انگلیس
معرفی ریزفضاهای فرودگاه استنستد انگلستان
در این فرودگاه فضاهایی برای فروشگاه های غذاهای آماده، غرفه های موقت، درخشش بارها در نظر گرفته شده که به صورت محل های مشخصی زیر پرتوهای منظم نور خورشید استقرار یافته اند، لبه ساختمان با شیشه ها و اجزای قاب بندی شده، به کارگیری نظامی مشابه در طول خطوط عبوری، همه و همه، تاییدی بر گویایی طرح هستند. اگرچه ترمینال در پلان به شکل مربع است اما از اطراف قابلیت گسترش را داراست. انبساط جانبی نیازی به تغییر در مسیر پیاده مقابل خط آهن و نیز سیستم خطوط محوطه هوایی ندارد علاوه بر آن, هر ردیف قوسی، ظرفیت ساختمان را تا دو برابر افزایش می دهد. راه دیگر گسترش، افزایش تعداد ترمینال هاست. دو ترمینال از چهار ترمینال مفروض ساخته شده اند، اما با افزایش تعداد خطوط واگن برقی از پنج خط به هشت خط و خدمات رسانی به چهار ترمینال, سقف مسافر را تا ۱۵۰۰۰۰۰۰ نفر می توان افزایش داد.
معماری استنستد با خلاصه گویی فاستر در احجام معمارانه، سازه و به کارگیری نور روز، اثری با ارزش است. احجام. فارغ از پیچیدگی و اتصالات داخلی, منظم و روشن هستند. به کارگیری یک سقف خاص در ارتفاعی بالاتر از معمول که عموما برای کنترل دود توجیه می شود، فضای داخلی را با عظمت می سازد. با اینکه ترمینال های دیگر نقاط دارای سقف های حداکثر تا ارتفاع ۱۰-۶ متر می باشند در استنستد ارتفاع به ۱۲ متر می رسد. طرح به شیوه ای زیرکانه از درک ارتفاع زیاد سقف با خلق منابع مربع نور طبیعی از میان سقفی سازهای بهره می برد که بی شباهت به چترهای به هم پیوسته نیست. شبکه ای از مربع های نورانی به کار رفته در دو جهت متعامد بر ستون های فولادی چهار گوش, کیفیتی ساکن، رها و متفاوت با دیگر ترمینال های مدرن به استنستد می دهد.
استنستد معماری قاب ها، صفحات شفاف و نور است و نه دیوارها، احجام توپر و سنگین سازه. تنها در اتاق زیرزمینی حمل بار و ایستگاه راه آهن سبکی فراگیر ترمینال جای خود را به احجام سنگین می دهد. در استنستد تاکید بر خلق وضوح و شفافیت فضاست تا مسافران به تنهایی مسیر را پیدا کنند.
اثر برجسته فاستر دید بازی را به هواپیما، باندها و چشم انداز محوطه هوایی می دهد. این امر در سه بخش اساسی مشهود است: در میان ترمینال، خطوط واگن برقی و ترمینال های ماهواره ای. هریک اساسا سازهای شفاف هستند که با دیدی غیر مسدود، مسیر منطقی حرکت مسافران را از زمین به آسمان نشان میدهند. تنها در خود ترمینال، جایی که جانمایی ستون ها یک مسیر مستقیم و خنثی را پیشنهاد می کند، عناصری معمارانه و مبهم وجود دارد؛ انتزاع بیش از حد فضا با حضور فروشگاه ها، بارها، کیوسک ها، کنترل، امنیت، گمرک و امکانات تحویل بار که حس جهت را برای مسافران کاهش می دهد.
طرح جامع فرودگاه های انگلستان، مطلوبیت از دید مسافران، ظرافت و زیبایی و نیز بازبینی معمارانه ای را ایجاب می کند:
-ایجاد حس توالی خطی از زمین به آسمان در نظام سازه ای و نیز در تطابق با به کارگیری نور
-مطلوبیت از دید مسافران با نبود پلکان، تغییر جهت و برهم خوردن مسیرها و راهروهای داخلی و مقیاس فضای داخلی
- تکمیل خط آهن و خطوط هوایی
-ظرافت در تقسیم فضاها و ایجاد حس آرامش و سکون
-هماهنگی ساختمان با تغییرات ایدئولوژیکی خصوصا با در نظر گرفتن گسترش اجزا و در ادامه گسترش اطلاع رسانی.
به این ترتیب استنستد روش و مسیر جدید و قابل توجهی را در طراحی فرودگاه ها تعریف می کند.
روشنایی و تامین نور فرودگاه:
یک طبقه بودن ترمینال، شفافیت و نور سقفی می تواند عواملی گواه بر ترمینالی با حداقل مصرف انرژی باشد. انرژی روشنایی و گرمایی با ایجاد بخشی از نور و گرما از طریق انرژی خورشیدی و پسماند انرژی که نوعی گرمای ناشی از روشنایی مصنوعی و به کارگیری بعضی تجهیزات است، تامین می شود. زیرا که ساختمان به طور گسترده ای از روشنایی طبیعی، نور روز و خورشید بهره می برد که در عین حال شکل دهنده بخشی از زیبایی فضاست.
با کاهش سطوح نور مصنوعی که در دیگر ترمینال ها معمول است، استنستد حدود نیم میلیون کیلووات الکتریسیته در طول سال ذخیره می کند زیرا چهل درصد از کل مصرف انرژی ترمینال ها جهت روشنایی به کار می رود. همچنین با کاهش نور مصنوعی، گرمای مفرط ناشی از آن در تابستان کاهش می یابد و در پی آن دستگاه های تهویه مکانیکی ابعاد و ظرفیت کوچکتری خواهند داشت. با این شرایط، مشکل اصلی در استنستد تابش خیره کننده در آن است به طوری که نور مستقیم خورشید خصوصا از میان جداره های شیشه ای می تواند ناراحت کننده باشد.
در شب نیز برای تامین روشنایی قسمت های خارجی و داخلی از نور مصنوعی استفاده می شود که منبع آنها در سازه های درختی تعبیه شده است. نور مصنوعی در روز تنها در مواقعی که هوا ابری باشد به کار برده می شود.
فرودگاه استنستد به عنوان یک اثر معماری
فرودگاه استنستد دارای دو ویژگی قابل توجه برای طراحان انواع ترمینال است: الف) بنایی یک طبقه و ب) فضایی دربردارنده شبکه ای از ستون ها و بدون ایجاد تزاحم در جریان حرکت مسافر.
کانسپت طرح نورمن فاستر طی سال های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ بر مبنای نظریه زیبایی شناسی و نیز با توجه به خواسته های ارائه شده از سوی طرح جامع انگلستان به شکل خنثی و با الگوی ترمینال ماهواره ای شکل گرفت. سادگی کلاسیک و تعادل زیبای کانسپت طرح، آن را از یک مکعب در زمینی سبز به ساختاری دارای نظام و قواعد خاص خود ارتقا می دهد. فروشگاه ها، غرفه ها، نقاط کنترل بليط و گمرک در منابع نور طبیعی با جداره ها و پوشش هایی در سایه روشن های گوناگون رنگ خاکستری، ترکیب های مطلوبی برای هریک از ستون ها و همچنین سازه سقف پدید آورده اند.
استنستد ترمینالی بارز در میان نمونه های معاصر است. در این فرودگاه, رنگ، سطوح داخلی و نیز سازه نمایشی (مانند درود کاه کانسای مسافران را از زمین به آسمان هدایت می کند. جزییات ترمینال استنستد ناشی از دستورالعمل ها و دقت شرکت فاستر به عنوان معمار و خالق طرح است:
-یک ترمینال امن و راحت
-قابلیت فازبندی مراحل ساخت ترمینال
-یک ترمینال مدرن با قابلیت تطابق با بزرگ ترین نمونه هواپیماهای قرن بیست و یک تا ۸۰۰ نفر سرنشین
-در نظر گرفتن مسایل اقتصادی با کاهش حداقل ۱۰ هزینه نمونه های مشابه.
به این ترتیب, تلاش آگاهانه ای مبنی بر کاهش هزینه ها به هنگام برآورد قیمت، انعطاف پذیری، افزایش تسهیلات سفر و طرح توسعه آینده، راه حل "ترمینالی یک طبقه" را ارائه داد.
دفتر فاستر با ایفای نقش اصلی در طراحی این فرودگاه، انواع فعالیت ها شامل بخش های اخذ بلیط، باجه های تلفن و نمایشگرها را متمرکز بر كل ترمینال نمود و ترمینال را در یک طبقه طرح کرد تا نمودی مدرن پیدا کند. اما این کلیت در پنج سال اول راه اندازی، مشکلاتی را در حراست ترمینال به وجود آورد.
یک طبقه بودن, ترمینال استنستد را از دیگر فرودگاه های بزرگ متفاوت می نماید. با توجه به اینکه سازماندهی یک طبقه, همواره برای فرودگاه های کوچک محلی مورد استفاده قرار می گیرد. بی تردید پیچیدگی فرودگاههای بین المللی، ترمینال مسافری را به سوی دو یا سه طبقه شدن پیش می برد. اما فاستر و شرکا طرح را به سوی یک ترمینال یک طبقه هدایت کردند. به این ترتیب اقتصادی بودن ساخت، انعطاف فضایی و فراهم نمودن خواسته های کارفرما از یک سو و از سوی دیگر سکون، زیبایی و شبکه ای از قوس های شفاف در این فرودگاه شکل گرفت.
طرح ترمینال استنستد تحت تاثیر دو عامل اصلی می باشد؛ اول, شکل گیری ساختمان یک فرودگاه بر طبق اصول اولیه و دوم, رابطه بین ساختمان و آن چه که آن را احاطه کرده است (محیط و طبیعت اطراف ساختمان). طرح و نقشه فرودگاه به صورتی تنظیم شده است که مسافران به راحتی و با کمک فضای هدایت گر آن از سالن اصلی به محل پرواز منتقل می شوند. اگرچه سادگی و ظرافت استنستد باعث آسیب پذیری آن در قسمت مدیریت و به کارگیری فضاهای داخلی شده است، چیزی از زیبایی قابل توجه و ویژگی های کاربردی آن نمی کاهد.
از دیگر عوامل موثر در کانسپت فاستر می توان به موارد ذیل اشاره نمود:
-حرکت خطی از میان ساختمان ترمینال بدون تغییر سطح و جهت
-باز بودن فضا و اجازه دید مستقیم به باند از میان ترمینال و در طول سالن اصلی
-بهره گیری از نور خصوصا نور خورشید برای حیات بخشیدن به فضاهای داخلی و تعریف مسیرها و در نهایت
-بهره برداری از سازهای معمارانه برای حضور در ساختمان و اعمال مقیاس و تناسب
معرفی فرودگاه استنستد انگلستان
از آنجا که دولت انگلستان تصمیم داشت استنستد را به عنوان سومین فرودگاه لندن گسترش دهد تا از تراکم جمعیت زیاد در دو فرودگاه دیگر این شهر (هیس رو و گاتوک) بکاهد. اولین ساختمان ترمینال را در سال ۱۹۶۹ بازگشایی کرد و در سال بعد آن را گسترش داد تا پذیرای مسافران بیشتری باشد.
در سال ۱۹۸۴ طرحی جهت تقسیم استنسند به دو فاز کلی ارائه شد که شامل اصلاحات ترمینال و قسمت پرواز و فرود هواپیما بود که ظرفیت فرودگاه را تا ۱۵۰۰۰۰۰۰ نفر مسافر در سال افزایش می داد. ساخت ساختمان کنونی در سال ۱۹۸۶ آغاز شد و در سال ۱۹۹۱ به اتمام رسید.
در سال ۲۰۰۴ تعداد مسافرانی که از فرودگاه استنسند استفاده کردند 11 درصد افزایش یافت و به 20 میلیون نفر رسید که در مقایسه، این مقدار در فرودگاه هیس رو با 6 درصد افزایش به 67 میلیون نفر مسافر و در فرودگاه گاتویک با ٪۵ افزایش به 4 / 31 میلیون نفر رسید.
این در حالی است که طرح های آزمایشی جهت افزایش خطوط هوایی تا دو یا سه برابر ادامه خواهند یافت. این تغییرات باعث افزایش ظرفیت فرودگاه استنسند از ۱۲۰۰۰۰۰۰ نفر در سال ۲۰۰۰ به ۷۴۰۰۰۰۰۰ نفر در سال ۲۰۳۰ خواهد شد.
موقعیت مکانی:
استنستد یک فرودگاه یک طبقه و تک خطی است که تقریبا در ۳۰ مایلی شمال لندن قرار دارد. استنستد بعد از هیس رو و گاتویک, سومین فرودگاه پرجمعیت لندن و حومه می باشد.
حجم کلی فرودگاه:
ساختمان استنسند توسط شرکت فاستر و شرکا با طرح بام موجدار شکل گرفت. فرم کلی آن به صورت یک هرم واژگون و سقفی شامل سیستم های خرپایی می باشد. پایه هریک از این خرپاها یک ستون و محور اصلی می باشد که نور عمودی غیرمستقیم را تامین می کند و همچنین به عنوان کانال تهویه هوا، آب رسانی و خروجی های برق کاربرد دارد.
حمل و نقل زیرزمینی در استنستد:
استنستد شامل یک ایستگاه مترو در زیر ساختمان ترمینال می باشد که سرویس های خطی متناوب و متوالی برای لندن و همچنین خطوط کمبریج و میدلند را دارد. جدا سازی ترمینال های اقماری استنستد از ترمینال مسافری خواسته کارفرما بوده در روند طراحی, الگوی ترمینال انگشتی که به طور معمول برای هدایت مسافران از مسیر پیاده به دروازه هواپیما به کار گرفته شده بود، گسترده شد و به جای آن با در نظر گرفتن یک سیستم میانی با واگن های برقی که مسافران را از درون ساختمان ترمینال به دو ترمینال ماهواره ای که در آینده به چهار ترمینال افزایش خواهد یافت، تکمیل شد.
سازه و تاسیسات:
فضاهای محاط در میان چهار عنصر عمودی تشکیل دهنده ستون, برای خدمات و اطلاع رسانی عمل می کنند. لوله های داکت ها، کیوسک ها و غرفه هایی که در میان این احجام چهار گوش با مساحت سه متر مربع شکل گرفته اند و به طور یکنواخت در سطح ترمینال گسترده شده اند، برای کنترل نور هوای مناسب, دید مسافران و برای افزایش آگاهی آنان به کار گرفته می شود. منابع نوری که در سطح فوقانی و در بالای ستون واقع شده اند، شاخه های فضایی سقف را روشن نموده و به کمک خوانایی فضا و خلق مسیر خطی در فضاهای عمومی می آیند.
در هر ستون، پایه ها با عملکرد خاص خود از دید پنهان می شوند و شاخه های مورب آن ها به طور آشکار و بدون پوشش در این نور باقی می مانند. به طور مشابه، هوای تازه نیز در میان بدنه ستون ها پراکنده شده و تمثیلی از درختان به عنوان عناصر ایجاد سلامتی در ترمینال را شکل می دهند.
ساختمان ترمینال استنستد یک ساختمان یک طبقه ساده است و فضای هدایت گر استنستد ایجاب می کند که حرکت و جابجایی ها در آن به صورت مستقیم و عاری از پیچیدگی باشد. شخصیت اصلی ساختمان توسط سقف آن شکل گرفته است. سل سقف یکی از جاذبه های مهم زیبایی شناسانه در این فرودگاه است و شامل ۲۲۰۰۰۰ پانل مثلثی نصب شده در سقف می باشد که توسط قاب های فولادی نگه داشته شده اند. بام استنستد یک شبکه سازهای لوله ای فولادی است و تمامی سرویس های مورد نیاز در این بام تعبیه شده اند. نماها تماما شیشه ای هستند. لایه های گنبدی با پلان مربع توسط ۳۶ سیستم درختی نگه داشته شده اند. تمامی سیستم های تهویه، اطلاعات و سرویسهای روشنایی در سقف و سازه های درختی آن تعبیه شده است به صورتی که فضای اجتماعی فرودگاه عاری از هرگونه لوله یا کانال می باشد.
مسافران و تمامی کارکنان فرودگاه می توانند از شیشه های سراسری دیوارها و همچنین سقف, آسمان، هواپیماها و مناطق اطراف را تماشا کنند. چمن های مقابل ترمینال، به خصوص در تابستان، عده زیادی از مسافران را که منتظر پرواز خود می باشند. به خود جذب می کند.
راست گوشه بودن، سادگی، فضا و تخصصی بودن بخش های مختلف از معیارهایی بوده اند که مد نظر و قرار گرفته اند تا یک معماری با ابعاد سخاوتمندانه خلق کنند که سفر را به دلیل ساختار منظم مسیرهای ارتباطی و قرارگیری مناسب پایگاه های اطلاع رسانی تا حد ممکن لذت بخش سازد.
معرفی بیمارستان دندانپزشکی دوبلین ایرلند
بیمارستان دندانپزشکی دوبلین، تأسیس ۱۸۹۵، شامل مدرسه دندان پزشکی وابسته به دانشکده علوم پزشکی دانشگاه دوبلین است. در حال حاضر این بیمارستان به ۲۵۰۰ بیمار در هفته خدمت رسانی کرده و ۳۶۵ دانشجو را تحت آموزش قرار می دهد. زیربنای کل ساختمان ۵۸۰۰ متر مربع است که شامل ساختمان موجود به مساحت ۲۳۰۰ متر مربع و ۳۵۰۰ متر مربع عمارت جدید که کاملا احیا شده و به صورت یک مجموعه در آمده است. نمای ویکتوریایی اصلی در محله لینکولن، سال ها با این بیمارستان شناخته شده است. بنابراین تصمیم بر آن شده بود تا سازه آن را حفظ کرده، آن را مرمت کنند و جزئی از مجموعه جدید باشد تا محل سنتی ورودی را حفظ کرده و حضور تاریخی بیمارستان در محله لینکولن را زنده نگاه دارد. پروژه شامل احیای ساختمان های قدیمی برای فعال نگاه داشتن آن ها و همچنین اضافه کردن یک حجم جدید در کنار آن ها، در پشت بیمارستان و در حیاط کالج ترینیتی، بود. طراحان این تدبیر را اندیشیدند که فضاهای درمانی را در ساختمان جدید جای دهند چرا که می توانست با فضاهای مناسب، سازه ساده، ارتفاع سقف مناسب و سیستم توزیع مناسب طراحی شود.
در حین عملیات بازسازی، فضاهای بیمارستان به درون ساختمان جدید منتقل شده و ساختمان قدیم برای ترمیم و احیا خالی ماند. اکنون ساختمان قدیمی فضاهای آموزشی مدرسه دندانپزشکی را در خود جای داده است تا کل بیمارستان و مدرسه به صورت یک مجموعه با هم کار کنند.
موقعیت قرارگیری ساختمان در سایت آن را به سه قسمت تقسیم می کند: فضای مقابل ساختمان که به سمت شهر قرار می گیرد، فضای ورودی که به دشت شرقی باز می شود، و یک بخش محوطه سازی شده ساکت و دنج. یکی از وجوه برجسته پروژه، یکپارچه سازی هوشمندانه ساختمان قدیم و جدید است که از درک ساختمان به صورت دو حجم منفصل جلوگیری می کند.
برای ایجاد یک قلب یا هسته برای مجموعه که احساس هویت و وحدت را تأمین کند، یک آتریوم مرکزی خلق شده است. این آتریوم فضایی با دو طبقه ارتفاع و سقف شیشه ای در بین دو حجم است که راه پله ها، پذیرش، فضای انتظار و راهروهایی که دو حجم را در تمام طبقات مرتبط می سازند، را در خود جای داده است. اگرچه آتریوم به عنوان قلب مجموعه کار می کند، اما فضاهای اصلی فضاهای درمانی هستند. این فضاها در بلوک جدید قرار گرفته اند تا نصب تجهیزات پیچیده و توزیع مواد و لوازم را تسهیل * بخشند. این فضاها طوری طراحی شده اند که روشن و دوستانه باشند و در تعادلی میان شفافیت و محرمیت، بین نظم و غیر رسمی بودن قرار گرفته اند.
نمای ویکتوریایی اصلی در محله لینکولن سال ها با این بیمارستان شناخته شده است. بنابراین تصمیم بر آن شده بود تا سازه آن را حفظ کرده، آن را مرمت کنند و جزئی از مجموعه جدید باشد تا محل سنتی ورودی را حفظ کرده و حضور تاریخی بیمارستان در محله لینکولن را زنده نگاه دارد.
طراحی ساختمان بازتابی از عملکرد سه لایه آن در خلق فضاهای جذاب انسانی برای درمان دندانپزشکی تحقیقات کاربردی و آموزش است.
معرفی دو مرکز مهم پزشکی انگلستان
مرکز پزشکی درونت
در ابتدا تعداد مراجعین و خدمات ارائه شده در این مرکز بسیار محدود بوده و قسمتی از ساختمان نیز به کاربری مسکونی اختصاص داشته است. در سال های بعد، ساختمان چندیدن بار مورد توسعه و نوسازی قرار گرفته و تا حد ممکن فضاهای سایت از جمله اتاق زیر شیروانی، راه سواره و حیاط پشتی را اشغال کرده است. تا اندازه ای مه به نظر می رسیده ضوابط طراحی اجازه مداخله بیشتر را نمی دهد و فضاهای ساختمان اشباع شده است. با این حال، دو عامل، خلق فضای جدید برای درمانگاه و اشغال فضای باغ را میسر کردند. اول این که کاربری فضا دیگر مسکونی نبود و به فضای درمانی که جزو خدمات عمومی محسوب می شود اختصاص یافته بود. دوم این که وجود یک دسترسی به خیابان که پلاک ۲۰ را از همسایه جدا می کرد این امکان را ایجاد کرد تا ساختمان بدون اشراف به باغ همسایه به لبه محدوده سایت بچسبد. بخش جدید مطب، از ساختمان مسکونی قدیمی به سمت باغ گسترده شده است. فضاهای این بخش در طول آن حل شده اند که شامل پذیرش، اداری، فضای انتظار و مطب های جدید است.
پلان بنا در طول شکسته و خرد شده است. سازه چوبی، دیوارها از جنس تخته چند لا و سقف فلزی وابستگی نزدیکی با زمینه باغ ایجاد کرده است. این تغییرات تدریجی تا حدی بر اساس تغییراتی بوده است که فضای مطب به آن نیاز دارد و به تدریج از فضای داخل به سمت فضای خارجی و نوسازی بنا متمایل شده است که این فرایند در حالتی بینابینی از نیازهای محیطی فضا و هم از ضوابط و محدودیت های محله شکل گرفته است.
این درمانگاه در یک محله مسکونی و در محل یک ساختمان مسکونی قدیمی قرار گرفته و این امر باعث ایجاد یک تنش و ناهماهنگی بین ظاهر و عملکرد بنا شده است. این ناهماهنگی باعث شکل گیری ایده اصلی یعنی حفظ بنای مسکونی و نمایان کردن بخش الحاقی گردیده است.
سقف دیوارها طوری طراحی شده اند که کاملا از فضای داخل الهام گرفته اند. همچنین در سقف یک نورگیر نصب شده که نورگیری طبیعی را بهبود می بخشد.
مرکز بهداشت استورمونت
الاندن سویل، انگلستان پروژه انجام شده توسط گرینهیل جنر، بازسازی یک کیلینیک قدیمی مربوط به دهه شصت در بخش جنوب غربی لندن بوده و یک مثال واضح از به کارگیری خلاقیت و مهارت در کنار هم برای خلق فضاهای دلپذیر و عملکردی است. ترکیب خلاقیت و مهارت باید در طراحی خصوصا در فضاهایی مانند بیمارستان ها که جنبه های انسانی آنها در تضاد با نیازهای فنی امروز هستند، به کار گرفته شود.
پروژه در دو مرحله انجام شده که شامل تغییر کاربری کلینیک قدیمی به یک بیمارستان و یک درمانگاه عمومی جدید بوده است. ساختمان برای در بر گرفتن فضاهای اداری توسعه پیدا کرده و یک بهیاری در نزدیکی بنا در جاده استورمونت ساخته شده است.
در بازسازی این ساختمان قدیمی و متروکه، سازه چوبی بنا با تخته های چند لایه زیبایی پوشیده شده و پنجره های جدید برای نورگیری طبیعی بهتر نصب شده اند.
درمانگاه جدید و اتاق های درمان دور یک محوطه سازی جدید شکل گرفتند که یک حیاط داخلی با کف شنی و بامبو سیاه و سنگ های عظیم است. فضای سبز، احساس دلپذیر سکوت و آرامش را برای مراجعین ایجاد کرده و اقامت او در کلینیک را گرم تر و دلپذیرتر می سازد.
سازه بتنی بلوک اصلی، ورودی کلینیک را به زیبایی قاب می کند، در حال که بلوک اضافه شده به به ساختمان با همان صفحات به کار رفته در حجم دیگر پوشانده شده است. فضای انتهایی شامل یک باغ مخفی است که مانند مرزی بین کلینیک قدیمی و قسمت جدید ساختمان عمل می کند. جهت گیری هر دو بخش ساختمان به سمت باغ است و این دو قسمت توسط یک راهرو سر پوشیده L شکل به هم متصل شده اند.
طراح با بیماران، ساکنین محلی و کادر پزشکی برای درک بهتر نیازهای اولیه آنان مشورت کرده است. وی با در نظر گرفتن این نیازها معماری را خلق کرده است که یک مرکز درمانی دلپذیر با خدمات کارآمد را در خود جای داده و برای جامعه و محلی دعوت کننده است. حیاط های داخلی به عنوان نقطه عطفی برای فضاهای اصلی در نظر گرفته شده اند. این حیاط ها نورگیری طبیعی را برای فضاهای مرکزی میسر کرده و به بنا یک شخصیت ساده و آرامش بخش می دهند.