میوۀ خارجی

میوۀ خارجی
رمان بی اندازه زیبا و جذاب میوۀ خارجی یکی دیگر از آثار جوجو مویز نویسندۀ رمان معروف پیش از تو است. میوه خارجی موفق شده است جایزه بهترین رمان عاشقانۀ سال 2004 را کسب کند.این کتاب پر است از احساسات بیگانه و عشق هایی که به سرانجام نمی رسند.این کتاب از سه بخش تشکیل شده است، گذشته، حال و بخش پایانی که هرکدام شامل موضوعاتی متفاوت هستند که به زیبایی تمام به هم ارتباط داده می شوند.
بخش اول کتاب را شخصیت هایی تشکیل می دهند که برای ارزش های خود می جنگند و برای دست یافتن به آنها از هیچ تلاشی در این راه دریغ نمی کنند، این بخش پر رمز و رازترین بخش کتاب است.
بخش دوم میوه خارجی درباره زنی است که یکبار همه چیزش را از دست داده و در تلاش است تا با فراموش کردن گذشتۀ تلخ خود زندگی جدیدی را شروع کند.

خلاصۀ رمان میوۀ خارجی
رمان با داستان زندگی دختری به نام لوتی آغاز می شود، لوتی از آوارگان جنگ جهانی دوم است که در کودکی به خانوادۀ دکتر هولدن سپرده شده است. خانوادۀ هولدن یک دختر دیگر به نام سیلیا دارد که هم سن و سال لوتی است آنها در کنار هم رشد می کنند و سالهای نوجوانی را پشت سر می گذارند.
شهر محل سکونت آنها «مرم» نام دارد که شهری کوچک و ساکت با ساکنانی که همه کهنه پرست و سنتی هستند و با هرگونه تغییر و تحولی که باعث بهم خوردن عقاید و افکارشان شود سخت مخالفت می کنند. اما لویی و سیلیا به دور از چشم خانواده در تلاش هستند تا دنیای جدیدی را تجربه کنند تا اینکه با ورود گروهی سنت شکن از لندن که در عمارت آرکیدیا ساکن می شوند فرصتی دست می دهد تا آنها با شیوه ای جدید از زندگی آشنا شوند.
تا اینکه عشقی در دل لوتی جوانه می زند که موجب به وجود آمدن ماجراهای تازه ای در داستان می شود...

میوۀ خارجی
قسمت هایی از رمان میوۀ خارجی
لوتی: گای! آنها آدم را درک می کنند. نمی کنند؟ چاره ای ندارند. باید قبول کنند که ما هیچ قصدی برای اذیت و آزارشان نداشتیم. تقصیر ما نیست. چون دست خودمان نبود. بود؟ گای: تقصیر هیچ کس نیست. مثل این که گاهی قرار است بعضی چیزها اتفاق بیفتند و تو هم اصلا نمی توانی با آن مقابله کنی. لوتی: متنفرم که سعادت ما روی بدبختی دیگران بنا شود، بیچاره سیلیا، بیچاره سیلیا. گای: گاهی فکر می کردم سیلیا عاشق من نبود. عاشقِ «عاشق شدن» بود.
بعضی روزها فکر میکرد شاید زندگی هرگز چنین نبوده است؛ مثل وقتی که آدم خاطرات تابستان های دوران کودکی اش را به خاطر می آورد، آنها را گرم و بی پایان می بیند، شاید عشقی را به خاطر می آورد که هرگز نبوده یا شور و حالی که هرگز وجود نداشته است.

میوۀ خارجی

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

از توریست های خارجی در مورد امنیت در ایران بپرسید

چگونه جسم خارجی به چشم رفته را بیرون بیاوریم

توریست های خارجی چه چیزی درباره فرهنگ ایرانی می گویند

وجود جسم خارجی در چشم

چگونه یک جسم خارجی را از چشم خارج کنیم (1)

چگونه یک جسم خارجی را از چشم خارج کنیم(2)