چاپ

کنترل زندگی خود را در دست بگیرید
کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

اصل کنترل یکی از فاکتورهای مهم موفقیت است. این اصل که مبتنی بر سالها پژوهش روان شناختی است میگوید: هر قدر احساس کنید که سر رشته امور زندگی خود را در دست دارید، نسبت به خود احساسی مثبت پیدا میکنید و هرقدر احساس کنید که بر زندگی خود کنترلی ندارید و یا احساس کنید از ناحیه دیگران و نیروهای خارج از خود کنترل میشوید از خود برداشت منفی میکنید. رابطه مستقیمی میان عملکرد سطح بالا و خوشبختی در یک سمت و احساس داشتن کنترل در زندگی خود در سمت دیگر وجود دارد. هرچه احساس داشتن کنترل در زندگی خود بیشتر باشد تجربه شخصی بیشتری کسب میکنید. هر چه بیشتر احساس کنید که معمار سرنوشت و تقدیر خود هستید، شادتر، مثبت تر، پر انرژی تر و هدفمند تر میشوید. اما اگر فکر کنید زندگی¬تان را رئیستان، قبوض بانکی و آب و برق و گاز و تلفن، سلامتی¬تان و روابطی که با دیگران دارید و طرز تربیت شما در دوران کودکی، نژاد یا فاکتورهای دیگر تعیین میکند، کنترل زندگی خود را از دست میدهید. احساس تشویش، منفی بودن و خشم میکیند. احساس میکنید که قربانی هستید، دست بسته هستید و کاری از شما ساخته نیست، قدرت تغییر دادن چیزی را ندارید. در این شرایط، دیگران را مسئول و مسبب مشکلات خود معرفی میکنید. به اشخاص موفق غبطه میخورید، از هرکس که بهتر از شما ظاهر شود رنجش پیدا میکنید. در واقع خود را برای شکست خوردن برنامه ریزی میکنید. زیرا اشخاص و شرایطی را به زندگی خود راه میدهید که ذهنیت منفی شما را منعکس میسازند.کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

نقطه شروع موفقیت و سعادت و خوشبختی برای شما این است که کنترل زندگی خود را بدست گیرید. نکته جالب در مورد هدف این است که شما این احساس را از آن بگیرید که بر جهت و سمت و سوی تغییرات زندگی خود مسلط هستید. هدفها به شما این احساس را میدهند که پشت فرمان زندگی خود نشسته¬اید و کنترل این فرمان را در دست دارید. هدفها سببی هستند تا احساس کنید زندگی شما در جهتی حرکت میکند که شما خواهان آن هستید.

هرچه بیشتر احساس کنید که کنترل تمامی بخشهای زندگی خود را در دست دارید، مثبت تر و خوشبخت تر میشوید. هرچه مثبت-تر و خوشبینتر بشوید، قوانین و اصول ذهنی را در زندگی خود فعالتر میکنید و در این شرایط امکان موفقیت شما افزایش می-یابد.کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

توجه داشته باشید که شما قرار نیست همه چیز را در زندگی تان بتوانید کنترل کنید. شما آب و هوا، حوادث طبیعی، قطعی برق و آب، زندگی یا فوت اطرافیان، تورم و بیکاری عمومی و چیزهایی از این دست را هیچ کنترلی برشان نخواهید داشت ما شما اگر فقط بتوانید خودتان(افکار و احساس)، هدفها و استراتژی های خود، انتخاب مسیرها، انتخاب اطرافیان، نوع تعامل با آدمها، نگاه خود به زندگی و چیزهایی از این قبیل را کنترل کنید در ادامه خواهید دید گه چقدر احساس خوشبختی تان افزون گشته است. شما باید بر نفس و اراده خود کنترل داشته باشید و به قول دراویش و عرفا در مراقبه زندگی کنید. همیشه در مراقبه باشید، اگر فکری را دوست دارید و به شما کمک میکند فقط همان را در ذهن خود نگاه دارید و از نزدیک شدن افکار دیگر به ذهنتان خود داری کنید، اینگونه شما خود را تحت کنترل خود خواهید داشت.کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

عامل دیگر موفقیت و بخت بلند، شدت قصد و هدف است. همانطور که میدانید رمز موفقیت در تداوم داشتن قصد و هدف است. همه اشخاص به واقع موفق به شدت متوجه و هدف مند هستند. اگر دو نفر را با توانمندیهای حدودا یکسان پیدا کنید، هرکسی که هدفمندتر باشد موفق تر میشود. تصمیم بگیرید که در هر بخش از زندگی خود چه میخواهید و چه هدفی دارید. بعد از آن با تمام وجود خود روی آنها تاکید کنید. تصمیم بگیرید که روی هدف خود بایستید. از قبل تصمیم بگیرید که هرگز دست نمیکشید و تسلیم نمیشوید.

در کار طراحی برنامه استراتژیک شخصی از درون شروع کنید و به بیرون برسید. به مهمترین ارزشها و اعتقادات خود فکر کنید. آنگاه تمام جنبه های زندگی روزانه خود را سازماندهی میکنید بطوریکه اعمال و رفتار روزانه شما با اصولی که به آن ایمان دارید همخوانی پیدا میکنند. در زمینه هدفها، با خود شروع کنید. ارزشهای شما کدام هستند؟ به چه چیزهایی اعتقاد دارید؟ چه میخواهید و به همین اندازه هم چه نمیخواهید؟ آیا به ارزش صداقت، صمیمیت، سخاوت، محبت، توجه، عشق، بخشودن و حقیقت اعتقاد دارید؟ توانایی شما در پرسیدن و جواب دادن به این سوالات فقطه شروع دستیابی به بیشترین موفقیتهای شخصی و عظمت است. این جوابها برای آزاد کردن حداکثر توانمندیهای شما نقش کلیدی دارند.کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

وقتی بدانید که در درون خود چگونه هستید، تنها در آن صورت است که میتوانید تصمیم بگیرید از بیرون از خود چه انظاری میتوانید داشته باشید. برای رسیدن به یک زندگی عالی و منش خوب به سه تا پنج ارزش اولیه و اساسی اعتقاد دارید. میتوانید ارزشهای دیگر را بعدا اضافه کنید. اما تا به همین اندازه برای فراهم آوردن برنامه استراتژیک شخصی کفایت دارد. وقتی ارزشهای اصلی و هسته¬ای خود را انتخاب کردید، باید آنها را به ترتیب اهمیت اولویت بندی کنید. کدام یک از آنا برای شما بیشترین اهمیت را دارند؟ ارزش دوم کدام است؟ سوم؟ و...

شما همیشه ارزشهای خود را در اعمال و رفتارتان منعکس می سازید. شما به خودتان و دیگران نشان میدهید که چه باورهایی دارید و این را در اعمال و رفتار خود نشان میدهید. هرگاه مجبور باشید که میان یک عمل و عمل دیگر دست به انتخاب بزنید، همیشه عملی را انتخاب میکنید که با ارزشهای اصلی شما سازگار باشد.کنترل زندگی خود را در دست بگیرید

اگر کسی بگوید: خانواده من مهمترین ارزش برایم محسوب میشود معنایش این خواهد بود که وقتی مجبور به انتخاب شدید، همیشه خانواده خود را انتخاب خواهید کرد. اگر کسی بگوید که سلامتی ارزش اصلی اوست، همیشه در مقام حفظ سلامتی خود و کسانی که برای او اهمیت دارند قدم برخواهد داشت. اما به خاطر داشته باشید مهم نیست که چه میگویدد، چه آرزو میکیند، چه قدی دارید و چه برنامه¬ای میریزید. مهم این است که چه میکنید. این اعمال و رفتار شماست که به شما و دیگران میگوید که شما کی هستید. این موضوع در کسب و کار و سیاست به همان اندازه روابط شخصی و زندگی مهم است. پس از آنکه ارزشهای خود را مشخص کردید باید بتوانید پنداره¬های خود را خلق کنید. پنداره یعنی تصویری که از زندگی ایده آل خود دارید و ضمنا فرض را هم بر این بگذاری که محدودیت خارجی وجود ندارد. رهبران تفاوتشان با اشخاص معمولی این است که آنها دارای پنداره هستند.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
بازدید: 396
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال