مقایسه تطبیقی سبک تدوین در آثار تارکوفسکی و آیزنشتاین

علت علاقه تارکوفسکی به برداشت بلند را نیز می توان نه در باوری خام نسبت به توانایی ثبت و ضبط طبیعت، بلکه در تکنیک دقیق او در استفاده از پیچیدگی ذاتی سینما برای به تصویر کشیدن پیچیدگی طبیعت ریشه یابی کرد. اسلاوی ژیژک با اشاره به تفاوت برجسته برداشتهای بلند تارکوفسکی در نوستالژیا می نویسد: این نماهای بلند را یا می توان در رابطه ای هماهنگ با محتوای آنها دانست که آرامش روحی را نه در جدایی از نیروی جاذبه زمین، بلکه در تسلیم کامل در مقابل رکود و رخوت آن نشان میدهد... یا جالب تر از آن می توان این نماها را تعارض بین فرم و محتوا دانست که در آن، نمایی طولانی و آرام در تعارض با خشم و آشفتگی يوجنیا نسبت به قهرمان داستان قرار می گیرد؛ خشمی که ترکیبی از حرکتهای تحریک کننده و فریبنده با جملاتی تحقیر آمیز و اهانت بار است.

مقایسه تطبیقی سبک تدوین در آثار تارکوفسکی و آیزنشتاین

البته تمایل یوجنیا به تسلیم کامل در مقابل رکود و رخوت جریان های طبیعی جدا از مقاومت عصبی اش در برابر آن نیست. این تنش در دل تمام شخصیت های تارکوفسکی و حتی دوربینش نیز دیده میشود. ژیژک در ادامه می گوید که یوجنیا نه تنها به بی تفاوتی قهرمان خسته فیلم اعتراض می کند، بلکه به نوعی به بی تفاوتی آرام خود این نمای طولانی نیز معترض است که آشفتگی و خشم او خدشه ای به آن وارد نمی کند. تارکوفسکی در صحنه کور شدن سنگتراشها در آندری روبلف نیز به دنبال ایجاد تأثیری مشابه بود که در آن انجماد و بی تحرکی دوربین بر ماهیت اندوه بار این اتفاقات صحه می گذاشت و به افزایش بار دراماتیک صحنه کمک می کرد. در واقع تنش اصلی نه میان گورچاکوف و یوجنیا، بلکه بین هرکدام از آنها و دوربین شکل می گیرد؛ دوربینی که آن قدر به آنها فشار می آورد که در نهایت ناچار به آشکار کردن هویت غیرقابل نفوذشان می شوند. اما عجیب است که دوربین تارکوفسکی را «آرام» یا «بی تفاوت» بدانیم؛ آشفتگی، به طور حتم نیازمند لرزشهای شدید دوربین دستی نیست. برداشتهای بلند نیز در تحلیل نهایی می توانند به همین اندازه آشفتگی ایجاد کنند.

مقایسه تطبیقی سبک تدوین در آثار تارکوفسکی و آیزنشتاین

 ریشه مخالفت تارکوفسکی با سینمای تدوینی و تأکید او بر نما، نه در متافیزیک او، بلکه در تواضع او نسبت به مادیت تقلیل ناپذیر جهان نهفته است. نماهای بلند ابزاری برای سینما است که دنیای نمادین و تخیلی ذهنیت کارگردان را در تعامل با تصویر قرار دهد و در عین حال، این تصاویر را در معرض تاخت و تاز نیروهای تصادفی طبیعت نیز قرار دهد که در تقابل با اراده انسانی صف آرایی می کنند. این همان کنش رهایی بخشی است که ژاک رانسير به سینما نسبت می دهد: «این همان کنشی است که فعالیت معمول ذهن انسانی را خنثی می کند و آن را به سوی نوعی مسائل درونی و حسی سوق می دهد که خود را از آنها محروم کرده تا به جای آن، یک موتور حسی متناسب با نیازها و توانایی هایش ایجاد کند».

مقایسه تطبیقی سبک تدوین در آثار تارکوفسکی و آیزنشتاین

تسلط دقیق تارکوفسکی به تصویر اجازه میدهد تا اراده مستقل خود را، چه در خود تصویر و چه در مجاورت آن با تصاویر دیگر، آشکار کند. این رویکرد که در عین پارسایی، زیبایی شناسانه نیز هست، کلید درک تمام گفته های تارکوفسکی در خصوص متافیزیک و اخلاق فیلم سازی است که نه تنها تصاویر فیلم هایش را روشن تر می سازد، بلکه نشانگر نقشی است که رسانه های تصویری در شکل دهی به حقیقت انسانی ایفا می کنند.

مقایسه تطبیقی سبک تدوین در آثار تارکوفسکی و آیزنشتاین

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

هتل آدم و حوا آنتالیا

تور کیش 3 شب و 4 روز

تور استانبول 2 شب و 3 روز ویژه شهریور 94

هتل و اسپای کلارک گرینز - ایرپورت ریزورت هند

دریافت تورهای لحظه آخری و نرخ ویژه از طریق تلگرام

آب و هوای مالزی