در باب انتخاب موضوع در سینما (1)

تمامی متون موجود در تاریخ فرهنگ بشری - اعم از متون هنری یا غیرهنری - را می توان به دو گروه تقسیم کرد. يك گروه، به پرسش «آن چیست؟» (یا «چگونه درست شده»؟ ) پاسخ می دهد، حال آنکه دیگری، سؤال «چگونه اتفاق افتاد»؟ ( «به چه ترتیب روی داد؟») را جواب می دهد. نوع نخست متن را بی موضوع / بدون طرح کلی، و دومی را دارای طرح کلی، می نامیم. از این موضع، متون بدون طرح کلی نظم، ترتیب، یا نوعی طبقه بندی را تصریح می کنند. آنها، ساختار زندگی را در سطحی از سازمان بندی اش نمایان ساخته، و می توانند متونی همچون کتابهای درسی در باب مکانیک کوانتوم، قوانین راهنمایی و رانندگی، برنامه قطارها، شرح سلسله مراتب خدایان در المپ باستان یا اطلس اجرام سماوی باشند. این متون به واسطه همان طبیعتی که دارند، ایستا هستند. اگر حرکاتی را هم شرح دهند، حرکاتی است که به طور منظم و درست تکرار شده و همواره با خودشان برابرند.

در باب انتخاب موضوع در سینما

متون طرح دار اما، هميشه يك «مورد»، يك رویداد، چیزی که قبلا اتفاق نیفتاده، یا نمی بایست اتفاق می افتاد، هستند ( تصادفی نیست که نام يك نوع متن طرح دار، «نو ولا Novella» از واژه معادل بدایع، اخبار تازه ها «News» آمده است).

متن طرح دار مبارزه ای است میان نوعی نظم، رده بندی با الگویی از عالم و نابودی آن. لایه ای از این ساختار بر امتناع ویران سازی و لایه ای دیگر بر امتناع ویران نساختن نظام موجود، بنا شده است. بنابراین، معنای دگرگون کننده روایات طرح دارو اهمیتی که سازه ای از این سنخ، برای هنر حاصل می کند، کاملا روشن می باشد.

در باب انتخاب موضوع در سینما

از آنجا که طرح کلی در هنر، اصلی طبیعتا پویا، و از نظر دیالکتیکی پیچیده است، ماهیت ساختاری اثر را پیچیده تر می کند.طرح کلی، تسلسل عناصر معنی دار متن است که به شکلی پویا در مقابله با آرایش مربوط به رده بندی آن، قرار گرفته است.

ساختار عالم، همچون نظامی از ممانعت ها و نهیات یا سلسله مراتبی از مرزهای ممنوع العبور، در برابر قهرمان (داستان) ایستاده است. این نظام می تواند خطی باشد که در قصه پریان، «خانه» را از «جنگل»، در اسطوره، مردگان را از زندگان، دنیای خانواده مونتاگ، را از دنیای خانواده کاپوله، اشرافیت را از رعایا، و فقر را از غنا، جدا می سازد. قهرمانانی که به یکی از این عوالم محدود و مقیداند در معنای طرح کلی، ساکن یا بی حرکت هستند. (معمولا يك) قهرمان پویا که توانایی غلبه بر حدودی را که قهرمانان دیگر گذشتن از آن را غیرقابل تصور می دانند، دارد، با این عوالم طرف می شود. اگر زنده است، به قلمرو ارواح مردگان نزول می کند، اگر رعیت است دل در گرو عشق اشراف زاده ای می بندد، و اگر فقیر است ثروت بدست می آورد. دقیقا همین عبور از مرز تحریم است که عنصر معنی دار در رفتار شخص بازی، یعنی رویداد را شامل می شود، از آنجا که تقسیم فضای طرح به دو پاره از طریق ایجاد مرزی بین آنها، تنها مقدماتی ترین شکل سازماندهی است (بیشتر اوقات، سلسله مراتبی از ممانعتها که اهمیت و ارزش متفاوتی دارند، می یابیم، گذر از مرزها/ تحریمها، على القاعده نه به صورت رویدادی یکباره، که به شکل زنجیره ای از رویدادهايك طرح کلی انجام می پذیرد.

در باب انتخاب موضوع در سینما

اما طرح کلی نه دريك، که حداقل در دو سلسله مراتب وابسته (معمولا متضاد)، از ممانعت ها، عمل می کند. این امر، ساختار طرح کلی را از موهبت درخشش معنایی برخوردار می کند. اپیزودها یا فقرات همانند، از نظر ترکیبی با خودشان برابر نبوده، گاه به صورت رویدادهای طرح با معنی مشخصی نمایان شده، و گاه معنای متفاوتی بدست می آورند و گاهی هم بکلی کیفیت رویداد را از دست می دهند. بنابراین، در حالیکه طرح کلی غیر هنری غیر خطی است و می تواند از نظر گرافیکی به مثابه تغییرات منظم (خط سیر) يك نقطه متحرك به تجسم در آید، طرح کلی هنری، حالیکه طرح کلی درون بافتی از خطوط است که تنها در يك مضمون پیچیده پویا به معنی دست می یابند.

در باب انتخاب موضوع در سینما

متن طرح دار باید يك روایت باشد. روایت یا گفتن، بر خلاف يك سيستم، همواره يك فعالیت است و در جایی که روابط صرفی (جانشین) در درون سیستم فعال می شوند، روابط نحوی (همساز) دردرون روایت نمایان می شوند. بستگی میان عناصر وسازه يك تسلسل ساختاری که شکل دهنده متن بوده و بر پایه این بستگی قرار دارد، اساس هر روایتی می باشد. جنبه نحوی اما، جنبه ای است که نمایانگر عمیقترین تمایزها بین روایت هنری و غیر هنری است.

در باب انتخاب موضوع در سینما

يك متن روایتی غیرهنری را می توان سلسله مراتبی از ساختارهای نحوی دانست. نظم توالى واج ها، عناصر واژ-دستوری، اجزاء جملات، جملات و واحدهای فرا-عبارتی، در هر يك از موقعیتها مسائلی کاملا مستقل هستند. و هر سطحی دارای يك سازمان بندی مستقل فطری یا درونی می باشد. در عین حال، هر سطح پائین تر، با عنایت به سطح بالائی آن به گونه صوری نمایان شده، و سطح بالاتر به عنوان محتوای آن ظهور خواهد کرد. بدین ترتیب، چنانچه سطح توالی تکواژ (واحد واژه) در متنی، را مورد بررسی قرار دهیم، ساختار واجی در نظرمان سازه ای صرفا صوری خواهد بود که محتوایش همانا آشکار شدن عناصر دال (رسانا) - از نظر دستوری – است برای سازه طرح کلی نوع غیرهنری، تمام آرایشهای واجی، دستوری، واژگانی، نحوی (در محدوده جمله) صوری / شکلی است. توالی پیامها در سطوح عبارت وفرا- عبارت هم، همان محتوي، یا معنی است.

در باب انتخاب موضوع در سینما

به مجرد آنکه به سمت روایت هنری حرکت کنیم، همه این ضوابط جابجا می شوند. حقیقت اینست که در روایت غیرهنری، سازمان بندی قلمروهای بیان و محتوی به گونه ای بنا شده که بیان دستخوش حداکثر خودکاری می شود و چون صرفا اجرای ضوابط و ترتیبات قابل پیش بینی را بعهده دارد، حامل آگاهی نیست. فرض کنیم شخصی که داستانی را به زبان روسی گوش می دهد، آگاهی هایی در مورد بعضی از رویدادها کسب کند. این شخص اما، هیچ آگاهی­ای در مورد خود زبان (روسی) بدست نمی آورد. زبان پیام از پیش برای هر دو طرف شرکت کننده در ارتباط، معلوم و دانسته است. استفاده از آن چنان خودبخودی است که وقتی زبان بدرستی مورد استفاده قرار گیرد، کلا کسی ملتفت آن نمی شود. یعنی زبان پیام در برابر اطلاع یا آگاهی «شفاف» جزئی که سازمان بندی پیچیده ای دارند، با هم تقاطع نموده، تسلسلی از لحظات مسلط - از نظر معنایی – تشکیل می دهند.

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

مالزی در یک نگاه

رفت و آمد در مالزی

تعطیلات در مالزی

مسجد ایرانیان در هند

سیکاندرا در هندوستان

ارگ آگرا در هند