آداب و رسوم جشن های باستانی با روایات شاهنامه (قسمت دوم)
آداب و رسوم جشن های باستانی با روایات شاهنامه (قسمت دوم)
هدیه و پیشکش: عاشقان برای یکدیگر، گل و هل می فرستادند و نیازمندان و محتاجان را ملاقات می کردند و برای آن ها هدایا می بردند. زمان ازدواج، پدر عروس، به داماد تاجی هدیه می دهد یا فرمانده جنگ، به زیر دستان خود گفته بود که اگر خوب بجنگند، هدایایی به آن ها می دهد.
خلعت: بزرگان ایران رسم بر این داشتند که هرکسی را که شایسته می دیدند، خلعت (جامه ای ارزشمند) به او هدیه می دادند. چه پدر به پسر، چه شخص بزرگی به یارانش. در زمان جنگ به سربازان دشمن، وعده می دادند که اگر از جنگ دست بردارند، از فرمانده جنگ برای آن ها خلعت می گیرند. و زمانیکه در جنگ شخصی پیروز می شد، فرمانده جنگ به او خلعت می داد. حتی فرستادگانی که برای پیام به سوی شاه می رفتند، از شاه خلعت دریافت می کردند.
بزم و مهمانی: مهمانی های بزرگان و عیان ها، این گونه بود که مشک و عنبر آویزان می کردند و با گل های بنفشه و شاخ سمن، و سوسن، نرگس و ارغوان آبی، زینت می دادند. سپاس و سپاسگذاری: از جمله رسم های بزرگان ایارن سپاسگذاری است. سپاس خداوند و اطرافیان خود و اینگونه بود که ناسپاسی کردن، مورد سرزنش واقع می شد.
سارنج و سختی کت آمد به روی/ ز بهر من ای مهربان چاره جوی
همه بنده کردی تو این دوده را/ ز تو یافتم پور گم بوده را
ز درد و غمان رستگان توایم/ به ایران که بستگان توایم
نگهداری سنت: رستم زمانیکه با فرامرز صحبت می کرد و درس زندگی به او می داد، می گفت اگر رسم و آیین جدیدی که با رسم و آیین ما هماهنگ نبود را، دنبال نکن
یادگاری دادن: زمانیکه فرود و بهرام گور از هم جدا شدند، شاهزاده به او گرز فیروزه طلا، به عنوان یادگاری داد.
مژده و مژدگانی: در شاهنامه برای هر خبر خوش، بچه دار شدن، سلامتی شخصی، مژدگانی دادن، پیروزی شاه بزرگ، مژده و مژدگانی مرسوم بوده است.
رایزنی: شاهان ایرانی در زمان رومیان و تورانیان، افرادی را به اسم رایزن داشتند که اگر می خواستند تصمیمی بگیرند، جنگی بکنند، یا اگر دشمنان می خواستند با آن ها آشتی کنند، ایجاد وقایع ناگهانی، آموختن چیزی زمانیکه خطر، کشور را تهدید می کرد و برای تصمیم های سریع از رایزنان استفاده می کردند. بعضی زمان ها هم شاه، کنار فرمانده های خود، رایزن هایی را می گذاشت تا از آن ها مشورت بگیرند.
ستایش و سرافرازی: یکی از رسوم ایرانیان، ستایش بوده است که بطور مثال در آغاز و پایان نامه، کسی را ستایش می کردند و گاهی قدرت بزرگان و پهلوانان و گاهی زیبایی ها و کارهای پر افتخار پهلوانان را، بعد از مرگشان، مورد ستایش قرار داده اند. یا جنگ های فرماندهان بزرگ و سخن نبرد های پرشور شاهان با بیگانگان، مورد ستایش قرار می گرفت.
نذر و نیاز کردن: ایرانیان، برای بدست آوردن مال و پیروزی ها نزد خداوند، نذر و نیاز های بسیاری می کردند. و نذر می کردند تا به نیازمندان کمک کنند و یا افرادی که نیازمند غذا و خوراک هستند را، غذا دهند. یا شهر و روستایی را که به خرابه تبدیل شده است را، بازسازی کنند. آنچه در توانایی آن ها است، انجام می دادند و یا کینه ها را از دل هایشان می شستند.
شستشو و پاکیزگی: در تمام لحظات و جشن های ایرانیان بخصوص جشن های دینی خود، به تمیز کاری می پرداختند. حتی جمشید خان دستور داد که گرمابه و قصر های بلندی بسازند.و ایرانیان مردمان بسیار تمیز و پاکیزگی بودند که حتی از آمادگی آن ها برای ورود به سال جدید و خانه تکانی سالیانه آن ها، پیدا بود.
به کار گیری بوهای خوش: جمشید، اولین کسی است که بوی خوش را به ایرانیان آموخت. چه در طول عمر و چه پس از مرگ، نیازمند بوی خوش بوده اند. در جشن ها و مهمانی ها، بوی خوش و گل های خوشبو می گذاشتند. حتی زمانیکه بزرگان وارد مجالس می شدند، بر روی آن ها، بوهای خوش و گل های خوشبو می ریختند. و یا زمانیکه به پیشواز کسی می رفتند، اسب ها را پر از گل، مشک . میوه های خوشبو می کردند. کیخسرو، جشن بزرگی ترتیب داد و کنار خودش درختی قرار داد که میوه های خوشبو، از آنان آویزان بود و با هر بادی که می آمد، بوی آن به روی میهمانان ریخته می شد. مردم گلاب و بو های دیگر را بر تن می مالیدند. یا بر موهای خود، مشک می زدند. در جای خواب مهمانان، کافور و گلاب می ریختند تا رختخواب آن ها خوشبو شود.
دگر بویهای خوش آورد باز، که دارند مردم به پویش نیاز
- توضیحات
- بازدید: 802
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان