مروری بر آثار ویلیام شکسپیر (2)
مروری بر آثار ویلیام شکسپیر (2)
موضوع اصلی این نمایشنامه انتقام است و بخش زیادی از آن مربوط می شود به تردید هملت در این باره چرا که طبع انسان به راحتی اجازه نمی دهد که دست به قتل بزند.
خلاصه ای از نمایشنامه
هملت شاهزاده دانمارک از سفر آلمان به قصر خود در هلسینبورگ دانمارک بازمی گردد تا در مراسم تدفین و خاکسپاری پدرش شرکت کند. پدرش به گونه مرموزی به قتل رسیدهاست. کسی از چگونگی و علل قتل شاه آگاه نیست. در همان حین هملت درمی یابد که مادر و عمویش با یکدیگر پیمان زناشوئی بسته و هم بستر شدهاند. وسوسهها و تردیدهای هملت هنگامی آغاز میشود که شاه مقتول به شکل روح به سراغ او میآید. روح بازگو میکند که چگونه به دست برادر به قتل رسیدهاست و از هملت میخواهد که انتقام این قتل مخوف و ناجوانمردانه را باز ستاند. در طی این ماجرا او باز مییابد که پدر معشوقهاش، اوفلیا در قتل پدرش دست داشتهاست. اوفلیا از نقشههای هملت آگاه میشود و پس از آگاهی از مرگ پدرش مجنون شده و خود را در رودخانهای غرق میکند. هملت بلاخره انتقام پدرش را از عمویش میگیرد و در پایان نمایشنامه هر دو کشته میشوند.
نگاه فلسفی شکسپیر را در این نمایشنامه با جمله معروف « بودن یا نبودن، مسله این است.» می توان دریافت.
جملاتی زیبا از هملت
کرم همانا سلطان (خوش خوراکان) است زیرا ما همه مخلوقات دیگر را میپروریم تا خودمان را چاق کنیم و خودمان را میپروریم تا کرمها را چاق کنیم ثروتمندان چاق و فقیران لاغر باهم فرقی ندارند فقط دو غذای متفاوت هستند که بر سر یک سفره صرف میشوند. عاقبت همه همین است و بس....
بودن یا نبودن؟ مسئله این است! آیا شریفتر آنست که ضربات و لطمات نامساعد روزگار را متحمل شویم یا آنکه سلاح نبرد بدست گرفته با آن مشکلات بجنگیم تا آن ناگواریها را از میان برداریم؟ مردن... خفتن...همین و بس...
ترویلوس و كرسیدا (كمدی-تراژدی معمایی)، ۱۶۰۳
نمایشنامه ای حماسی است، در این اثر شکسپیر تأکید شدید بر هفت سرود از ترجمه ایلیاد دارد، نمایشنامه ای اپیزودیک و صریح است .
اُتللو (تراژدی)، ۱۶۰۴
نمایشنامه ای عاشقانه و ترازیک که شکسپیر در آن به مضمون خیانت در عشق می پردازد.
خلاصه ای از نمایشنامه:
شخصیت اصلی مرد داستان،که فرماندهای مغربی در ارتش ونیز میباشد و به تحریک یکی از زیردستانش بهنام ایاگو، به همسر خود «دِزدِمونا» شک میکند و بی آنکه مسئله را با زن در میان بگذارد، بیرحمانه او را میکشد. اما بعد از قتل به بیگناهی همسر وفادارش پی میبرد که بسیار دیر است؛ درنتیجه، دست به خودکشی میزند.
شاه لیر (تراژدی)، ۱۶۰۵
شاه لیر یکی از شاهکارهای شکسپیر است.
عنوان نمايشنامه به شحصيت داستان برمي گرددكه بعد از تقسيم نابخردانه قلمرواش بين دو دختر (از سه دختر)، ديوانه شد.
گانريل» (رادزينيا) و «ريگان» (وولچک) با تملق و دورويي، علاقه شان را به پدر ابراز مي کنند اما دختر کوچک تر، «کوردليا» (شندريکووا) گرچه بيش از ديگران به پدر مهر مي ورزد، اما حاضر به چاپلوسي نيست. پس، از ارث محروم و از دربار اخراج مي شود. لير شاه زماني به اشتباه خود پي مي برد كه سرزمينش را از دست داده و جايگاهي در نزد دو دخترش ندارد.
تراژدی مکبث درباره زندگی پر حادثهٔ سرداری به نام مکبث است. دنکن پادشاه اسکاتلند ، برای تقدیر از سردار پیروز(مکبث)، به قصر او وارد میشود تا شب را نیز در کاخ او سپری کند. مکبث با وسوسهی همسرش لیدی مكبث ، و بر اثر تلقین جادوگران و وسوسهٔ نفس، پادشاه را در خواب به قتل میرساند با كشتن پادشاه حوادث بسياري براي رخ ميدهد و مكبث مجبور به كشتار بي رحمانه مي شود اما در انتها خود نيز كشته مي شود.
آنتونی و كلئو پاترا (تراژدی)، ۱۶۰۷
نمایشنامه ای عاشقانه درباره سردار بزرگ روم به نام آنتونی که دلباختۀ کلیوپاترا ملکه مصر می شود، و به خاطر این عشق تمامی مسولیت های خود را در مقام یک سردار بزرگ به کنار می نهد و راهی مصر می شود، رقابت بین او و سردار دیگر رومی منجر به جنگ می شود و انتونی به دنبال شکست در این جنگ خودکش می کند، كلئو پاترا نیز بدلیل مرگ آنتونی برای اسیر نشدن در دست رومیان دست به خودکشی می زند.
تیمون آتنی (تراژدی) ، ۸-۱۶۰۷
این نمایشنامه روایت شخصی نجیب زاده و بسیار دلسوز و دست و دل باز است که تمامی دارایی خود را بین نیازمندان و اطرافیان خود تقسیم می کند، اما زمانی کخ او نیاز به کمک دارد هیچ از اطرافیانش به دادش نمی رسند و این باعث می شود که او از تمامی دنیا و انسان هایش بیزار شود.
این نمایشنامه درباره سرداری افسانه ای است که در پی پیروزی در جنگ خواهان رهبری سیاسی رومیان می شود، اما با مخالفت مردم روبرو می شود از اینرو با دشمن هم پیمان می شود تا از مردم روم انتقام بگیرد، اما به اصرا مادر و همسرش از این کار پشیمان می شود و...
پریكلس (تراژدی) ،۱۶۰۸
پریکلس شاهزاده خواستار ازدواج با دختر شاه می شود، اما شاه برای ازدواج آنها شرطی می گذارد و آن حل معمایی است درباره زنا با محارم.پریکلس با زیرکی جواب معما را می دهد، معمایی که راز هولناکی را در دل دارد اما او شبانه از ترس جانش از قصر می گریزدو...
سیمبلین (تراژدی)، ۱۶۰۹
تم اصلی این نمایشنامه بی گناهی و حسادت است.
خلاصه:
در جزیرهای زیبا در دریاهای مناطق گرمسیری، پروسپرو و دخترش میراندا زندگی میکنند. دوازده سال پیش پروسپرو حاکم دوک نشین میلان بود. وی در آن سالها شب و روز سرگرم و مجذوب مطالعات پیشگویی و احضار مردگان بود، و تمام امور دولتی در دست برادرش آنتونیو بود. آنتونیوی پلید با زدوبند و کمک آلونسو، پادشاه ناپل، رفته رفته دولت و اموال پروسپرو را غصب کرده و سرانجام نیز او و دختر خردسالش را در قایقی بی بادبان در دریا رها ساخته بود. آنچه جان این دو را نجات داده بود، کمک پنهانی گونزالو، دوست خوب و از مشاوران دیرین پروسپرو بود و..
داستان زمستان (كمدی)،۱۱-۱۶۱۰
خلاصه:
لئونتس با خشنودی تمام سرگرم پذیرایی از پولیکسینس پادشاه بوهیمیا و دوست زمان کودکی خویش است؛ ولی چون هرچه تعارف میکند نمیتواند مهمان خود را متقاعد سازد که تمام زمستان را نزد او بماند، از همسر خود خواهش میکند با اصرار موافقتش را جلب کند. وقتی ملکه به سهولت موافقت مهمان را کسب میکند، شک و تردید لئونتس برانگیخته میشود و به این خیال میافتد که باید بین این دو سَروسِری باشد. این احساس شک شاه به زودی به مشغله فکری شبانه روزی او تبدیل میشود، تا آنجا که به یکی از مشاوران وفادارش به نام کامیلو دستور میدهد پولیکسینس را مسموم کند؛ ولی کامیلو که به بی گناهی پولیکسینس ایمان دارد، او را از خطری که در کمینش است آگاه میکند و مقدمات فرار شبانه او را فراهم میسازد و خود نیز همراه او از دربار سیسیل میگریزد...
- توضیحات
- بازدید: 721
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان