شیشه شکسته
شیشه شکسته
یکی بود یکی نبود. آرش پسر بسیار خوبی بود و همیشه به حرف پدر و مادرش گوش میکرد. آرش هر روز وقتی از مدرسه به خانه بر میگشت و نهار میخورد، کمی استراحت میکرد و تکالیف مدرسه اش را مینوشت و عصر با دوستش سعید به کوچه میرفت و با هم توپ بازی میکردند. آرش عاشق فوتبال بود و آرزو داشت وقتی بزرگ شد، فوتبالیست مشهوری بشود. یک روز که مشغول بازی کردن بودند.
آرش به سعید گفت: تو امروز در دروازه بیاست و من به تو گل میزنم. سعید هم توی دروازه کوچکی که خودشون درست کرده بودند، ایستاد و گفت: اگه میتونی به من گل بزن. من بهترین دروازه بان هستم. آرش توپ را روی زمین گذاشت و چند قدم به عقب رفت و با سرعت به سمت توپ دوید و محکم به زیر توپ ضربه زد. توپ با سرعت زیاد به جای اینکه وارد دروازده بشود به شیشه پنجره آقای سلامی خورد و شیشه شکست.
آرش که بسیار ترسیده بود به سعید گفت: زود برو خونتون. بعدا بهت زنگ میزنم. هر دوی آنها به سمت خانه هایشان رفتند. وقتی آرش وارد خانه شد بدون اینکه سلام کند، سریع به اتاقش رفت. مادر آرش که متوجه شد او رنگش پریده و کمی نگران است. بعد از یک ربع به اتاق آرش رفت و به او گفت: پسرم چه اتفاقی افتاده؟ آرش از زیر پتو گفت: خیلی خسته هستم. میخواهم بخوابم. مادرش به او گفت: هر وقت دوست داشتی با من صحبت کن. فردا صبح آرش تمام مدت در مدرسه به اتفاقی که دیروز افتاده بود، فکر میکرد. ظهر که از مدرسه به خانه برمیگشت، آقای سلامی را دید که شیشه پنجره اش را عوض میکند.
آرش اصلا حس خوبی نداشت پس تصمیم گرفت با مادرش صحبت کند و قضیه را برای مادرش تعریف کرد. مادرش به آرش گفت: به نظرت الان باید چکار کنی؟ آرش گفت: اگه شما اجازه بدهید، میخواهم با پول هایی که در قلکم دارم، یک دسته گل برای آقای سلامی بخرم و از او معذرت بخواهم. مادرش هم آرش را بوسید و بهش گفت: آفرین به پسرم؛ این بهترین کاری که میشه انجام داد. آرش هم به سعید زنگ زد و بعد از ظهر با هم به دم در خانه آقای سلامی رفتند و زنگ خانه را زدند. آقای سلامی در را باز کرد و آرش دسته گل را به او داد و به خاطر شکستن شیشه از او عذرخواهی کرد. آقای سلامی آرش و سعید را به خانه اش دعوت کرد و با میوه و شیرینی از آنها پذیرایی کرد. بچه های گلم همیشه یادتون باشه اگه کار اشتباهی کردید، حتما عذرخواهی کنید.
- توضیحات
- بازدید: 808
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان