معرفی کتاب سرچشمه دن براون
کتاب سرچشمه دن براون؛ در جستجوی منشا پیدایش هستی
اگر به دنبال کتاب های معمایی و جنجالی هستید، حتما رمان های دن براون را بخوانید. یکی از کتاب های پیشنهادی ما، کتاب سرچشمه می باشد که یکی دیگر از سری داستانهای پروفسور لنگدان و چالشهای پررمزوراز اوست. با من همراه باشید تا با کتاب سرچشمه آشنا شوید.
معرفی کتاب
موضوع این رمان در مورد ادموند کِرْش، نابغۀ دنیای هوش مصنوعی و آیتی است که کشف بزرگی انجام داده است. او برای اعلام نتایج مطالعاتش کنفرانسی در موزۀ گوگِنهایم برگزار کرده است. او از یکی از دوستانش به نام پروفسور لنگدان دعوت کرد تا در کنفرانسش شرکت کند. در ادامه داستان می خوانید که ادموند قبل از برگزاری کنفرانس، سراغ سه عالم برجستۀ دینی یهودی، مسلمان و مسیحی می رود. او میخواهد قبل از اعلام نتایج مطالعات و کشفیاتش، نتیجه را با آنها در میان بگذارد. اما آنها بیان کشفیات ادموند کرش را در تضاد کامل با ادیان می دانند. اتفاق وحشتناکی در روز کنفرانس می افتند و ادموند به قتل می رسد. پروفسور لنگدان که شاهد قتل دوست عزیز و نزدیکش بوده است، پس از مرگ ادموند تلاش می کند تا راز و دلیل قتل او را کشف کند. به علاوه رئیس موزه گوگِنهایم که قرار است ملکۀ آینده اسپانیا باشد، از دوستان نزدیک ادموند بوده است. او با کمک لنگدان سعی میکند از طرفی خود را از شرّ نگهبانان دربار خلاص کند و از معمای قتل ادموند کرش را حل کند.
دربارۀ دن براون
دَن براون (Dan Brown) در ۲۲ ژوئن ۱۹۶۴ در نیوهمپشایر آمریکا متولد شد. او در سال ۱۹۹۸ و با انتشار کتاب «دژ دیجیتالی»، خود را به طور رسمی بهعنوان نویسنده در آمریکا مطرح کرد. یکی از جنجالی ترین اثر های او، کتاب فرشتگان و شیاطین است که در سال ۲۰۰۰ منتشر شد. از مهمترین اثرِ این نویسنده «رمز داوینچی» است.
تا به امروز، هفت کتاب از دن براون منتشر شده است. کتابهای او بهترتیب عبارتاند از:
• قلعه دیجیتالی (۱۹۹۸)؛
• فرشتگان و شیاطین(۲۰۰۰)؛
• نقطه فریب (۲۰۰۱)؛
• رمز داوینچی (۲۰۰۳)؛
• نماد گمشده (۲۰۰۹)؛
• دوزخ (۲۰۱۳)؛
• سرچشمه (منشا) (۲۰۱۷).
موضوعاتی که بیشتر دن براون درباره آن پرداخته است شامل تقابل مذهب و علم، انجمنهای زیرزمینی، نمادهای باستانی و عقاید افراطی می باشد. هم چنین سه کتاب از این نویسنده تبدیل به فیلم شدهاند: فرشتگان و شیاطین، رمز داوینچی و دوزخ.
قسمتی از کتاب سرچشمه
«ما مردمانی هستیم که فنّاوری را به سرحد کمال رشد دادهایم و ذهنمان هم به غایت تکامل خود رسیده. ما دیگر قصۀ آهنگری را که زیر آتشفشان کار میکند یا آن خدایانی که جزرومد را میسازند باور نداریم. ما مانند نیاکانمان نیستیم.»
لنگدون که داشت بهآرامی با صدای توی سالن، حرفهای خودش را زمزمه میکرد، بهآرامی گفت: «شاید هم باشیم!» صدای بلند او در سالن طنین افکند: «شاید هم باشیم! ما خودمان را انسان مدرن خردمند میدانیم ولی هنوز نوع بشر گرفتار سلطۀ بیچونوچرای خرافه و باورهای کهن است. باور به معجزه، زنده شدن مردگان، تولد از زهدان یک باکره، خدایان خشمگینی که انسان را دچار طاعون و سیل میکنند، وعدههای مقدسی که در آسمانها محقق خواهند شد.»
و همینطور که او حرف میزد، در آسمان تصاویر مألوف و آشنای مسیحیان از رستاخیز، مریم مقدس، کشتی نوح، شکافتن دریای سرخ، و تصاویری بهشتگونه و جهنموار نقش بستند.
لنگدون گفت: «حالا بیایید لحظهای خود را جای مورخان و مردمشناسان چند سدۀ بعد بگذاریم. آیا امکان دارد که آنها هم باورهای ما را به چشم اسطورههای عصر جاهلیت بنگرند و به قفسههای خاکگرفتۀ کتابخانهها تبعید کنند؟ ممکن است که آنها هم همانگونه به افکار و خدایان ما بنگرند که ما در زئوس مینگریم؟»
- توضیحات
- بازدید: 495
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.



































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان