پیدایش دو گور سنگی در پشت بام آرامگاه کوروش
بر اساس شواهد به دست آمده دو گور پیدا شده یکی به درازای 2 در 1 و دیگری 95/1 در 95/0 متر، ولی بلندی هر دو یکسان و ۸۷ سانتی متر می باشد. دو گور مزبور به وسیله دالانی باریک و تنگ به درازای یک متر در ۳۵ سانتی متر به یکدیگر پیوست و روی آن سنگ ذوذنقه شکل (هرم کاستی دار) به بلندی نیم متر و درازی 35 / 6 سانتی متر در چهار پارچه انداخته شده است. رویه زیرین این هرم کاستی دار، سه متر و رویه بالایی آن 24/ 1 متر است. یک پارچه سنگ دیگر که هرم را درست می نموده بر روی آن گذاشته بودند که هم بر زیبایی بنای بیرونی آرامگاه می افزود و هم از ماندن آب باران بر روی گور جلوگیری می کرده است. جای این سنگ به درستی آشکار، ولی افسوس از بین رفته و تا آنجا که پاره ای کوچک از آن که نمودار سازوکار نخستین باشد به دست نیامده.
درباره شناسایی و چگونگی دو گور پیدا شده پیوست به هم می توان گمان کرد که یکی تن کورش کبیر را در آغوش می گرفته و دیگری شهبانوی کورش (کاسان دان) ما در کمبوجیه و بردیا) را، ولی به یقین، دومی از آن کمبوجیه نیست، زیرا او خود شاهی بود و آرامگاهی پر شکوه داشته و بردیا نیز نمی تواند باشد، زیرا او را پنهانی به گونه ای که داریوش در سنگ نبشته بیستون (بغستان) نوشته است، کمبوجیه کشته بود که اورنگ شهر پاریش بی دشمن و رقیب باشد.
افزون بر این، گورهای بیشتر پادشاهان هخامنشی که در نقش رستم شیراز و تخت جمشید است، دوتایی و شش تایی و تا آنجا که گور داریوش بزرگ، جای نگه داری و کالبد را دارد و چون راهی به درون آن دو نبوده و نیست و سنگ های زیرین آن که چهار پارچه است و با بست های آهنی بلند به یکدیگر پیوست می شده و هنوز سوراخ های جای بست ها پیداست، می توان گمان کرد که پس از خاک سپاری کالبدها، سنگ های زیرین را گذاشته و به جای خود برقرار نموده اند و این خود اندیشه شایان ژرفی است که کالبد شاه در چنین جایگاه رازمندی نگهداری شود و از دستبرد یورشیان تاراجگر که با تن شاهان نیز کار داشتند، در امان بماند.
به این روش، اتاق زیرین که تا کنون مورد گفت وگو و کنجکاوی باستان شناسان و تاریخ نویسان بوده و همگی آن را آرامگاه کورش کبیر گفته اند، با جایگاه روحانی والا جایگاه نگاهبان آرامگاه بوده و یا موزه تن پوش و یا ابزارهای جنگی از آن کورش بوده است و برای این که نوشته تاریخ نویسان دیرین چون: آریستوبوس - آریان - پلوتارک - کنت کورت - استرابون و جز آن ها را که نوشته اند: «کالبد مومیایی شده کورش روی میزی از تلا درون اتاق بوده.»
با این پیدایش سنجیده شود باید به کمی گمان کرد که شاید با همانندی از کورش ساخته و روی میز تلا و درون اتاق آرامگاه گذارده بوده اند، و همان گونه که در روزگار ساسانیان بنا به نوشته مسعودی تاریخ نگار نامور پس از اسلام برساخته بوده است که نگاره شاهان ساسانی را به گونه روز مرگشان می کشیدند و می ساختند و در گنجینه ها نگاه می داشتند تا از زندگانشان، حال مردگان پنهان نماند، از این رویه اینک نیز برساخته و در موزه کلیسای بزرگ و نامور وست مینستر لندن، تندیس بیش تر پادشاهان انگلستان و نژادهای بارز آن کشور با همان تن پوش پیش از مرگ و ابزار جنگ هاشان ساخته و گذاشته شده است.
از آن دیدگاه این گمان زده می شود که گفته ها و نوشته های تاریخ نگاران کهن را از گفته اریستوبوس درست بدانیم، در حالی که به اندازه ای در نوشته های تاریخ نگاران دیرین، دگرگونی و ناهمگونی و ناهمسانی انجام شده که بیشتر نژادگی آن از بین رفته است و این که بیشتر تاریخ نویسان یونانی مورد دستاویز (سند) قرار می گیرد از آن دیدگاه است که بیشتر آن ها از گفته آریستوبوس سود جسته و تاریخ نگار نامبرده نیز از همراهان اسکندر و خود سازوکار پاسارگاد و آرامگاه کورش را از نزدیک دیده است و همان گونه که همه تاریخ نویسان نوشته اند، اسکندر مقدونی به همراه خود نه تنها سرداران و رایزنان جنگی و مهندسین داشت، بلکه شماری هم از نویسندگان و تاریخ نگاران نیز با او آمده بودند و رویدادهای جنگ و سازوکار کشورهایی که گشوده می شد می نوشتند و اداره گروه نویسندگان و دانشمندان با (اومنس کاردیانی) و دیگر گروه عبارت بودند از: کالیس تنس اولونتو (که با اسکندر درگیر و به دستور او داد باخته به مرگ گردید) - پورون" (برپا کننده مکتب تردید بتليموس و برپا کننده سلسله بتاسه مصر ۳۶۷ - ۲۸۳ پیش از میلاد) - اونسیکریتس دریانورد و افسانه نویس و خود آریستوبوس.
ساختمان مستحکم و پهناوری بیش از برساخته (معمول) سنگ های زیرین اتاق آرامگاه تا پشت بام نزدیک به سه متر که در کعبه زرتشت و ویرانه سنگی نامبردار به آرامگاه کمبوجیه، چنین جدایی زیادی پدیدار نیست و سنگ پوشش اتاق را همان سنگ آسمانه و پشت بام، سازمان می دهد، پیوسته نقطه ناروشن و پیچیده ای در هوش و خرد کنجکاوان و کاوشگران پدید می آورد و مانند بسیاری از دشواری های کارهای باستانی بی پاسخ و گشوده نشدنی می ماند و سرانجام این تناوری سنگ های پوشش، بیان استواری و شکوه بیشتر و راه های فنی و مهندسی، بنا می گردید.
خوشبختانه در پیمایش بازسازی و سیمانکاری درونی و بیرونی آرامگاه بین ریشه کن ساختن درخت کهنسال انجیر کوهی بالای آرامگاه و بازسازی های سیمان کاری پشت بام آن، یکی از رازهای سر به مهر و پوشیده تاریخی که بسیار شایان ارج بود، فاش گردید و آن، پیدایش دو گور بر فراز آرامگاه بود که به وسیله دالانی تنگ و تاریک به همدیگر پیوند دارد. این پیدایش به اندازه ای شایان ارج است که گفته های تاریخ نویسان دیرین را درباره سازوکار و روش خاکسپاری و نگاه داری کالبد کورش بزرگ را دگرگون می سازد و پاره ای از گفته ها که تا امروز پاره درستی تاریخی به شمار می آمد، کنار گذاشته می شود.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان