معرفی و بررسی فیلم هشت و نیم به کارگردانی فدریکو فلینی (2)
معرفی و بررسی فیلم هشت و نیم به کارگردانی فدریکو فلینی (2)
فیلم هشت و نیم جدای از مسائل روان کاوانه ای که مطرح میکند و در محتوا هم دغدغه های خود فلینی را راجع فیلمسازی و حتی زندگی مطرح میکند، در فرم خود هم فیلم بسیار مهمی است. میزانسن در این فیلم جزو پیچیده ترین و شلوغ ترین میزانسن هایی است که او در فیلمهای خود اجرا کرده است. از همان صحنه-ای که در بخش اول مطرح شده گرفته تا نماهای مختلف دیگری که در صحنه فیلمسازی گرفته شده است حاصل کار بسیار سخت فلینی در فیلم هشت و نیم است.
در صحنه های مختلفی که گوئیدو را حین ساخت فیلم نشان میدهد، میزانسن به گونه ایست که شخصیتها دائما در حال رفت و آمد هستند و گوئیدو را تنها و محاصره شده توسط افراد حاضر در جمع میبینیم. تعداد شخصیتهایی که در این فیلم نقش مهم یا نسبتا مهمی در داستان دارند، بسیار زیاد است؛ گوئیدو، همسرش، زنی که دوست دوران کودکی گوئیدو بوده، تهیه کننده و معشوقش، دوست گوئیدو و گلوریا، معشوق ذهنی گوئیدو، پدر و مادرش، نویسنده و غیره از شخصیتهایی هستند که در فیلم حضور دارند و در کنار اینها تعداد بسیار زیادی بازیگر و سیاهی لشکر هم در فیلم حضور دارند. مدیریت کردن چنین جمعیتی در صحنه، نشان دهنده قدرت بالای فدریکو فلینی در ساخت فیلم و کارگردانی است.
در هشت و نیم قاب بندی ها ابدا حالت صاف و دو بعدی ندارند و فلینی تلاش کرده تا از تمام ظرفیت های قاب بندی استفاده کند تا عمق همه قابها بسیار زیاد باشد و مخاطب را در چنین انبوهی از تصویر غرق کند. در نمای ابتدایی فیلم، مردی که درون ماشین گیر افتاده، قبل از اینکه متوجه شود دودی در حال پخش شدن است و درها ماشین نیز قفل شده اند، ابتدا خیلی معمولی در حال رانندگی کردن است، در این نما ما از طریق شیشه جلوی ماشین، ماشین روبرویی را میبینیم، از درون شیشه ماشین روبرویی، ماشین مقابل آن را میبینیم و همینطور تا انتهای جاده این تصویر بصورت یک پرسپکتیو ادامه یافته است. تقارن زیبایی در اینجا ایجاد شده است و هنگامیکه وضعیت مرد از ثبات به آشفتگی میرسد و متوجه میشود که جانش در خطر است، دیگر خبری از این تقارن و تناسب در قاب بندی نیست و حالا همه چیز نشان دهنده آن آشفتگی و پریشان حالی مرد حبش شده درون ماشین است.
دوربین فلینی در این فیلم نیز همچنان متحرک و بی ثبات است و در هر لحظه میان بازیگران پرتعداد فیلم پیچ و تاب میخورد. در صحنه ای که گوئیدو در حال تصور دوران کودکی خودش است، مادر جوانش به کمک پرستار او را میشویند، مادر گوئیدو را ملافه پیچ میکند و از پله ها بالا میرود؛ سپس دوربین با حرکت قائم شکل به ست پله ها رفته و آن دو را تعقیب میکند. سپس مادر و فرزند دیگری که شاید از اقوام آنها باشند، از بیرون قاب وارد قاب شده و مقابل دوربین می ایستند. سپس آنها نیز از مقابل دوربین حرکت میکنند و سپس دوربین با حرکتی مورب، به سراغ بقیه شخصیتهای درون صحنه میرود. حرکات و راه رفتن شخصیتها به قدری با دوربین هماهنگ است و دوربین فلینی نیز آنچنان مسلط بر صحنه و در خدمت روایت کردن داستان است که، مطمئنا هیچ کارگردان دیگری بجز فلینی از پس چنین صحنه و فیلمبرداری سختی به این خوبی برنمی آمد.
در صحنه دیگری که گوئیدو به همراه همسرش در یک مهمانی شرکت کرده اند و دیگر شخصیتهای فیلم هم در این مهمانی که به مناسبت فیلم جدید برپا شده شرکت دارند، باز هم شاهد یکی دیگر از هنرنمایی های فلینی در کارگردانی کردن فیلم هستیم. تعداد زیادی از زوجها در حال رقص هستند، گوئیدو نیز شانه به شانه همسر خود در حال رقصیدن است، دوربین آنها را با ظرافت دنبال میکند و هنگامیکه آنها به زوج دیگری برخورد میکنند، دوربین با یک چرخش نیم دایره، هر چهار نفر را از زاویه دیگری نشان میدهد. سپس گوئیدو و همسرش از آنها عذرخواهی کرده و مسیر دیگری را در پیش میگیرند و دوربین نیز، همینطور که با آنها عقب عقب می آید، ما آن دو زوج را در پس زمینه مشاهده میکنیم و نگاه حسرت بار آن مرد حین تماشای همسر زیبای گوئیدو به خوبی قابل تشخیص است.
در ادامه همین صحنه، موقعی که گوئیدو به همراه همسر خود دور یک میز نشسته و دیگر زوج ها نیز به فاصله اندک در نقاط دیگری خلوت کرده اند، ناگهان فالگیری وارد مهمانی میشود و از آنها میخواهد تا اجازه دهند که ذهن هر کدامشان را بخواند و تشخیص دهد که چه کسی واقعا همسر خود را دوست دارد و چه کسی دوست ندارد. در این لحظه بسیاری از زوجین میترسند و تلاش میکنند تا با عذر و بهانه، مراسم را ترک کنند مبادا که او واقعا بتواند ذهن آنها را بخواند، در این صحنه باز هم دوربین استادانه بین شخصیت ها میچرخد و همه در در لایه های مختلف تصویر، از پس زمینه تا پس زمینه نشان میدهد. هرپاه که زوجی در پیش زمینه مشغول گرفت و گوست، آن زوج در حال دروغ گفتن و ابراز عشق های دروغین است و هرگاه زوجی را در پس زمینه میبینیم متوجه میشویم که شاید کاسه ای زیر نیم کاسه یکی از آنها باشد.
در کل یکی از مفاهیمی که در هشت و نیم به خوبی مورد بررسی قرار گرفته است، تم خیانت است. خیانت در زوجهای ثروتمند و اشرافی ایتالیا به شیوه ای کمدی نشان داده شده و به بررسی ریشه های این خیانتها پرداخته شده است. یکی همسرش را به خاطر ثروتش دوست دارد و دیگری به خاطر جوانی اش، دیگری همسر خود را به خاطر موقعیت شغلی او انتخاب کرده است و دل در گروی شخص دیگری دارد.
گوئیدو اما خیلی اهل چنین طرز تفکراتی نیست و اگر هم بجز همسرش با زنان دیگری ارتباط برقرار میکند، در مرتبه اول بخاطر این است که آنها دست از سرش برنمی دارند و دوم اینکه، مساله عقده ادیپی که در فیلم به خوبی مورد تاکید قرار میگیرد.
اما در پایان، گوئیدو هرچند پایان خوشی را در ذهن خود تصور میکند، اما در همان خیال هم به تزکیه روحی میرسد و به این نکته اعتراف میکند که، هیچ چیزی به اندازه تعهد داشتن به شخصی که دوستش داری شیرین و جذاب نیست و تصمیم میگیرد در ذهن خود از همسرش بخواهد که برگردد و به نیز قول میدهد که دیگر اتفاقات گذشته تکرار نشوند.
- توضیحات
- بازدید: 564
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.




























































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان