انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1) - 4.0 out of 5 based on 2 votes

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)


فیلمساز می تواند به طور فیزیکی زمان و فضا را تغییر دهد، و آنها را در نظمی ریتمیک ارائه کند، اما همه این یافته ها در چارچوب اصول کلی و بخشهای یک فیلم طرح شده اند. بنابراین در این نوشته می خواهیم به چگونگی کارکرد فضا و زمان در یک ساختار کلی تر در فیلم نهایی بپردازیم. این ساختار کلی در شیوه های بیان و روایت فیلمی نهفته است. به طور کلی می توان چهار نوع روایت را در فیلم یافت. این انواع عبارت اند از روایت متداوم یا پیوسته، روایت هم زمان، روایت موازی و سرانجام روایت تو در تو.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)
در روایت متداوم یا پیوسته ، وقایع در یک نظم زمانی ارائه می شوند، و در شکلی کلی، از وحدتهای زمان، مکان و رویداد تبعیت می کنند. این نوع روایت در ساده ترین صورت خود در فیلم های صدر تاریخ سینما، مثل فیلم های ژرژ ملیس به کار رفته است. در این فیلم ها، رویداد از یک نقطه دید فیلمبرداری می شد تا اینکه به اتمام برسد. اما در سیر تحول سینما، این نوع نگرش تغییرات فراوانی به خود دیده است. با وجود این از شیوه های کهن همچنان در عصر مدرنیسم در سینما استفاده ها و اقتباس هایی می شود. از جمله این مدرنیست ها میتوان از اندی وارهول و فیلم های خواب (1963)، امپایر (1965)، اصلاح سر (1963) نام برد. برخی دیگر از فیلمسازان شیوه های پیچیده تری برای انطباق با وحدت های سه گانه یافته اند. به طور مثال آلفرد هیچکاک در فیلم طناب در صدد خلق جلوه یک فیلم بلند در یک نما بود. او این شیوه را با حفظ قابلیت های بیانی فیلم از طریق تغییر سازمان دهی فضایی ریتم به کمک دوربین متحرک به دست آورد. نمونه دیگر از این حفظ وحدت و تحرک دوربین را می توان در برگردان فیلمی بر اساس نمایشنامه ارتباط نوشته جک گلبر به وسیله شرلی کلارک مشاهده کرد. کلارک همچون هیچکاک بر این دو عنصر تأکید داشت، اما هم چنین از قابلیتهای تدوین نیز استفاده کرده است. او نه فقط فیلم را در راستای تقویت اجرای بازیگران صحنه به کار می گیرد، بلکه از محیط مادی برای گسترش رویداد نمایشنامه و توسعه ریتم تا حدی که ویژگی های سینمایی اثر بروز کند استفاده می برد. به طور مثال، وقتی یکی از شخصیت های فیلم در حال صحبت است، او دوربین را به آرامی از این شخصیت دور میکند تا سوسکی را که بی هدف روی دیوار در حال حرکت است، دنبال کند. بدین ترتیب بعدی نمادین به صحنه و روایت فیلم می بخشد که در امکانات صحنه نمایش و یا کارگردان تئاتر نیست.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)
روایت هم زمان به شیوه ارائه دو یا چند واقعه که در یک زمان و یا تقریبا در یک زمان اما در مکان های مختلف روی می دهند، اطلاق می شود. حوادث می تواند در هر شکلی اتفاق بیفتد و مکان هم می تواند فضای روایتی فیلم یا مکان های مختلف در یک قاب تصویر باشد. روایت هم زمان یکی از شیوه های رایج توصیف صحنه های تعقیب در فیلم های کلاسیک تاریخ سینماست. یکی از نمونه های اولیه در تاریخ سینما که از شیوه روایت هم زمان استفاده کرده است فیلم تلگرافچی ایستگاه لوندیل ساخته دیوید وارک گریفیث (۱۹۱۱) است.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)
فیلم با صحنه ای که در آن یک مکانیک راه آهن با هم قطارهایش صحبت می کند، آغاز می شود. پیک جوانی سر می رسد. او به ایستگاه می آید و دختر جوانی را ملاقات می کند. آنها مدتی با هم صحبت می کنند و سپس از یکدیگر جدا می شوند. پیک جوان سوار قطاری می شود و می رود. دختر جوان به دفتر ایستگاه لوندیل می رود و پشت دستگاه تلگراف مینشیند. در حالی که او مشغول کار است دو ولگرد که به طور قاچاق سوار یک قطار شده اند از زیر یک قطار بیرون می آیند. آنها به داخل ایستگاه می آیند و حرکات مشکوکشان دختر تلگرافچی را متوجه آنها می سازد. دختر در ایستگاه را قفل میکند و در حالی که آنها سعی میکنند در ایستگاه را باز کنند، دختر برای درخواست کمک شروع به ارسال تلگراف میکند. تلگرافچی ایستگاه بعدی خواب است – ایجاد حس تعلیق و اضطراب – اما سرانجام از خواب بیدار میشود و پیام را دریافت میکند و به پیک جوان خبر میدهد. پیک جوان برای نجات دختر سوار یک کابین قطار میشود و به سرعت به طرف ایستگاه لوندیل حرکت میکند. قبل از ورود جوان، ولگردها در ایستگاه را می شکنند، اما دختر تلگرافچی با اسلحه ای آنها را وادار می کند تسلیم شوند. در این زمان، جوان سر می رسد و معلوم می شود که اسلحه قلابی بوده است. بهت و حیرت ولگردها و چهره خوشحال جوان و دختر تلگرافچی پایان فیلم را رقم می زند.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)
فیلم تلگرافچی ایستگاه لوندیل از همه جهات قابل بررسی است؛ از جنبه فیلم برداری، سبک های بازیگری، شیوه ای که در آن فضا تقسیم می شود و نحوهای که تداوم حفظ میگردد. اما نکته قابل توجه فیلم، شیوه روایتی آن است که تا لحظه جدایی جوان و دختر تلگرافچی حالتی پیوسته و متداوم دارد. پس از این جدایی، خط داستانی فیلم به دو بخش تقسیم می شود، یکی جوان مکانیک را تعقیب می کند و دیگری به طور همزمان تلاش های دختر تلگرافچی را با ورود ولگردها به صحنه، سومین مسیر قصه شروع به باز شدن می کند و ظهور تلگرافچی خوابیده در ایستگاه دیگر، چهارمین رشته روایت است. سپس، این رشته ها گام به گام و مرحله به مرحله کم میشوند؛ تلگرافچی خواب آلود حذف می شود، ولگردها و دختر تلگرافچی همراه می شوند، و سرانجام جوان مکانیک سر می رسد و همه با هم یک خط روایتی را دنبال می کنند.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)
رویداد همزمان، بسته به تعداد رشته های داستانی که در هر لحظه واقع می شود، از طریق نماهای متوالی که به طور متناوب یا دوره های سه یا چهارتایی ارائه می شوند، به وجود می آید. در خلق حالت تعلیق و اضطراب، رویداد هم زمان عامل مهمی است که تا آخرین لحظه نجات قهرمان و هم چنین در افزایش ریتم تدوین برای تکمیل هیجان، فیلم را همراهی میکند.

انواع شیوه های روایت فیلمی در سینما (1)

4.25 1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 4.25 (2 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

رستوران های مالزی

مالزی در یک نگاه

رفت و آمد در مالزی

تعطیلات در مالزی

هتل برج های طلایی کیش

مسجد ایرانیان در هند