عناصر سینمای آندری تارکوفسکی (2)


ده عنصر زیبایی شناختی سینمای تارکوفسکی به ترتیب تاریخی در فیلمهایش بدین گونه اند: سه بخش نخست که تحت عنوان "خاک" در یک گروه قرار گرفته اند، شرایط فیزیکی دنیای او را بررسی میکنند: نظامی که در آن کار می کرد، صحنه هایی که می ساخت و پرده ای که تصاویر غنی اش به آن نقش می بست. تمرکز این گروه بر فیلمهای آغازین تارکوفسکی شامل غلتک و ویولن، کودکی ایوان و آندری روبلف است. سه بخش بعدی (آتش) به جنبه ی استدلالی و معنایی فیلم ها می پردازد: تعامل کلام و تصویر (آندری روبلف)، داستان (سولاریس) و تخیل جمعی (آینه). بخش هفت تا نه (آب) بر ساختار خود تصویر تاکید دارد که تجربه ای حسی را به تصویر می کشد و نیز به مقوله ی زمان، در یک نمای پیوسته می پردازد که تارکوفسکی آن را در راس زیبایی شناسی سینمایی اش قرار داده است. این قسمت بیشتر با استاکر و نوستالژیا سروکار دارد. در بخش نهایی، که بر ایثار تمرکز دارد، به فضای دنیای سینمایی او می پردازد که حوزه ی زیبایی شناختی و معنایی فیلم هایش را با حسی تلخ از احتمال وقوع یک فاجعه درهم می آمیزد. و بطورکلی نتایج این تحلیل ها، نگرشی کامل از رویکرد فیلم سازی او می دهد و به روشن شدن مفهوم تک تک فیلمهایش کمک کرده و در عین حال پرده از عناصر اساسی آثار خلاقانه اش برمی دارد.

عناصر سینمای آندری تارکوفسکی (2)
قدرت فیلم های تارکوفسکی در به تصویر کشیدن حضور عرفانی طبیعت یا روسیه یا چیز های دیگر نیست، بلکه در شیوه ای است که این فیلمها عناصر سینما را به کار میگیرند تا این مسائل را بشکلی نو و دگرگون شده تحویل تماشاگر دهند. تارکوفسکی در سال 1962 اظهار داشت قصد دارد سینمایش را بر روی مشکل "رابطه-ی بین هنرمند و تماشاگر" پایه ریزی کند، که این تصور را ایجاد میکرد که او در پی نمایش "خاک" یا "ملت" به عنوان منظری طبیعی یا توده ای انسانی نیست، بلکه این عناصر تنها نقش پرده ای را ایفا می کنند که تسهیل کننده ی روابط و برخوردها هستند. او در ابتدا برای رابطه ی هنرمند و تماشاگر جنبه ای تربیتی و آموزشی قائل بود و عقیده داشت: "وظیفه ی صنعت سینما ارتقای حس زیبایی شناسانه ی تماشاگر است. سینما نباید توضیح دهد، بلکه باید براساس حس تماشاگر عمل کند تا شاید این حس برانگیخته شده تلنگری به تفکر وارد کند."

عناصر سینمای آندری تارکوفسکی (2)
خاک برای او نماد محدودیت های مکانی و اجتماعی است که نشانگر هستی زودگذر در فیلم هایش است. فیلم هایش مجمری آتشین از ایدئولوژی و پندارهای کلی اجتماعی است، اما به محض ورود دوباره ی مفهوم زمان در زندگی انسان و فضای نامعین جسم انسانی، چیزی جز خاکستر در این مجمر به جا نمی ماند. تارکوفسکی همیشه این واقعیت را مدنظر داشت که دنیا را همان گونه که هست به تصویر نکشد، بلکه تصویری معوج و انکساری از آن می سازد؛ گویی فیلم را درون آب می بینیم. چهارمین عنصر طبیعی، هوا، بیشتر با فضای توصیف ناپذیر زندگی انسان در زمان پیوند می خورد، اما این بیشتر یک مفهوم تلویحی پنهان در فیلمهایش است و هیچ گاه آشکارا به آن پرداخته نمیشود.

عناصر سینمای آندری تارکوفسکی (2)

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

قصه های من و خواهرم (2)

سارا و مهمان کوچک (2)

مکانهای تاریخی شهر کرمانشاه و پیشینه آنها (2)

بهترین جاذبه های گردشگری شهر پکن (2)

راهنمای سفر به فلورانس (2)

دیدنی های تاریخی شهر یزد (2)