خانه ای در رگنزبورگ آلمان
امروزه «قابلیت تحمل»، اسم رمز سازندگان معروف سراسر دنیاست، چرا که اکنون به دلیل تولید بیش از حد دی اکسید کربن، یخچال های طبیعی به طور وسیعی در حال ذوب شدن هستند. حرفه معماری پس از بحران نفت در اوایل دهه ۱۹۷۰، ابتدا رویکردی جدی به ساختمان هایی با مصرف انرژی پایین داشت. نتیجه این امر ساخت عجولانه خانه های آزمایشی بود که بسیاری از آن ها با سبکی روستایی با مردمی برای اعلام ایدئولوژی ضد صنعتی ساخته شدند. توماس هرتزاگ یکی از پیشروان اولیه معماری با مصرف انرژی پایین در آلمان غربی بود؛ کشوری که این عقیده در آن در سال های بعدی با ذوق و شوق فراوان پذیرفته شد و آن را به یک روش متعارف جدید تبدیل کرد، ولی او بخاطر اینکه دلیلی برای شکستن تداوم سنت مدرنیسم نداشت، این سبک مردمی را نپذیرفت.
اولین خانه هرتزاگ با مصرف انرژی پایین یعنی «خانه ای در رگنزبورگ» هر چیزی به جز یک ساختمان روستایی با مردمی می باشد و اختراعی جدید و یک طراحی منطقی است که بیشتر مدیون علم می باشد تا احساسات؛ و مصالح غالب آن چوب است (که جزء نمونه مصالح مدرنیسم نمی باشد)، فرم منشوری خانه و پلان معقول آن، این بنا را بیشتر شبیه یک دستگاه ساخته است. شکل مثلثی در مقطع برای جمع آوری انرژی آزاد خورشید و استفاده از آن برای گرمایش خانه طراحی شد. اکنون قواعد انرژی غیرفعال به خوبی محقق شده بود؛ اما این فکر ایده ای نسبتا جدید در سال ۱۹۷۷ محسوب می شد؛ البته عنصر گلخانه از زمان سلطنت ملکه ویکتوریا استفاده می شد که همیشه عنصری الحاقی به خانه های متداول محسوب می شد. هرتزای این طرز برخورد به صورت الحاقی را رضایت بخش ندانسته و تصمیم به یکی کردن مشخصه های صرفه جویی در مصرف انرژی با یک معماری محیطی جدید پاسخگو گرفت؛ بنابراین به جای یک خانه دو طبقه با گلخانه ای الحاقی، در اینجا همین ترکیب را با این تفاوت خواهیم داشت که هر دو عنصر دارای سقف مشترک ممتدی با شیب بلند هستند که وتر مثلث کلی ساختمان می باشد و مستقیما به زمین می رسد.
صرفه جویی در مصرف انرژی به هیچ وجه تنها زمینه معماری خانه نیست بلکه نظم و انعطاف پذیری نیز به همان اندازه اهمیت دارد. پلان تنها مجموعه ای از اتاق ها نبوده بلکه سیستمی برای تقسیم بندی فضا، یک شبکه انتزاعی و مجموعه ای از سلول ها است که به طرق مختلف عمودی و افقی می توانند با یکدیگر ترکیب شوند. میان دیوار بلند شمالی و رأس مثلث در سمت جنوب، فضا به چهار ناحیه با نوار تقسیم شده است: یک نوار خدماتی که اکثرا در برگیرندۀ حمام ها، انباری ها و آشپزخانه است؛ یک نوار عریض تر که فضاهای نشیمن اصلی را در خود جای داده است؛ یک راهروی باریک سرپوشیده در بیرون دیوار شیشه ای که فضاهای نشیمن و زندگی روزانه را از گلخانه جدا می کند؛ چهارمین نوار نیز خود گلخانه است.
در جهت دیگر از سمت شرق به غرب نیز این نوارها به شش دهانه مساوی هر کدام به عرض 6/ 3 متر تقسیم شده اند، یک سری تنظیمات مختلف می تواند با این ابزارها انجام شود؛ تنظیمی که هرتزاگ برگزید، حذف طبقه بالا در یک دهانه منفرد و یک دهانه دوبل بود تا فضاهایی با ارتفاع دو طبقه در هال ورودی و فضای نشیمن ایجاد شوند که هر کدام یک پله گرد داشتند. این طرح همچنین سقف گلخانه را در دو دهانه مجزا حذف می کند که یکی برای جای دادن یک درخت راش زیبای موجود و دیگری برای ایجاد پاسیویی در کنار ناهارخوری بود. یک پله گرد مجزا، دسترسی به اتاقی دنج در پایین را فراهم می کند که با یک پنجره گرد بزرگ به تپه های دور دست دید دارد.
چوب که یکی از مصالح با دوام می باشد، در فرم های مختلفی استفاده شده است: در ستون ها و تیرها با پوشش های لایه لایه، صفحات تخته چندلا و نئوپان فشرده جلادار برای دیوارهای داخلی و در تخته های افقی برای پوشش های بیرونی که آزمایشی از صفحات باران گیر نمای ساختمان است و امروزه رایج می باشد. پنجره ها دو جداره و دیوارهای بنایی به خوبی عایق بندی شده اند (آن هم در سال ۱۹۷۷) و سقف نیز با صفحات تیتانیوم - روی، به روش های تک پوشیده شده است.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان