معرفی قلاتی شای «بوشتو» مهاباد
معرفی قلاتی شای «بوشتو» مهاباد
کوهستان های بلند و رفيع منطقه مهاباد که سرچشمه بسیاری از رودها و رودک ها را ناشی می گردد، تمدن های مهمی را در سینه تاریخ جای داده که این تمدن ها از خود یادگارهایی برجای گذاشتند. یکی از جمله این آثار درگلوگاه درهای ژرف که رودخانه ای کوچک از آن جاری است و همان سرچشمه زاب کوچک می باشد قرار دارد، این گلوگاه که در زبان کردی به آن گه لو می گویند خود دروازه دژی است که نسبتا دورتر از آن قرار گرفته و به نام دژ قلاتی شای معروف است و به نوبه خود به طور کامل از برده مافوره بحث خواهد شد:
سفال های مکشوفه بسیار خشن و ابتدایی و اکثرا دست ساز می باشد، دقت نکردن در حرارت سفال و پخت ناشیانه آن این تصور را پیش آورده که کارگاه سفال پزی احتمالا با توجه به شرایط سخت و دشوار محل مزبور در داخل شهر متمرکز بوده و ظاهرأ سفال ها ساخته و پرداخته شرایط همان محل است.
این توصیفی است که آقای حسن قراخانی از دژ قلاتی مشای نموده که بعد از مطالب دیاکونوف که ذیلا به آن اشاره می شود از نظر نقاط مقایسه و شدت و ضعف مواردی از آن مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت، اما در تاریخ ماد دیاکونوف اشارات متعددی به نام و محل دژ نموده که بخشی از آن چنین است:
پیش تر گفتیم که کلمه اکدی (پارسوآ) واژه پرسو را بیان می کند که به معنى (خطه) و (مرزوکنار) می باشد، در متون زبان (آشور ناسیرپال) محل کشور (پارسوآ) به بخش های جنوبی کشور زاموا می خورد.
سپس دیاکونوف می نویسد: سالمانسر به هنگام لشکرکشی بعدی که در سال ۸۲۸ قبل از میلاد وقوع یافت، بسیار پیر و فرسوده بود و به تن خویش در عملیات شرکت نجست و فرماندهی لشکریان آشور را «تورتان» سردار «دایان - آشور» بر عهده داشت، این بار لشکرکشی متوجه امارات با پادشاهی های کوچک جلگه (زاموای داخلی) بود، نخست (دایان - آشور) از دره زاب عليا (زاب بزرگ) حرکت کرد و به طرف خوبوشکیه واقع در جنوب دریاچه وان رفت و سپس از خاک شخصی به نام (ماگدوبو - مالخیص) گذشته به سوی جنوب شرقی روی کرد و وارد سرزمین اوالکی پادشاه «مائا» گشت. او الکی به کوه پناه برد و پنهان شد ولی آشوریان دام های بسیار بردند و دهکده های خالی را تصرف کردند و از آن جمله دهکده هایزرتو (یازیرتو) که به منزله دژ و مقری بود، سپس لشکریان از امارات «هارونا» که «شولوسونو» بر آن فرمانروا بود گذشتند. وی به آشور اظهار انقیاد کرد و قرار شد سرزمین او، هر ساله مقداری اسب عرابه کش به رسم خراج بپردازد. آرتاسار و پادشاه آشور دور نیز یکبار هدایایی تقدیم آشوریان کرد. آن گاه آشوریان به پارسوآ رفتند و از برخی شاهان خراج گرفتند و بخشی از پادشاهی ها را غارت کردند.
دایان آشور لشکرکشی مزبور را بار دیگر با جزئی انحرافاتی از مسیر پیشین در سال ۸۳۷ قبل از میلاد تکرار کرد، آشوریان نخست بسوی سرچشمه زاب بزرگ حرکت کردند و سپس سرزمین گیلزان را در کرانه غربی دریاچه ارومیه فرو گرفتند. دایان آشور تعدادی دام های شاخ دار و اسب از لیگزان و پادشاهي ها و قبایل مجاور آن تا (آندیا) بر مسیر سفلای رود قزل اوزن به رسم خراج گرفت و از زاموای داخلی و پارسواگذشت و به سوی (نامار) سرازیر شده و در بین راه دژ کوهستانی (بوشتو) را در مرز مانا و پارسوآ و چند قلعه دیگر مانایی و پارسوایی تصرف کرد.
عمق دره و وجود آب موجود و دیگر عوامل شواهد این احتمال را می دهد که سنگ ها در دورانی حکاکی شده که انسان ها بر فراز کوه ها و ارتفاعات در میان جنگل های نیمه انبوه زندگی می کرده اند که هنوز آب دره ها فروکش نکرده و دشت ها به صورت فعلی در بسیاری از مناطق با حداقل در این منطقه پدیدار نشده اند که اصطلاح این دوره را دوره غارنشینی و جمع آوری غذا می دانیم و اگر به این دلیل و یا دلایل دیگر به این نکته برسیم باید این امر را اذعان نمائیم که اگر حکاکی های مذکور قدیمی ترین حکاکی های شناخته شده فعلی نباشند حداقل یکی از قدیمی ترین آن ها است.
نباید این نکته را فراموش کرد که حکاکی ها به صورت نقاشی نیست بلکه کنده شده بر سنگ است و بالنتيجه هیچ گونه شباهتی با نقاشی های منطقه کوهدشت لرستان و یا نقوش پیش از تاریخ گوبوستان با کو ندارد. اکثر آن ها به صورت نقش بر سنگ ها نقاشی شده. این تصاویر بر سنگ ها کنده شده و اغلب آن بر یک سنگ رو به جنوب حک گردیده، صرف نظر از اشیاء مکشوفه بقایای واحدهای ساختمانی ارزنده از دوره اورارتو همچون تالار، ستون دار و سکوی ظاهرا قربان گاه معبد مکشوفه که بسیاری از حلقه های مبهم فرم معماری قدیم را بازگو می کند، در این مجموعه وجود دارد.
- توضیحات
- بازدید: 401
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.









































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان