پدیده کودک آزاری و خشونت علیه کودکان
پدیده کودک آزاری و خشونت علیه کودکان
کودکان به عنوان آسیب پذیرین قشر جامعه، همواره مظلوم ترین و ستمدیده ترین افراد بوده اند.کودکی دوران پایه گذاری شخصی انسان است . ناتوانی جسمانی و عقلانی کودک ایجاب می کند که قانونگذار حمایت های خاص خود را مبذول این گروه از جامعه نماید. تاریخ پیدایش کودک آزاری به زمان هایی که انسان خود را شناخته است بر می گردد. در زمان های قدیم کودک به عنوان کالا داد و ستد می شده و هیچ حقی نسب به اعتراض به حقوق از دست رفته خود نداشت با گذشت زمان و متمدن شدن جوامع، نسبت به حقوق اطفال توجه بیشتری شد وجوامع داخلی و بین المللی نیز به احیاء حقوق کودکان پرداخته اند.
در ماده 1 کنوانسیون حقوق کودک تمام افراد زیر 18 سال، کودک تلقی شده است مگر اینکه به موجب قوانین لازم الاجرای هر کشور سن پایین تری در نظر گرفته شود. این کنوانسیون در سال 1989 به تصویب مجمع عمومی سازمان ملل متحد رسید و درسال 1372 به تصویب مجلس شورای اسلامی ایران نیز رسیده است . مطابق ماده یک پیمان نامه حقوق کودک، کودک به فردی اطلاق میشود که سن 18سالگی را تمام نکرده است ، مگر اینکه سن بلوغ از نظر حقوق جاری در کشور های مربوطه، زودتر تعیین شده باشد نکته جالب توجه این است که برخلاف ارائه تعریف از کودک، شروع و آغاز دوران کودکی مکتوم مانده است و در حالیکه تعیین زمان شروع کودکی حائز اهمیت می باشد .در این رابطه رویه یکسانی برای آغاز دوران کودکی توسط کشورهای مختلف اتخاذ نشده است . بطوریکه ، برخی کشورها دوران کودکی را مرحله تولد ویا حتی از زمان انعقاد نطفه می دانند و در برخی از کشورها فرض بر این است که باوقوع امر ازدواج، کودک به بلوغ می رسد. کمیته حقوق بشر نیز در میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی تاکید دارد که دولت ها نمی توانند سن حمایت از کودک را به طور نامعقولی پایین بیاورند. کمیته حقوق کودک نیز برتعیین حداقل سنی کودکان توسط قانونگذار تاکید کرده است و از افزایش سن حمایت کرده است .
کودکان به لحاظ ویژگی های جسمی و روحی خاص، نیازمند سیاست های متفاوت نسبت به بزرگسالان می باشند. آسیب پذیری فرد از نظر معیار آسیب شناسی سن، در برخی از شاخه های علوم جنایی مانند جرم شناسی و حقوق کیفری با گرایش کودکان و نوجوانان جایگاه ویژه ای دارد.در حقوق کیفری کودکان و نوجوانان، کودک موجود انسانی است که از نظر ویژگی بدنی و روانی با بزرگسالان متفاوت است. این تفاوت او را بیش از بزرگسالان در برابر کژروی و بزهکاری آسیب پذیر می سازد. از دیدگاه جرم شناسی نیز، گستره تدابیر روانشناسانه واجتماعی برای مداخله در پیشگیری از رفتارهای مجرمانه با پایان دادن به عواملی که فرد را از دوران کودکی در آستانه خطر قرار می دهد، در بردارنده افراد آسیب پذیری است که امکان بزهکاری شان در آینده همواره وجود دارد.در مورد این افراد ممکن است جابجایی نقش بزهکار – بزه دیده بسیار متداول باشد.بدین ترتیب این رهیافت نو که درآثار علوم جنایی از آن به عنوان" پیشگیری زودرس" یاد می کنند، از یافته های بزه دیده شناسی نیز سرچشمه می گیرد. در اینجا با اصطلاحی به نام کودک "در معرض خطر" یا" در آستانه خطر" روبه رو می شویم که به کودکی گفته می شود که سلامت بدنی، روانی واخلاقی او در آستانه خطر شدید است . هرگاه این خطر شدید ویژگی مجرمانه داشته باشد، کودک درمعرض خطر بزه دیدگی انگاشته می شود.
همچنین کودک در آستانه خطر، ممکن است با ادامه وضعیت خطر در آینده به کودک بزه دیده تبدیل شود. در نوشتگان علوم جنایی برجسته ترین تعبیری که به منزله یک اصطلاح فنی درباره بزه دیدگی کودکان به کار می رود، بدرفتاری با کودک یا کودک آزاری است . کودک آزاری عبارت است از آسیب رساندن بدنی، روانی یا عاطفی عمدی یا از روی غفلت به یک کودک، به ویژه به شکل بد رفتاری یا سوء استفاده جنسی یا ترک کودک توسط پدر ومادر یا پرستار کودک که بهره کشی یا سوء استفاده به آسیب شدید بدنی، روانی یا عاطفی و یا حتی مرگ کودک بینجامد.بر پایه پژوهش های جرم شناسان، برخلاف پندار همگان، کودکان زیر یک سال ، بیشتر ازدیگر گروه های سنی در آستانه خطر بزه دیدگی عمدی هستند . بسیاری از این کودکان را پدر ومادران تا پرستارانشان بزه دیده می سازند. به طور کلی از دیدگاه جرم شناسی میان آسیب پذیری بزه دیده، شخصی یا خصوصی بودن ارتکاب جرم ها و رویت پذیری کم جرم واقع شده، پیوند اساسی وجود دارد. در مورد پیشگیری از بزه دیدگی که ارتباط تنگاتنگی با پیشگیری از بزهکاری در مورد اطفال ونوجوانان نیز دارد، اتخاذ تدابیری برای جلوگیری از بزه دیدگی، در واقع تدابیری برای پیشگیری از بزهکاری است .
در بحث پیشگیری از بزه دیدگی اطفال یک سری مشکلات وجود دارد که در مورد افراد بزرگسال وجود ندارند و لذا نیازمند برنامه ای خاص و کنترل شده برای اعمال واتخاذ تدابیر پیشگیری است . مثلا آزارهایی که توسط نزدیکان یا والدین نسب به کودک انجام می شود، دربسیاری از موارد به علت عدم کشف و پیگیری دارای ضمانت اجرا نمی باشد. به همین دلیل، حمایت های غیر کیفری و کنشی در رابطه با بزه دیدگی و حمایت از حقوق کودک از جایگاه خاصی برخوردار است .در مورد بزه دیدگی که یک پدیده زیستی، اجتماعی و روانی است اتخاذ تدابیر همه جانبه از سوی جامعه به ویژه در مورد اطفال که به لحاظ موقعیت خاص روحی وجسمی نیاز به تدابیر پیشگیرانه افتراقی نسب به بزرگسالان دارند، ضروری است . وجود یک طفل بزه دیده تا حد بسیار زیادی موید عدم توجه جامعه نسبت به وی بوده ونیاز به اهمیت ویژه خاص در مورد پیشگیری از بزه دیدگی اطفال دارد. دانش نوین بزه دیده شناسی اطفال می کوشد تا علاوه بر تاکید بر وظیفه جامعه به منظور تلاش برای حفظ امنیت اطفال جامعه، بویژه اطفال آسیب پذیر، اطفال کارگر، پناهنده، روستایی و معلول و...خود آنان را نیز تشویق نماید با به کارگیری فنون و راهبردهای پیشگیری از بزه دیدگی اطفال در مقابل بزهکاران بزرگسال، بالقوه از بزه دیدگی مصون بمانند.
در زمینه حقوق کودکان وحمایت ازاین حقوق بسیار جای بحث وگفتگو است . در بیشتر مواقع زمانی که صحبت از بزه دیدگی کودکان می شود کودک آزاری در ذهن تداعی می شود. در حالیکه بزه دیدگی کودکان مختص کودک آزاری نیست و نه اینکه فقط زمان حال را شامل شود و بلکه به بزرگسالی کودک نیز سرایت می کند. کودکان بزه دیده در بزرگسالی نیز با بسیاری از مسایل و مشکلات ناشی از بزه دیدگی قبلی دچار می شوند. در مورد بزه دیدگی کودکان با انواع راه کارها، پیشگیری ها، قوانین مختلف کیفری و حمایتی و... روبرو هستیم. در مورد حقوق کیفری ،قانونگذار برای یک حمایت همه جانبه از کودکان و نوجوانان، دروهله نخست می بایست با اقدامات مناسب، اقامه دعوی واقدام در دادگستری را تحمیل، تسهیل، ترغیب و تقویت کند. در وهله دوم و در جریان دادرسی باید این امکان قانونی برای مقام قضایی فراهم باشد که با قرارهای فوری اقدام های احتیاطی را در مورد بزهکار و بزه دیدگی بکار بندد ودر نهایت راه کارهای اساسی برای تحمیل جبران خسارت بزه دیدگی در حذف برچسب بزه دیدگی پیش بینی شده باشد. مورد بعدی بزه دیدگی در کودکان،موضوع کودکان کار می باشد. کودکان کار ،کودکانی هستند که به دلیل فقر اقتصادی ناچارند کار کنند و از درس و تحصیل عقب بمانند وخیلی از مسایل دیگر مانند گرسنگی، اعتیاد والدین، طلاق والدین و... نیز وجود دارند که همگی حیات و وضعیت جسمانی و روحی این نوع کودکان را به خطر می اندازند. البته بزه دیدگی کودکان از اموری است که روز به روز به آن بیشتر توجه می شود اما باز هم موارد بسیاری از این امر در جوامع مختلف دیده می شود وباید سعی شود با اندیشیدن تدابیر صحیح به جلوگیری از این امر کمک کرد.
ناتوانی انسان گاهی از اوقات در جسم او بروز می کند وباعث بزه دیدگی می گردد، گروه هایی از افراد جامعه در پرتو این مشکل متاسفانه مورد بی مهری قرار می گیرند و به دلیل ناتوانی شان رقم بزه دیدگی آنها بسیار بالا وبه همین منوال ، رقم سیاه بزه دیدگی شان بسیار فزاینده است . کودکان ازجمله این گروه ها می باشند که بر اساس شاخصه های جسمی ، در مقابل جرائم آسیب پذیر هستند . به طور کلی کودکان به لحاظ شرایط خاص جسمانی ، روانی و عاطفی در معرض انواع سوء استفاده ها و بزه دیدگی ها قرار دارند ، اما برخی ازکودکان و نوجوانان صرف نظر از شرایط مذکور ، به خاطر قرار گرفتن در موقعیت ها و اوضاع و احوال مخاطره آمیز بیش از پیش در معرض انواع بزه دیدگی ها قرار دارند که همانطوریکه قبلا نیز اشاره شد از آن می توان تحت عنوان کودکان و نوجوانان در معرض خطر یا کودکان آسیب پذیر یاد کرد . دربزه دیدگی کودکان شناخت مفاهیمی مانند تعریف کودک ،بزه دیدگی اطفال و انواع بزه دیدگی آنها ضروری می باشد که پرداختن به آنها افراد جامعه اعم از مسئولین دولتی، مسئولین نهاد های مردم نهاد و همچنین عموم افراد و مردم را در شناخت مباحث پیشگیری از بزه دیدگی و بزهکاری کودکان یاری خواهد کرد.
دربحث پیشگیری از بزه دیدگی اطفال ،پیشگیری اجتماعی و وضعی از جایگاه مهمی برخوردار می باشد. بزه دیدگی که یک پدیده زیستی ، اجتماعی و روانی است ، اتخاذ تدابیر همه جانبه از سوی جامعه به ویژه ، در مورد اطفال که به لحاظ موقعیت خاص روحی وجسمی نیاز به تدابیر پیشگیرانه افتراقی نسبت به بزرگسالان دارند ضروری است .وجود یک طفل بزه دیده تا حد بسیاری موید عدم توجه جامعه نسب به وی بوده ولذا نیاز به اهمیت ویژه و خاص در مورد پیشگیری از بزه دیدگی اطفال دارد چرا که در غیر این صورت این کودکان در آینده به افرادی مبتلا به انواع و اقسام بیماری های جسمی و روحی را گشته و یا حتی پتانسیل تبدیل شدن به مجرمانی خطرناک را نیز دارا خواهند بود.
- توضیحات
- بازدید: 573
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان