پرواز شبانه

پرواز شبانه 

برای معرفی این کتاب از نوشته پشت جلد خود کتاب مدد می جوییم: آنتوان دوسنت اگزوپری نویسنده فرانسوی، از 21 سالگی به خدمت نیروی هوایی فرانسه درآمد. نخستین داستانش را در سال 1925 در یک مجله فرانسوی چاپ کرد و از‌ آن‌جا که در سال 1929 مدیر پست هوایی آرژانتین بود، رمان «پرواز شبانه» را نوشت و با مقدمه‌ای از آندره ژید آن را در سال 1931 در پاریس منتشر کرد. 

داستان پرواز شبانه مربوط به زمانی می شود که تجارت هوایی ب تازگی پا به عرصه گذاشته بود اتفاقات این کتاب در آمریکای جنوبی، آرژانتین می گذرد، فابین نام خلبانی است که در خطوط هوایی  شخصی به نام ریوری که مدیریت آن را به عهده دارد و پروازهای شبانه را جدیدا به لیست خدمات خود افزوده است، کار می کند.فابین و دیگر خلبانان ماموریت دارند که هرشب محموله ای را به محل مورد نظر برسانند. ریوی شخصی سنگدل است که به مقصد رسیدن محموله برای او در اولویت اول است او به خلبانان می آموزد که ترسی از مرگ نداشته نباشند گویی این محموله ها چیزی مقدس هستند و ارزش آن از ارزش جان خلبانان بیشتر است و دقیقا باید راس ساعتی مشخص در مقصد باشد.در یکی از این شبها فابین که از شجاع ترین خلبان است در طوفان گم می شود و همسرش برای اطلاع از همسرش به دفتر کار ریوری می رود و....

داستان کتاب برای زمانی است که برای ارسال محموله ها از پست های هوایی استفاده می کردند و کار ارسال سریع تر از ارسال با کشتی یا راه آهن انجام می شد و یکی از پرخطرترین شغلها به حساب می آمد.

جملاتی زیبا از کتاب

ماتم های ما نیز جزئی از دارایی های ما هستند

افراد خوشحالند چون کارشان را دوست دارند و کارشان را دوست دارند چون من سخت گیر هستم.

زندگی چنان از تضادها انباشته است که آدم فقط به هر راهی شده باید از وسط آن بگذرد.

هیچ تقدیری از بیرون به ما نمی تازد . اما انسان در درون خود سرنوشت خود را به همراه دارد و لحظه ای فرا می رسد که خود را شکننده می یابد و آن گاه چنانکه دچار سرگیجه شده باشد خطاها و خبط ها او را می فریبند.