارس، بنای تالار تخت را مورد بررسی قرار داده است می نویسد، که همه رویه تالار اصلی بنا از یک لایه زغال و خاکستر پوشیده شده بود و پس از آزمایش میکروسکوپی آشکار شد، خاکسترها از چوب سرو از آن تیرهای آسمانه بوده است. پروفسور هرتسفلد نیز اشاره می کند که این لایه زغال و خاکستر به تناوری یک تا سه پا بوده است و نشانگزاری آتش سوزی را در ستونها تشریح می کند و باور دارد که این تالار پر از چیزهای شایان سوختن بوده است.
این جستار درباره آهنگ و چگونگی سود جستن از بنا همگون است، از سوی دیگر آتش، آن گونه که از بیرون ستونهای شکسته دانسته می شود به آن سختی که پروفسور هرتسفلد شرح می دهد، نبوده و در همین حال نیز نشانگزاری آن بر ستونها چندان ناچیز نبوده است که اشتولزه می گوید. پایه ستونهایی که بر نشان خاک برداری پیدا شده بود به درستی به صورت درست، سالم مانده است. در هر حال تردیدی نیست که نابودی تالار تخت و ایوان آن بر نشان آتش سوزی بوده که شاید همراه با آتش سوزی خزانه که در سوی دیگر گذرگاه یعنی در سوی جنوب قرار داشت، صورت گرفته است و شاید همزمان با نابودی آپادانا نیز باشد.
بر نشان خاک برداری آزمایشی که در بخشی کوچک از گوشه جنوب خاوری تالار اصلی بنا انجام شد روشن گردید که کف آن روسازی قرمز تیره ای که در خزانه به کار برده بودند، نداشته است. پاره های کوچک گچ که روی لایه ای از گل مالیده شده، نشان میدهد که کف تالار با گچ سفیدکاری شده بوده است. رگه سنگی پای کار که دیوار خشتی را بالای آن ساخته بودند در این جا و جاهایی دیگر که مورد آزمایش قرار گرفته پنجاه و پنج سانتی متر بلندی داشته است. در هر یک از چهار دیوار پیرامون تالار دو درگاه بزرگ سنگی آراسته به نگاره برجسته سنگ تراشی پدیدار است. درگاه های شمالی که ایوان را به تالار پیوند می دهد، از همه بلندتر است. درگاه های جنوبی از دیدگاه بلندی در درجه دوم قرار دارد و درگاه های باختری و خاوری کمی بلندتر از درگاه های اتاق نگهبانان است که از همه کوچک تر می باشد، ولی در همین حال شکوهی ویژه دارد.
آقای هینز همه درگاه ها را با باریک بینی مورد بررسی قرار داده و باور لرد کرزن را می پذیرد و می گوید، هیچگونه گواهی مبنی بر بودن درب مانند جای پاشنه و سوراخ جای چسباندن آن دیده نمی شود، به سختی می توان باور کرد که جلو این درگاه ها تنها به وسیله پرده بسته می شده است. افزودن بر نداشتن درب، فرضیه ما را مبنی بر این که تالار تخت دربردارنده بزرگ ترین گنجینه های پادشاه بوده، مورد تردید قرار می دهد. به هر حال می توان بودن نگهبانان و سزای بی چون و چرای مرگ را برای دزدان و برای نگه داری مال و خواسته درون بنا بسنده شمرد.
هر یک از ایوان های خاوری و باختری و جنوبی تالار، دارای ۹ تاقچه سنگی است و دیوار شمالی در هر سو یک تاقچه و افزون بر آن ۷ پنجره سنگی دارد که به ایران باز می شود. از این پنجره ها، نور به بخش جلو و شمال تالار می تابیده است. باید چنین پنداشت که بخش های دیگر تالار به وسیله سوراخ هایی که نزدیک آسمانه شاید بالای ۲۷ تاقچه در دیوارهای سه گانه قرار داشته، نوری کم می گرفته و فضای تالار تا اندازهای روشن می شده است. در این حال تالار اصلی بنا بلندتر از آسمانه راهروها و اتاق های پهلویی بوده است.
لرد کرزن نیز فرضیه ای همانند این دیدگاه بیان داشته است، ولی هرتسفلد بر این باور است، تالار با چشم پوشی از نوری که از هفت پنجره شمالی می گرفته، به درستی تاریک بوده است. از سوی دیگر هرتسفلد و کرفتر در بازسازی بنای حرمسرا همین دیدگاه را به کار می برده و آسمانه تالار بزرگ را برای گرفتن نور، نسبت به اتاق های پهلویی بلندتر ساخته اند. بیش تر چیزهایی که در این تالار پیدا شده، شاید هنگام چپاول تخت جمشید در آن جا افتاده باشد. نزدیک پایانه شرقی تالار مزبور یک مهر اویز مانند که دوره طلا دارد و یک میخ کوچک طلا و بخشی از یک قفل بزرگ مفرغی پیدا شد. در بخش مرکزی تالار یک تکمه طلا و گل طلا که پیش از آن سر میخ مفرغی بوده به دست آمد.
- توضیحات
- بازدید: 429
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان