معرفی رمان استخوان خوک و دست های جذامی

معرفی رمان استخوان خوک و دست های جذامی

مصطفی مستور نویسنده ی معاصر اهوازی است که در سال 1343 دیده به جهان گشود. از این نویسنده ی خوش ذوق و صاحب قلم معاصر تا کنون آثار زیادی در زمینه های مختلف ادبی به چاپ رسیده است. داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه، متن ادبی و ترجمه بخش هایی هستند که مصطفی مستور در آن ها فعالیت می کند.

روی ماه خداوند را ببوس، سه گزارش کوتاه درباره ی نوید و نگار، رساله ای درباره ی نادر فارابی، چند روایت معتبر، حکایت عشقی بی قاف بی شین بی نقطه، عشق روی پیاده رو، من گنجشک نیستم، تهران در بعد از ظهر، بهترین شکل ممکن، زیر نور کم، عشق و چیزهای دیگر و ... برخی از آثار این نویسنده ی پر کار هستند.

مستور همچنین دستی در ترجمه دارد و در این زمینه نیز آثار خوبی روانه ی بازار کرده است. فاصله و داستان های دیگر اثر ریموند کارور، سرشت و سرنوشت، سینمای کریشتف کیشلوفسکی اثر مونیکا مور و پاکت ها و چند داستان دیگر اثر ریموند کارور کتاب هایی هستند که مستور تا کنون ترجمه کرده است.
رمان استخوان خوک و دست های جذامی یکی از آثار موفق مستور است که تا کنون بارها به چاپ رسیده است. این رمان که توسط نشر چشمه منتشر شده، توانسته عنوان بهترین رمان را در سال 1383 از جایزه ی ادبی اصفهان نصیب خود کند.

فضای این رمان در یک آپارتمان هفده طبقه در خاوران روایت می شود و داستان زندگی تک تک ساکنان این آپارتمان را برای ما بازگو می کند. زن و شوهری که قصد جدایی دارند اما از تصمیم خود به خاطر فرزندشان منصرف می شوند، دکتر و منجمی که فرزندشان سرطان مغز استخوان دارد، جوانی که مشکلات فیزیکی و روانی دارد و با مادر خود زندگی می کند، جوان عکاسی که او هم با مادرش زندگی می کند ،خلاف کاری به نام نوذر، زنی به نام سوسن که رفت و آمد شبانه ی مردان به آپارتمانش کاملا واضح است و هیچ تلاشی در مخفی کردن آن نمی کند، شاعری که عاشق سوسن می شود و گروهی از جوانان پرشور که کارشان رقص و موسیقی و آواز است.
استخوان خوک و دست های جذامی رمانی کوتاه و خوش خوان است که از سوی برخی از منتقدان و فعالان حوزه ی ادبیات بهترین اثر مستور نام گرفته است. عنوان کتاب نیز به حدیثی از امام علی اشاره می کند که می فرمایند: به خدا قسم که دنیای شما در نزد من پست تر و حقیرتر است از استخوان خوکی در دستان جذامی.