مراسم عروسی در روستا های شهر اردبیل
مراسم عروسی در روستا های شهر اردبیل
نامزدی: در ابتدا دختر و پسر همدیگر را ملاقات می کردند و اگر خوششان می آمد، بزرگتر ها برای خواستگاری می آمدند و در صورتی که جواب مثبت می یافتند، صبح روز بعد به خرید می رفتند و برای عروس، لباس و حلقه نامزدی می خریدند و در شب هم خانه عروس جمع می شدند و چای و شربت و شیرینی می خوردند و لباس و حلقه را به عروس می دادند و نامزدی برگزار می شد و تبریک می گفتند. چند روز بعد، زن هایی که در خانواده داماد هستند به خانه عروس رفته و بر سر آن ها چارقد (چادر عروس) به سر می کنند. و تمام دوستان عروس هم دعوت می شوند و دو الی سه روز نامزدی انجام می شود. در این روز ها، دختر و پسر نباید همدیگر را ببینند و اما دیدار های یواشکی گاهی صورت می گیرد. رسم اینگونه است که در روز، برای عروس عیدی برده و میوه فصل آن موقع را که تازه رسیده برایش ببرند. (نوبرانه)
عروسی: برای ازدواج، مهریه تعیین می کنند و نوازندگانی برای عروسی دعوت می نمایند که در اردبیل به آن ها عاشق می گویند. عروسی، سه روز و سه شب طول می کشید و عاشق ها، سه شب و سه روز می نوازند. روز اول، حنا بندان اجرا می کنند. زنی حنا درست می کند و دست و پای عروس و داماد را حنا می زند. دوستان صمیمی داماد هم در این مراسم شرکت کرده اند که در طرف راست او ساقدوش و در طرف چپ داماد سولدوش قرار گرفته است. مراسم حنا بندان در خانه داماد انجام می شود و رسم بر این است که دست های سولدوش و ساقدوش را حنا می زنند. چون به رسم بر این است که دست های سولدوش و ساقدوش را حنا بگیرند. چون به رسم آن ها شگون دارد.
و در آخر داماد به کسی که حنا می زند، پول می دهد. در روز دوم عروسی، داماد برای حمام به شهر می رود و عروس در روستا می ماند و آرایش و زینتش و حمامش می کنند. در عصر، داماد با اسب و یا ماشین وارد روستا می شود و عاشق ها با ساز و آواز به استقبال داماد می آیند. و در اینجاست که خواهر و مادر عروس می رقصند و داماد به آن ها شاباش (شادباش) می دهد. داماد، وارد خانه می شود و برایش چای می آورند. که شخصی که برایش چای می آورد، به آن پول می دهد. شب می شود و مادر عروس سه عدد کله قند با خود می آورد و سه کله قند را سوراخ می کند. یکی از آن ها را سر عروس می مالند. چون عقیده دارند، عشق عروس و داماد بیشتر می شود و دوقسمت دیگر را در سینی می گذارند و پیش داماد می برند و ساقدوش و سولدوش، قسمتی از آن را می خورند.
در روز سوم و یا سیب اندازی: عروس را زینت می بخشند و بر روی اسب می گذارند و داماد که به بالا پشت بام می رود، سه عدد سیب سرخ، از آن بالا به سمت پایین و به سمت عروس پرتاپ می کند و هرکسی که آن سیب ها را بر دارد، می خورد. در بعضی زمان ها، عروس ها با شیطنت تمام سیب را در هوا می گیرند.
زفاف: بعد از مراسم سیب اندازی به سمت خانه می روند و داماد عروسی را از اسب پایین می اورد و به خانه می برد و اگر نیازی باشد شخصی را با خود می برند که با پرده اتاق را به دو قسمت تقسیم می کنند و آن شخص به نام (ینکه) تا صبح برای آن ها شعر می خواند.
در فردای آن روز، از داماد سوال می کنند، عروس دختر بوده است و یا بیوه؟ اگر عروس، بیوه باشد رسم بر این است که داماد بر سر او ماست بریزد و اگر دختر باشد در قابلمه ( دیزی) را برداشته و دختر را می بوساند تا دیگران نبینند. و در نتیجه متوجه می شوند عروس، دختر است. و به فامیل ها به آن ها پول می دهند و چارقد قرمز در سرش می کنند و بعد عروس و داماد به خانه پدر عروس رفته و پدر عروس به آن ها گوسفند یا طلا یا قالی یا پول می دهند تا زندگیشان را شروع کنند. و با خوبی و خوشبختی در کنار یکدیگر زندگی خود را شروع می کنند. تا زمانی که دو نفر بچه دار شوند و در صورتیکه بچه اول آن ها پسر شود نشان دهنده ی خوش یمنی برای آن خانواده خواهد بود، در غیر اینصورت می گویند اجاق عروس کور بوده است.
- توضیحات
- بازدید: 1553
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان