موش کوچولوی بازیگوش - 4.0 out of 5 based on 3 votes

موش کوچولوی بازیگوش

یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. در یک جنگل زیبا، موش کوچولو با پدر و مادرش زندگی می کردند. موش کوچولو خیلی بازیگوش بود و همیشه به جنگل می رفت تا چیز های جدید کشف کند. یک روز که در جنگل مشغول بازی کردن بود، یک توپ مشکی کوچک دید. موش کوچولو به توپ مشکی با تعجب نگاه کرد و آن را داخل دهانش گذاشت و با دندان های کوچکش به توپ فشار اورد که ناگهان دندان هایش درد گرفت.

 

موش کوچولوی بازیگوش

موش کوچولو دستش روی دندانش گذاشت و به سرعت به سمت خانه رفت. مادرش وقتی او را در این وضعیت دید، خیلی ناراحت شد. وقتی موش کوچولو برای مادرش توضیح داد که چه اتفاقی افتاده است. مادرش گفت: پسر گلم، اون توپ سیاه رنگی که دیدی، فندق است ولی تو نباید با دندان هایت آن را میشکستی. موش کوچولو گفت: پس چطوری باید فندق را بخورم؟ مادرش گفت: عزیزم، اول باید با دست های پوست آن را جدا کنی و بعد مغز فندق را بخوری. موش کوچولو از اینکه یه چیز جدید یاد گرفته، خیلی خوشحال شد و از مادرش تشکر کرد. فردا صبح موش کوچولو دوباره به جنگل رفت و در اسمان پرنده ها را دید که به راحتی پرواز می کنند.

 

 موش کوچولوی بازیگوش

موش کوچولو با خودش گفت: منم میتوانم مثل پرنده ها پرواز کنم. فقط کافیه بالای تخته سنگ بزرگی بروم و از انجا پرواز کنم. موش کوچولو سنگ بزرگی پیدا کرد و بالای او رفت و پرید. ولی به جای اینکه پرواز کند به زمین خورد و دستش زخم شد. موش کوچولو نمی دانست که چه کار اشتباهی انجام داده که نتوانسته پرواز کند پس گریه کنان به سمت خانه رفت. مادرش وقتی از دور موش کوچولو را دید، به سمتش دوید. موش کوچولو گفت: من فقط میخواستم پرواز کنم ولی روی زمین افتادم. مادرش با لبخند گفت: پسر عزیزم، ما نمی توانیم مثل پرنده ها پرواز کنیم ولی کارهای زیادی می توانیم انجام بدهیم که هیچ پرنده ای قادر به انجام آن نیست. موش کوچولو گفت: میشه برام بیشتر توضیح بدهید. مادرش در جواب گفت: حتما عزیزم؛ بیا با هم به خانه برویم و هر سوالی که خواستی از من بپرس. موش کوچولو و مادرش به خانه رفتند و ساعت ها با هم صحبت کردند. موش کوچولو از اینکه چیز های جدیدی می خواهد یاد بگیرد خیلی خوشحال بود.

 

موش کوچولوی بازیگوش

4.1666666666667 1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 4.17 (3 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال