معرفی و تحیلیل فیلم زد اثر کوستا گاوراس
معرفی و تحیلیل فیلم زد اثر کوستا گاوراس
سینمای سیاسی یکی از ژانرهای بسیار خاص در سینماست. فیلم های کمی را سراغ داریم که با موضوعات سیاسی و در ژانر سیاسی ساخته شده باشند و به فروش قابل توجهی دست یافته باشند. عموما چنین فیلمهایی به سینمای روشن فکری تعلق دارند. خیلی از این آثار در حد فیلمهای شعاری و انتقادی سطحی تنزل پیدا میکنند و سینما را ابزاری می دانند که با آن مانیفست های سیاسی یخوانند و به مخاطب خود پیام سیاسی بدهند.
یکی از معدود فیلمسازانی که سینما را برای خود به مثابه هنر به خدمت میگیرد تا دغدغه های سیاسی خود را نیز به منصه ظهور برساند، کوستا گاوراس است. او مانند بسیاری دیگر نمیخواهد بجای موشک فیلم بسازد. این عنوانی است که به فیلم سازان ژانر سیاسی که فقط در حال شعار دادن و قرائت کردن بیانیه های سیاسی هستند اطلاق می شود.
گاوراس در مرحله اول میخواهد داستان بگوید. شخصیت فیلمهای او عموما شخصیت هایی باور پذیر هستند که در موقعیت های خاصی گیر افتاده اند. کوستا گاوراس از همان اصول ابتدایی و البته اساسی درام پیروی میکند. قهرمانی وجود دارد که هدفی دارد. این قهرمان برای رسیدن به هدف خودش، باید از سد موانع بگذرد. همین قضیه که هدف قهرمان برای ما مهم است ( او شخصیتی باور پذیر است و با وی همذات پنداری میکنیم) اما موانعی وجود دارند که نمیگذارند او به هدف خویش برسد، چیزی است که ما را به وجد می آورد و درام ایجاد میکند.
کوستا گاوراس اگر انتقادی سیاسی هم دارد، اگر ایده تازه ای را در سیاست میخواهد مطرح کند و هر هدف سیاسی دیگری را که دنبال میکند، از رهگذر داستان گویی بدان نایل می آید. به همین خاطر است که هیچگاه سیاست از فیلمهای او بیرون نمیزند. هیچگاه مفاهیم و محتوای فیلمهای او تحمیلی نیستند. همانگونه که ژان رنوار یکی از اسانید سینمای سیاسی به همین قدرت دست یافته بود که سیاست را با چاشنی داستان و درام همراه کند و به همین حاضر یکی از ستایش شده ترین کارگردانان تاریخ سینماست، کوستا گاوراس هم یکی از فیلمسازان برجسته ژانر سیاسی محسوب میشود.
البته در مورد فیلم سیاسی بحث ها فراوان است. گدار ادعا میکرد که یک فیلمساز سیاسی است. کاری که او بدان اعتقاد داشت این بود که نه فیلمی با موضوع سیاست بلکه فیلمی بسازد که در ذات سیاسی است. او به تئوری های برشت بسیار علاقمند بود و تلاش میکرد تا فیلمهایی بسازد که فاصله گذاری مد نظر برشت را در خود جای دهند. همین فاصله گذاری به این دلیل که قصد نقد رسانه (خود سینما) و نقب زدن به برداشت مخاطب از سینما را داشت، عملی سیاسی محسوب می شد. گدار همین نوع از سینما را سینمای سیاسی میدانست و اعتقاد داشت که او با ساخت چنین فیلمهایی در حال انجام دادن یک کار سیاسی است.
از دید کسی چون گدار، کسانی که شخصیت های فیلمهایشان را رئیس جمهور و نماینده محلس تشکیل میدهند و تلاش فیلم بر افشای روابط میان سیاستمداران و لابی های میان احزاب است، لزوما ژانر سیاسی نیستند. او مایل بود به شیوه انتزاعی تری به مسائل نگاه کند. او میخواست ایدئولوژی را نقد کند چون اگر این مورد به خوبی نقد می شد، رسانه قدرت بیشتری برای بیان مشکلات و نقد کردن سیاستمداران را پیدا میکرد. برای فیلمسازی مدرنی چون گدار و دیگر هم فکران او، مهم ترین وظیفه یک فیلمساز آگاه کردن یک مخاطب بود. مخاطب باید یاد میگرفت که هر فیلمی حقیقت را بیان نمیکند. گدار میخواست به مخاطب بفهماندکه (سینما 24 فریم دروغ در ثانیه است.) و حالا که اصل و اساس این رسانه بر دروغ است پس تا به حال چه دروغها که از رسانه نشنیده ایم. چه سلیقه ها و ذائقه ها که با رسانه تغییر نکرده اند و نکته ترسناک، این است که این رسانه ها عموما در دست اربابان قدرت قرار گفته اند. گدار قصد داشت با بمباران تئوریک این ابزار، سیاستمداران و اربابان قدرت را ابتر و اخته کند و این کار را به مراتب سیاسی تر از دیگر نوع فیلم ها می دانست.
اما کسی مانند کوستا گاوراس، در فیلم هایش به شیوه ای عملگرایانه تر عمل میکند. او مثل گدار نظریه پرداز نیست. گاوراس در محیطی بزرگ شده که تاثیرات سیاستهای مختلف هر دولت و حکومت را بر سطح زندگی خود و اطرافیانش دیده است. زخم خورده سیاست و سیاستمداران است و هر فیلمی که می سازد، افشای بسیاری از فساد ها، روابط نادرست، لابی ها، رشوه ها و دیگر ویژگی های بد سیاستمداران است. گاوراس این توان را دارد که تمامی این مسائل را در قالب داستان های دنبال کردنی ارائه کند.
البته فیلم های او مانند همین فیلم زد (که به اعتقاد برخی بهترین و کامل ترین فیلم او نیز هست) فیلمهای پر فروشی نیستند. او هیچگاه نتوانسته و شاید هم نخواسته که فیلمهایی بسازد که سینما روها برای دیدنشان صف ببندند. به هر حال او یک هنرمند سیاسی است و مسئولیت خاصی را برای خود در نظر گرفته است و بیان حرف ها و دغدغه هایش برای وی از هر چیزی مهم تر است. اما اگر بخواهیم فیلمسازان را از نظر محبوبیت نزد عام دسته بندی کنیم، کسی مانند گدار آن ته ها قرار می گیرد. هیچ مخاطب عادی سینمایی حاضر نیست برای تماشای فیلمهایش پولی بپردازد.
در طرف دیگر این دسته بندی هم، فیلمسازانی قرار میگیرند که عشاق سینما برای دیدن فیلمهای آنان سر و دست میشکنند. هر فیلمی که میسازند بجز بازگشت سرمایه، سود فوق العاده ای هم میکند. کسی مانند کوستا گاوراس دقیقا بین این دو طیف قرار می گیرد.
او مخاطبان خاص خود را دارد و بیشتر برای آنها فیلم می سازد. شاید اصلا برای گاوراس اهمیتی نداشته که همه فیلمهای او را ببینند و همین که مخاطبان خاص سینمایش با دیدن فیلمهای او، پیام ها را دریافت کرده و از داستانهایش نیز لذت ببرند، برای او کافی بوده است. مطمئنا کسانی که برای تماشای فیلم های تین ایجری مانند جنگ ستارگان له له میزدند، برای کوستا گاوراس اهمیتی نداشته اند.
به همین دلیل است که فیلمهای او را نمیتوان به همه معرفی کرد و دیدنش را نیز به همه علاقه مندان به سینما توصیه کرد. اما اگر از طرفداران ژانر سیاسی هستید مطمئنا کوستا گاوراس را باید بشناسید و فیلم زد را نیز باید ببینید.
- توضیحات
- بازدید: 1132
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.





























































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان