چگونه یک فیلم کوتاه ترسناک بسازیم (1)
ساخت فیلم کوتاه برای بعضی از فیلم سازان یک پل برای رسیدن به سینمای بلند و حرفه ای است و برای برخی هم به خودی خود یک تخصص و یک مسیر ویژه محسوب می شود. گروه دوم اصلا دوست ندارند که ساخت فیلم کوتاه را متوقف کنند و علاقه ای هم به ساخت فیلم بلند ندارند. سینمای کوتاه مختصات خاص خودش را دارد و برای یادگرفتن این مختصات باید مرد میدان بود و سالها برای آموزش و تجربه وقت گذاشت. اما ساخت فیلم کوتاه در بعضی از ژانرها و گونه های سینمایی یک نوع چالش به حساب می آید و کسانی که دوست دارند در این چالش ها خود را آزمایش کنند، در صورت کسب موفقیت حتما آینده روشنی خواهند داشت.
ساخت فیلم کوتاه ترسناک یکی از همین چالش های سخت اما جذاب است. اینکه شما یک فیلم کوتاه مثلا ده دقیقه ای بسازید و با آن مخاطبی که در حال تماشای فیلم شما است را بترسانید، واقعا به یک هنر قوی نیازمند است. اما این که چگونه می توانید از پس چنین کاری بر بیابید، به چند نکته باید آگاه باشید. ساخت فیلم با یک هدف ویژه مثل ترساندن مخاطب، احتیاج دارد که شما با قواعد و المان ها و مولفه های ژانر ترس آشنا باشید. در ادامه به بررسی مختصر اما همه جانبه این مولفه ها می پردازیم و در صورتی که شما با مطالعه بیشتر و عمیق تری، به آگاهی و دانش مورد نیاز دست پیدا کنید حتما خواهید توانست یک فیلم کوتاه ترسناک خوب و موفق بسازید.
برای ساخت یک فیلم کوتاه خوب و تاثیر گذار، قبل از هر چیز باید کلیشه های این گونه را بشناسید و تا می توانید از آنها دوری کنید و یا سعی کنید شکل تازه ای را از همان کلیشه ها ارائه داده و به نوعی خلاقیت خودتان را نشان دهید. از جمله این کلیشه ها، استفاده از توهمات است. در بیشتر فیلم های کوتاه ترسناک ما با شخصیتی روبرو هستیم که دچار توهم یا حتی اختلالات ذهنی شده است و به همین دلیل مخاطب نیز مانند او تصاویر ترسناکی را بر پرده می بیند. اما دیگر این روزها کمتر کسی است که با چنین صحنه هایی دچار رعب و وحشت بشود. شاید شما بتوانید با حضور ناگهانی یک فرد غریبه بر روی پرده، استفاده از صدای جیر جیر در یا چکه کردن آب دستشویی و یا صدای همهمه و پچ پچ کردن افراد ناشناس اندکی مخاطب خودتان را بترسانید اما اگر این تمهیدات صوتی و بصری خلاقانه نباشند و فقط تاثیر آنی داشته باشند، مخاطب پس از دیدن و شنیدن دو یا سه مدل از این تمهیدات خسته شده و از تماشای فیلم شما منصرف می شود. بنابراین بهتر است تمهیدات جدیدتری برای فیلم کوتاه خودتان پیدا کنید.
در فیلم کوتاه ترسناک بیشتر داستان ها در شب اتفاق می افتد. لوکیشن اصلی هم خانه است و مثلا شخصیتی در تنهایی خودش و شبانه دچار ترس شده، موجود خطرناکی در حال تهدید اوست و یا چیزهایی از این دست که مخاطب سینما در سال 2018 دیگر کاملا با این گونه داستان ها و پایان آنها آشناست و خیلی سخت می توان با این نوع داستان هایی مخاطب امروزی سینما را ترساند. بنظر می رسد بهتر است یا برای فیلم خود لوکیشنی غیر از خانه و زمانی غیر از شب انتخاب کنید و یا اگر هم فکر می کنید داستان شما واقعا به این زمان و مکان نیاز دارد، پس استفاده خلاقانه و تازه ای از خانه و شب بکنید. تنها نگاه داشتن شخصیت اصلی خودتان در فیلم بد نیست و تنها ماندن شخصیت می تواند ترس او را باور پذیر کند اما سعی کنید شخصیت فیلم خود را خیلی منفعل نکنید. قرار نیست که او برای مبارزه کردن با موجود خطرناک فیلم و در آخر شکست دادن او تا پایان فیلم منتظر کمک دیگران باشد. اگر شخصیت فیلم شما، شخصیتی فعال باشد و خودش در درام فیلم شرکت کند و بین او و هیولا کشمکشی ایجاد شود، فیلم شما ارزش هنری و دراماتیک بیشتری پیدا می کند و بیشتر می تواند مخاطب فیلم را بترساند.
مثلا در یکی از فیلم های کوتاه ترسناک، داستان از یک مکالمه اسکایپی آغاز می شود. یک دختر در اتاق خودش نشسته است و با دوست خود که در خانه اش مقابل صفحه لپ تاپ نشسته در حال گفتگو کردن است. برای دختر شخصیت اصلی فیلم اتفاقی می افتد که او مجبور می شود از مقابل دوربین لپ تاپش دور شده و برای انجام کاری از قاب خارج شود. ناگهان صدای داد و فریاد او بلند می شود و دختر دیگر که فقط صدای دوستش را می شنود و بدلیل ندیدن تصویر او دقیقا نمی داند که قضیه از چه قرار است و چه اتفاقی در حال وقوع است، بهت و ترس او را برمی دارد. از اینجا به بعد شخصیتی که ما او را دنبال می کنیم همین دختر است که نمی داند چکار کند. او نه دلش می آید که لپ تاپ را خاموش کرده و برای کمک به خانه دوستش برود چرا که فاصله بین خانه آنها دور است و نه می تواند از پشت لپ تاپ کاری برای او کاری انجام دهد.
این انفعال برای یک شخصیت فیلم کوتاه ترسناک خیلی جالب نیست. مثلا در فیلم های کوتاه بسیاری ما شاهد داستان هایی هستیم که به موضوع حضور و غیاب شخصیت ها می پردازند. شخصیت اصلی در کل فیلم با کس دیگری حرف می زند و در آخر ما متوجه می شویم که او موجودی خیالی بوده است و شخصیت اصلی این موجود را توسط ذهن و اوهام خودش خلق کرده است. پس از این که مخاطب از این قضیه آگاه می شود فیلم هم به پایان می رسد و در نتیجه هیچ کنش خاصی را ما از شخصیت اصلی فیلم نمی بینیم. شاید بهتر است در چنین فیلم هایی، کارگردان به کتاب های درام نویسی نگاهی بیندازد و این گونه دچار سو تفاهم نشود. قرار نیست شما به هر قیمتی مخاطب خود را در لحظه بترسانید. اگر فیلم شما عمق کافی را برای ترساندن درست و حسابی مخاطبش نداشته باشد، برای همیشه فراموش خواهد شد و کسی برای آن تره هم خرد نخواهد کرد.
مطالب مرتبط:
چگونه یک فیلم کوتاه ترسناک بسازیم (1)






نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان