پیدایش چند سنگ نبشته پهلوی در تخت جمشید
پیدایش چند سنگ نبشته پهلوی در تخت جمشید
در پیمایش چند سال، چهار سنگ نبشته پهلوی در تنگ نراقی و تنگ خشک سیوند و اقلید و مقصود آباد دیده شده است که ویژگی ها و جای پیدا شدن آنها به گونه ای کوتاه در زیر آورده می شود:
سنگ نبشته پهلوی تنگ نراقی
در تابستان سال ۱۳۳۵ خورشیدی آقای علی اکبر بصیری سرپرست کتابخانه ملی فارس در پیمایش سرکشی به زمین های خود که در تنگ براقی قرار دارد، در میانه تنگ نزدیک دهانه غاری کم ژرفا به یک پاره سنگ به اندازه 481/ 1 متر برخورد می کند که روی آن /۱۶ خط پهلوی که هر خط آن ۹۰ سانتی متر درازا دارد نوشته شده به پهلو افتاده است. به آگاهی بنگاه علمی تخت جمشید رسانیده از آن جا به اداره کل باستان شناسی شیراز می رساند.
تنگی که این سنگ نبشته در آن افتاده است بادیهی که پهلوی آن است و آبی که از میان تنگ می گذرد، همه به نام سنگ براقی نامبردار است و چون آبشاری دارد، مهندسان سازمان برنامه برای ساختمان بندی در دور و بر همین سنگ نبشته و گذاشتن توربین برق شیراز بررسی هایی کرده و پروژه هایی دادند. رودخانه تنگ براق و رودخانه (دزکرد) و رودخانه سده و خسرو شیرین همه آب رودخانه را می سازند که از کرانه ایرج و کام فیروز و را مجرد و مرودشت گذشته و به کرانه کربال و بند امیری می رود. کوه خاوری تنگ به نام کوه کر نامبردار است که از آغاز این تنگ تا کام فیروز و در وذرن امتداد و همانندی بسیار با نام رود گر دارد. تنگ براق در مرز /۱۰۰ کیلومتر درازا و دو کوه بلند که در برخی جاها /۳۰۰ متر بلندی دارد در دو سوی آن قرار گرفته اند (سوی جنوبی تنگ براقی همان کوه گر است که در بالا آورده شد) از این کوه ها در بیشتر کرانه ها و به ویژه پیرامون همین سنگ نبشته، چشمه های آب به سوی تنگ روان است. جایی که سنگ نبشته در آن جا افتاده، ایوانی است که در کمر کوه، پیش رفته و غاری کوچک کم ژرفایی را می سازد که چند چشمه کوچک آب از آنها روان و به انگیزه درختان انبوه و سرسبزی که پیرامون آن روییده آرامش گاه زیبا و خوش دور نمایی را ساخته است.
به گمان بسیار که این پاره سنگ از آن سنگ نبشته ای بزرگ باشد که در بالای آن غار در پیشانی کوه در روزگار یکی از شهر یاران ساسانی که شاید بهرام باشد به انگیزه ای کنده شده و پس از آن بر نشان رعد و برق با زلزله یا پیش آمدهای طبیعی دیگری شکسته و افتاده و چه بسا که بازمانده آن در همان کوه در جای خود و یا بر روی زمین افتاده که برای پیدا کردن آن بایستی گاهها هزینه و کندوکوب و پژوهش و داشتن دوربین نیرومند چشمی است.
سنگ نبشته های ساسانی سوای سنگ نبشته پهلوی پایکوبی (مرز ایران و عراق) و سنگ نبشته تاق بستان (کرمانشاه) هم در خاک پارس می باشد که نامورترین آنها در نقش رستم - نقش رجب ۔ حاجی آباد - تخت جمشید - شاپور کازرون - سر مشهد - فیروزآباد (تنگاب) در کنار و دور و بر نگاره ها و بر روی ستونها نوشته شده است و پیدایش این سنگ نبشته یک سنگ نبشته پر ارج دیگری بر نوشته های کم دوران ساسانی افزوده و چه بسا که خط ها و نگاره هایی دیگر که در کمر کوه ها و کنار چشمه سارها کنده شده که هنوز از چشم ها پنهان مانده است.
با نگرش به این که نگاره های سراب بهرام (نزدیک نورآباد) و تنگ چوگان در شاپور کازرون و تنگاب نزدیک فیروز آباد و برم دلک (خاور شیراز) و گویم (باختر شیراز) پهلوی آبشار گویم همه در کنار چشمه سارها و کرانه های باصفا و زیبا و شکارگاهها نگاریده شده و یادگار دلاوری و ایستگاه شهر یاران ساسانی در آن کرانه ها بوده است، می توان گمان کرد که این نوشته نیز در چنین جای باصفا و پر آبی که شکارگاهی خوب هم هست به انگیزه ای نوشته شده باشد که پس از بررسی باریک بنیانه و خواندن آنها تا اندازه ای سازوکار را روشن کند.
دو درگاه خاوری تالاراصلی به دو اتاق باریک و درازه راه می یابد. این دو اتاق به وسیله دیواری از یکدیگر جدا شده است. در سوی روبه رو یعنی سوی باختری به جای این دو اتاق، راهرو یا دالانی است که دارای دو بخش می باشد و به وسیله درگاه های باختری تا تالار اصلی دیستک (بنا) پیوست می شود. دو بخش دالان به وسیله درگاهی به یکدیگر پیوست است که باز بوده و یا پردهای جداکننده آن دو می شده است. دو درگاه جنوبی تالار به چهار راهرو که هم چون راهروهای باختری پیوست به یکدیگر بوده، باز می شده است، گواهی دیستک بر این که این دالان ها به وسیله درب از یکدیگر جدا می شده است، در دست نیست.
چند پله در گوشه جنوب باختری دیستک (بنا) از راهروهای جنوبی و باختری به پاگرد هم انبازی پایان می پذیرد که از آن به وسیله چند پله سنگی رو به پایین به اتاق های شمالی ساختمان حرم سرا راه می یابد، یک راه پله سنگی دیگری که به وسیله گوشه جنوب باختری تالار تخت از پله های مورد گفت وگو جدا می گردد، از کف ساختمان حرمسرا به تالار شورا بالا می رود. بدین روش هر سه دیستک (ساختمان) یعنی تالار تخت و ساختمان حرمسرا و تالار شورا به هم راه داشته است.
در نگاره ای که پروفسور هرتسفلد انتشار داده است، در دیوار جنوبی بخش مورد استناد، یک درگاهی از تالار تخت نشان داده شده که در بیرون رفتن به گذرگاه بوده و دیستک را از خزانه جدا می کرده است. باید دانست که از آنها تا بالاترین رویه نگاره 20 / 2 متر ناهمسانی رویه است. روشن نیست که کارمندان گروه علمی پروفسور هرتسفلد، راه پله ای را که پیوند این ناهمسانی رویه را بنمایاند پیدا کرده بودند یا نه. از این رو این درگاه که به باور گروه علمی مؤسسه شرقی شیکاگو گمانی نادرست بوده و یا آن را در نقشه خود از بین برده اند.
- توضیحات
- بازدید: 550
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.








































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان