رابطه بین آموزش پیش از ازدواج و موفقیت و تداوم زندگی زناشویی
رابطه بین آموزش پیش از ازدواج و موفقیت و تداوم زندگی زناشویی
خانواده سنگ زیربنای جامعه و تنها نظام اجتماعی است که درهمه جوامع مورد پذیرش می باشد.خانواده درجوامع گوناگون دارای نقش، پایگاه و منزلتی متفاوت است. خانواده، اگرچه هسته ای کوچک از اجتماع محسوب می شود، ولی نقش آن درحیات اجتماعی انسان ها فوق العاده حائز اهمیت است.استواری و تحکیم روابط خانوادگی دربهبود روابط اجتماعی وکاهش مشکلات جامعه نقشی ارزنده و مثبت دارد.
در برخی از خانواده ها به علت عدم شناخت همسران نسبت به یکدیگر، عدم آگاهی نسبت به اهداف و انگیزه های ازدواج، ، پیش داوری ها، فریبکاری ها، عدم احساس مسئولیت و بی توجهی به اصول اخلاقی، بنیاد این نهاد متزلزل می شود. این ها از مهم ترین عواملی هستند که موجب آسیب پذیری خانواده می شود. افرادی که از هم جدا می شوند تا مدت ها درگیر عوارض روانی مانند افسردگی و اضطراب هستند، انگیزهای برای کار و تلاش ندارند و برای رسیدن به آرامش روانی به تفریحات ناسالم مانند اعتیاد و مشروبات الکلی نیز روی می آورند. همچنین کودکانی که قربانی شده اند نیز با مشکلات متعددی روبرو می شوند که کمبود محبت و احساس سرخوردگی در آینده تنها بخشی از آن است.طبق مطالعات مختلف جهانی صورتگرفته ازدواج و به صورت مشابه طلاق دارای اثرگذاریهای مشهودی روی سلامت جسمی و روحی افراد هستند.
مطالعات فراوانی با تاکید بر این اثرات به بررسیهای اقتصادی آنها پرداختهاند. تقریباً تمامی مطالعات اذعان دارند که افراد ازدواجکرده نسبت به افراد ازدواجنکرده از جهات مختلفی سلامتی بیشتری دارند. البته در تفسیر وجود این رابطه همزمانی باید دقت بیشتری به خرج داد و به موارد دیگری نیز توجه کرد. به عنوان نمونه این احتمال وجود دارد که کسانی که ازدواج میکنند از ابتدا از سلامت بیشتری برخوردار هستند (مثلاً به علت جذابیتهای فیزیکی بیشتر، درآمد بالاتر، سلامت ذهنی بالاتر، درجه اعتماد به نفس بیشتر) و در این شرایط، بالا بودن متوسط سطح سلامت افراد ازدواجکرده بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترک به دلیل بالا بودن سطح اولیه سلامت آنهاست. بنابراین باید با توجه به سطح پایه سلامتی افراد به این سوال پاسخ داد که آیا ازدواج و تداوم آن سبب داشتن سلامت بیشتر خواهد شد یا خیر؟ از طرفی این حالت هم وجود دارد که ازدواج واقعاً دارای اثرگذاری مثبت روی سلامت افراد باشد. این طرز فکر به نام «تئوری محافظت» شناخته میشود، چون ازدواج افراد را در مقابل کاهش سلامت محافظت میکند.
ازدواج میتواند به دلایل مختلف سبب بهبود سلامت شود. ازدواج هم مزایای اقتصادی و هم مزایای اجتماعی را به صورت توامان به همراه دارد و سبب بهبود سلامت از طریق افزایش دسترسی به امکانات سلامت و نیز کاهش استرس افراد میشود. نکته دیگر این که همسران معمولاً مشوق رعایت عادات بهینه مربوط به سلامت از جمله تغذیه سالم، ورزش و انجام آزمایش و تستها و در مقابل پیشگیرنده از عادات بد مانند سیگار کشیدن هستند. ازدواج همچنین به دلیل احتمال ایجاد رابطه احساسی مثبت میتواند حس نیاز به ارتباطات اجتماعی افراد را ارضا کند، که ارضای این حس سبب بهبود سلامت روحی و جسمی افراد به صورت همزمان میشود.داشتن یک ازدواج موفق و زندگی شاد میتواند مزایای احساسی پایهای را فراهم کند. برای بسیاری از افراد، ازدواج حس پیداکردن هویت و باارزش بودن را به ارمغان میآورد.
یک همسر میتواند با فراهم کردن صمیمیت منطبق بر احساسات و حمایت از همسر، نیازهای اساسی فرد را تکمیل کند. افراد ازدواجکرده شادتر، راضیتر و کماسترستر هستند و همین مساله با کاهش عوارض استرس، افسردگی و دیگر مشکلات روحی میتواند سبب بهبود سلامت جسمانی افراد و افزایش طول عمر شود. مطالعات جمعیتی انجامشده در سایر کشورها نشان داده که افراد ازدواجکرده دارای زندگی سالمتر و طولانیتری هستند.مسلما برای موفقیت در امری و منجمله ازدواج مقوله آموزش بسیار مهم است ولی شوربختانه در کشور ما آموزش در مورد مسایل خانواده، هنوز جای خود را باز نکرده است و همه اقشار با آن کاملاً آشنا نیستند. در حالیکه باید شرکت در کلاس های آموزش خانواده جزء و یکی از برنامه های زندگی افراد باشد اما در کشور ما زوجین زمانی که کار از کار گذشت و کینه ها و نفرت ها به حد اعلای خود رسید به فکر چاره می افتند، که در آن زمان دیگر از هیچ کس، کاری ساخته نیست. ازدواج یکی از قدیمی ترین پیوندهای انسانی است که ارضا کننده و رشد دهنده شخصیت آدمی بوده است. ازدواج از همان اوائل مورد توجه نویسندگان، فلاسفه و بخصوص اخلاقیون و پیروان ادیان قرارگرفته است وتوصیه هایی درحفظ بنیادهای آن داشته اند . اکثرآن ها طلاق را منفور و گاهی ممنوع اعلام کرده اند. در دین اسلام نیز توصیه های فراوانی درمورد ازدواج وجود دارد و پیامبر اکرم دراین باره فرموده: هیچ کانونی در اسلام بر پا نشده است که نزد خداوند محبوب تر و عزیز تر از کانون ازدواج باشد.هزاره ی سوم میلادی، عصری که درآن زندگی می کنیم، عصر تغییر وتحولات شتابنده است.
گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات نوین از عوامل دگرگونی های نظام های ارتباطی داخلی وخارجی کشورهاست. آشنایی افراد جامعه با فرهنگ وآداب ورسوم سایر ملل امکان پذیر شده، رهآورد این دگرگونی ها تغییرات نگرش افراد نسبت به موقعیت شان درجامعه و در ارتباط با جامعه جهانی است . یکی از چالش های بنیادین که جوامع درحال گذار از دوران سنتی به مدرن با آن دست به گریبان اند .چالش سنت ها ی کنونی جامعه با ارزش های مدرن است.نگرش به ازدواج و تشکیل خانواده از عوامل مختلفی تاثیر می پذیرد . توسعه و نوسازی در دنیای جدید با تغییرسریع و قابل توجه شرایط اقتصادی و اجتماعی افراد، تغیییر درنگرش به ازدواج وتاثیر آن موجب شده است.تمام افرادی که می خواهند ازدواج کنند قبل از شروع زندگی زناشویی به تحقق زندگی مشترک موفق و با دوام امیدوارند. واقعیت امر این است که زندگی زناشویی همیشه در معرض خطر است ومشکلات متعددی نظیر نارضایتی زناشویی،اعتیاد همسر، روابط خارج از چارچوب خانواده، مشکلات مالی و....آن را تهدید می کنند.
گاهی این مشکلات چنان پیچیده و لاینحل می شود که چاره ای جز طلاق باقی نمی ماند. یکی از عوامل ازدواج های ناموفق نحوه نگرش نادرست افراد نسبت به فرآیند ازدواج وانتخاب همسر است، که دراین میان نگرش افراد نسبت به امر ازدواج نقش کلیدی را در زندگی شان بازی میکند . بنابراین، نگرش ها جنبه ی مهمی از زندگی عاطفی و احساسی ما را تشکیل می دهند.بدیهی است که همه ی ما نسبت به اشیا، افراد و اندیشه ها نظرهای خاصی داریم که ناشی از اطلاع ما از آن ها، احساس ما نسبت به آن ها و تمایل ما به انجام عملی درمورد آن ها است . این گونه نظرها غالباً حتی تعیین کننده ی شیوه ی برخورد ما با آن اشیا ، افراد یا اندیشه ها ست.برخی افراد یک سری پیش تصورهایی را با خود در مورد ازدواج با خود می آورند و بعضی انتظارات نیز در ذهن افراد نقش بسته است که حتی کاملاً از آنها آگاه نیستند .در حقیقت یکی از مشکلات مهم زوج های جوان ناشی از استانداردها و فرضیه های ذهنی آنها است .یعنی هر یک مقیاسی دارند که بر اساس آن رفتار دیگری را می سنجد و تفسیر می کند . در واقع انتظاراتی که هر یک از زوجین از دیگری دارد ، مبتنی بر چارچوب های از پیش تعیین شده ای است که می تواند مبتنی بر واقعیت نباشد . به عنوان مثال داشتن معیارهایی که یک زوج صمیمی چگونه باید رفتار کند ، یعنی مجموعه باید و نبایدهایی که هر یک از زوجین به آن معتقد است . هر گاه این معیارها افراطی باشد و کاربرد عملی نداشته باشد، کشمکش و اختلاف شکل می گیرد . بهتر است زوجین از استانداردها و معیارهای خود آگاه باشند و آنها را بشناسند و ببینند که تا چه حد با واقعیت تناسب و هماهنگی دارد.تحقیقات نشان داده اند در زوج هایی که بیشترین اختلاف ها را قبل از ازدواج با یکدیگردارند ، آمار طلاق بیشتراست.بدین ترتیب ، می توان گفت که شکل گیری نگرش، مقدمتاً به صورت یک فرآیند یادگیری آغاز می شود. شخص درمعرض اطلاعات و تجربه های مربوط به یک شیئ یا موضوع خاص قرارمی گیرد و براثر فرآیندهای تقویت و تقلید، نگرشی نسبت به آن شئی یا موضوع پیدا می کند. اما وقتی که نگرش شکل گرفت، اصل هم سازی شناختی اهمیتی افزایشی پیدا می کند، یعنی، فرد دیگر حالتی منفعل نخواهد داشت. او اطلاعات تازه رسیده را برحسب آن چه قبلاً آموخته است ، تفسیر و تعبیرمی کند .یکی از ریشه های بروز این مشکلات اشتباه در فرایند انتخاب، در ابتدای زندگی زناشویی است که ادامه مسیر زندگی را با دشواری های فراوانی روبرو می سازد.آماده شدن برای ازدواج رویکرد نسبتا تازه ای برای پیشگیری از نارضایتی و شکست در زندگی زناشویی است و مبتنی بر این دیدگاه است که زوج ها می توانند یاد بگیرند که چگونه ازدواج های موفق و پایداری داشته باشند.
امروزه در جهان بیش از 533 برنامه آموزش پیش از ازدواج وجود دارد که در محتوا ، جمعیت مورد هدف و شیوه های آموزش با یکدیگر متفاوتند. در دراز مدت برای زوجین مهم است که دانش صحیحی از نقاط قوت و ضعف رابطه شان داشته باشند. رضایت زناشویی در صورتی که انتظارات همسر با واقعیت متناسب نباشد، کاهش می یابد. پس برای رسیدن به اهداف مطروحه باید آمادگی لازم فراهم گردد.درآموزش پیش ازازدواج زوج ها یاد می گیرند چگونه ازدواج موفقی داشته باشند و از رفتارهایی که منجربه نارضایتی و طلاق می شود ، پرهیز کنند. دراین اموزش ها ارائه مطلوب کنترل تعارضات و تعدیل انتظارات نهایت اهمیت رادارد و خطر طلاق را کاهش می دهد و منجربه ازدواجی می شود که حاصل آن ایجاد فضایی گرم و صمیمی است و استرس های قبل ازعقد را ازبین می برد.در واقع هدف نهایی آموزش پیش از ازدواج کمک به استحکام و ثبات ازدواج، کاهش نرخ طلاق و ارتقاء کیفیت ازدواج است. یافته ها حاکی از آن است که در این آموزش ها با مطالعه عوامل مؤثر و تأثیرگذاردر ازدواج موفق و نقش این عوامل بر تأمین سازگاری و رضایت از زندگی زناشویی به راهکارهایی کاربردی جهت انتخاب همسر مناسب و ازدواج موفق و همچنین جلوگیری از سرخوردگی در زندگی زناشویی زوجین و بررسی ابعاد و عوامل آن از طریق شناخت متقابل زوجین، درک نیازهای طرفین، تفاهم متقابل، عشق و محبت و تعهد متقابل پرداخته می شود.امروزه عقیده بر این است که ازدواج به آموزش نیازدارد و اجداد و نیاکان ما هم این آموزش را می دیدند . آن ها از طریق ارتباطات چهره به چهره و مشاهده ی رسومی که تا حد بسیار زیادی انعطاف ناپذیر بود و به دلیل ساده تر بودن زندگی؛ آموزش مورد نیاز خود را از محیط خود دریافت می کردند.
اما در دنیای جدید دائم در حال تغییر و تحول فعلی با رسوم بسیار منعطف و برخی اوقات اضمحلال رسوم سنتی، با وجود زمان اندکی که اعضای خانواده با هم هستند و تعداد نفرات کمتری که با هم زندگی می کنند، نیاز بر این است که جوانان در مورد ازدواج آموزش دیده و در مورد آن یاد بگیرند در رابطه با عدم تداوم ازدواج های شکل گرفته بالاخص در سالیان اخیر، سازمان ثبت احوال کشور آمار ازدواج و طلاق درسال ۱۳۹۶ را منتشر کرده است. براساس این آمار تعداد ازدواجهای ثبتشده نسبت به سال ۱۳۹۵، حدود ۸ درصد (۵۱ هزار مورد) کاهش داشته، در حالی که تعداد طلاقها به حدود ۱۷۵ هزار مورد رسیده که بیشترین آمار ثبت شده در تاریخ ایران است.براساس آمار اعلام شده، در سال 96،تعداد ۶۰۹ هزار مورد ازدواج ثبت شده و تعداد طلاقها ۱۷۵ هزار مورد بوده است. به این ترتیب نسبت طلاقها به ازدواجهای ثبتشده در یک سال به ۲۹ درصد رسیده است که بالاترین آمار در تاریخ ثبت احوال ایران از سال ۱۳۴۴ است.تعداد طلاقها از آغاز دهه ۱۳۷۰، روندی صعودی داشته است. اما از اوایل دهه ۱۳۸۰ همزمان با افزایش تعداد ازدواجها که بیشتر مربوط به متولد دهه ۱۳۶۰ بود، تعداد طلاقها هم افزایش یافت. تا جایی که در سال ۱۳۸۵، تعداد طلاقها به بیش از دو برابر سال ۱۳۷۵ رسید.با این حال از سال ۱۳۸۹، با آغاز کاهش تعداد ازدواجها، تعداد طلاقها همچنان در حال افزایش است.
از دیدگاه صاحب نظران ، آموزش پیش از ازدواج می تواند منجر به تغییر باورهای آشنایی ، عشق ،انتخاب همسر و ... گردد . در واقع به صورت کلی می توان گفت از آنجا که این آموزش ها می توانند نقش ارزنده ای در نگرش مناسب دختران و پسران در آستانه ی ازدواج نسبت به انتخاب همسر را ایفا کند ،اجرای برنامه های آموزشی در این زمینه می تواند تاثیر زیادی در دوام و پایداری روابط زناشویی و به طور کلی رضایتمندی از ازدواج داشته باشد .از نگاهی دیگر می توان گفت آموزش پیش از ازدواج در واقع نوعی پیشگیری تلقی می شود که ابعاد فردی ، اجتماعی ، اقتصادی یک زندگی مشترک را تحت تاثیر خود قرار داده و انتظار می رود طرفین در زندگی مشترک کمتر به ورطه ی آسیب جدایی و طلاق سقوط کنند
- توضیحات
- بازدید: 885
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان