جهان های موازی سریال سوپرنچرال

جهان های موازی سریال سوپرنچرال

اطلاعات فیلم:

نام سریال: ماورا الطبیعه (supernatural)

تهیه کننده: اریک کرایپ

بازیگران: جنسن اکلس، جرد پادکلی، میشا کالینز، مارک شپرد

سریال سوپرنچرال در ژانر وحشت و جنایی در سال 2005 شروع به کار می کند. داستان کلی این سریال کارهایی است که دو برادر با نام سم و دین وینچستر برای مبارزه با هیولاها، جادوگران و شیاطین انجام می دهند. در کنار این داستان کلی، یک رشته ی به هم متصل کننده از اتفاقات در فصول مختلف وجود دارد که تقدیر این دو برادر است.

بعد از سقوط سم به قفس لوسیفر، بازگشت بدون روح سم و خشونتی که یک انسان بدون روح نشان می دهد، بعد از چشیدن طعم جدایی از برادر و جنگ آخرالزمان، بعد از پاشیدن خانواده ای که پس از مدت ها تشکیل شده، وقت کمی تنفس و تفریح است، اما تفریحی که در میانه ی جنگی بهشتی است بین کسانی که نمی خواهند آخرالزمان دوباره شروع شود و همراه کستیل هستند و کسانی که می خواهند آخرالزمان شروع شود و همراه فرشته ی مقرب رافائل هستند. در این جنگ نابرابر که در یک سوی آن یک فرشته ی مقرب قرار دارد، کستیل به سلاح های بهشتی نیاز دارد و بالتازار که فرشته ای مکار است و به آن ها دست پیدا کرده به او کمک می کند. اما رافائل رد او را زده و بالتازار پیش سم و دین آمده است و به آن ها کلید مکان اسلحه ها را می دهد و به جهانی موازی می فرستدشان که آن دو بازیگران سریالی به اسم ماورا الطبیعه هستند و نام سم جرارد پادکلی و نام دین جنسن اکلس است.

آن ها در آن جا کستیل را هم می بینند اما می فهمند او هم یک بازیگر به اسم میشا کالینز است که معتاد به حضور در توئیتر است. پارادوکس زیبایی است که سم و دین با این زندگی پر از فجایع و غم ناگهان در فضایی قرار می گیرند که باید ادای دو بازیگر را در بیاورند و حواس رافائل را پرت کنند. اما رافائل هم بیکار نیست و ویرجیل، فرشته ای که از ارتقا روح ویرژیل پدید آمده و در کمدی الهی دانته حضور دارد را، سراغ آن ها در جهان موازی می فرستد. سم و دین موفق به کشتن ویرژیل می شوند و در همان لحظه رافائل با بدنی جدید در قالب یک زن سیاه پوست می رسد و آن ها را از جهان موازی خارج می کند و کلید را از آن ها می گیرد. او قصد می کند سم و دین و بالتازار را بکشد اما می فهمد آن کلید قلابی است و کستیل کلید اصلی را داشته و با کمک قدرتی که از سلاح های بهشتی گرفته سر می رسد و رافائل را تهدید می کند که آن جا را ترک کند وگرنه او را می کشد.