شرح سنگ تراشی های تالار گنجینه تخت جمشید
شرح سنگ تراشی های تالار گنجینه تخت جمشید
شاهنشاه و جانشین او هرکدام گل زندگی (گل لتوس) در دست چپ دارند. این گل به زیبایی همه سنگ تراشی شده و دو غنچه جداگانه دارد. در پایین دست سه شاخه دیده می شود. غنچه های دو سوی گل در پیدا از ویژگی های بزرگی است که گل دست یکان های خانواده شاهنشاه را از گل های بی غنچه که در نگاره آپادانا و تالار شورا در دست بزرگان است سر آمد و آشکار می سازد. در نگاره خاوری، گل دست پادشاه همانند گل سوی جنوبی است، ولی گل دست جانشین از دیدگاه بیوکن (طرح) در دو نگاره مزبور ناهمگونی دارد. پادشاه بر تختی ساده و بلند و بی دسته که پشت آن هموار و راست می باشد نشسته است. بر روی کف صندلی تشکچه ای قرار دارد.
پشت و پایه ها و میانه های تخت با باریکه های منبت کاری آراسته شده، بخش مرکزی هر یک از پایه ها به شکل پنجه شیر ساخته و پرداخته شده است و در بالای پنجه شیر نگاره باریکه راه، راه شایان نگرشی پدیدار است. از کنده کاری مارپیجی آن روشن می شود. که آهنگ بیوکن، توماری است. بخش پشت پایه تخت بالای پای شیر و در جایی که باریکه یاد شده به آن می پیوندد با بیوکن نیمه گل، آراسته شده است. همین جا در پایه جلو برای چنین بیوکنی آماده شده بود، ولی سنگ تراش این بیوکن را نکنده است. تخت اصلی و زیر پایی با ورقه های طلا پوشیده بوده و برخی بخش ها مانند پایه ها نیز شاید همه از فلزهای گران بها بوده است.
در دست راست پادشاه، عصای پادشاهی بلند با قبه گرد قرار دارد. قبه مزبور به وسیله یک سوراخ گرد بر نوک عصا چسبانده شده است. اگر پادشاه به حال ایستاده باشد، این عصا نزدیک به برابر چشم او می رسد. در نگاره های دیگر تخت جمشید که شاهنشاه ایران را در حال نشستن بر تخت نشان می دهد، پادشاه همیشه چنین عصایی که نشانه برتری جایگاه شاهی به شمار می رود، در دست دارد که به آن دست کم از طلا بوده است. در کتاب استر به عصای زرین پادشاه اشاره شده که پادشاه آن را به سوی استر گرفت و او سر آن را با دست به سود.
در بخش میانی عصای پادشاه نشانه ماده قهوه ای نزدیک به قرمز پیدا شده است. اگر این نشانه رنگ بازمانده رنگ اصلی باشد، چنین دانسته می شود که عصای اصلی از چوب ساخته شده بوده است. گمان بر این است این نشانه رنگ نادیده گرفته شود، زیرا چه بسا بر نشان قرار گرفتن یک پاره آهن در نزدیکی این کرانه، نشانه رنگ پدید آمده باشد.
زیرپایی که پایه های آن به شکل پای گاو ساخته شده، جای پای شاهنشاه است. باریکه های راه راه، شیارهای عمودی مانند آنچه در پایه های تخت دیده می شود، در پایه های زیرپایی نیز درست شده است. در پایانه بیرونی هر کدام از این باریکه ها یک بیوکن نیمه گل، کنده کاری شده است. بیوکن پای شیر و گاو که در نگاره های برجسته پلکان ها دیده می شود، پرورده (معنی) و آهنگ این آراستگی ها را نمی نمایاند. تخت و زیرپایی که در نگاره های درگاه های تالار شورا و تالار تخت سنگ تراشی شده تا آن جا که از نشانه های بازمانده آنها بر می آید با تخت نگاره گنجینه و زیرپایی آن در پیدا همانند و همگون می باشد. پایه تختگاه نگاره های آرامگاه نیز سوای بخش پایین آن همانند نگاره مزبور است. نگاره های آرامگاه افزون بر باریکه آراستنی یاد شده یک جفت بيوكن توماری دارد که بی مانند به شاخ قوچ نیست.
این رمز (نکته) که نگاره پادشاه به صورت نشسته و نگاره جانشین به حالت ایستاده ، درست در یک رویه قرار دارد، کاری پیش آمدی نیست. تخت بلند تا اندازه ای، اندام پادشاه را بالا می برد که تنها در حالت نشستن هم کسی نتواند در بلندی از او برتر باشد، ولی پسر و جانشین وی اجازه دارد که نگاره اش هم رویه و هم تراز با پادشاه باشد.
نگاره پادشاه و جانشین از هر دیدگاه، همانند و همگون و برابر است و تنها برای دو ویژگی با ارج با یکدیگر همسانی دارد، جانشین پشت سر یا در کنار تختی که پادشاه بر روی آن نشسته است، ایستاده و در دست راست او عصای شهریاری نیست، بلکه دست خود را بلند کرده و به همان حالتی نگاه داشته که نگاره پادشاه نیایش فروهر در برابر آتشگاه در نگاره آرامگاه تخت جمشید شیراز نشان داده شده است.
بین تن پوش پادشاه که نشسته است و یکان هایی که ایستاده اند ناهمگونی بسیار کمی دیده می شود. تن پوش کسانی که ایستاده اند تو گذاشته شده و به پایین آن رو به بالا پیچیده است و در بخش جلو آن یک سر کمربند یا شال کمر دیده می شود.
در روی زمین جلو پادشاه دو عودسوز همانند هم قرار گرفته اند که این عودسوزها در دو سوی تخت درست روبه روی تخت شاهی قرار می گرفته و این جستار از جای عودسوزی که نزدیک تر به پادشاه است، روشن می گردد. روش سنگ تراشی این چیزها چنین می نمایاند که اصل آنها از فلز و شاید از طلا و نقره ساخته شده بوده است.
عود سوزها آمیخته از پایه راه راه به شکل مخروط باریک کاستی دار است که به آن پهن و گسترده است و بدنه استوانه شکل و دوره یا لبه ای به شکل چنبره (حلقه) که نیم کره شیاد داری را نگاه داشته است. در بخش بالای آن استوانه کوتاه را راهی است که شاید در راستای آن پایه باشد. و بر روی آن باردان یا انبار هرمی شکل هفت پلهای قرار دارد. سوراخ های بیرون رو، دود خوشبو که در پیدا از کندر برمی خاسته و به صورت شکاف های همانند تیر در پنج پله بالایی باردان دیده می شود. کندر از نوک بالای عودسوز که به وسیله درپوش سندان شکل بسته می شد در درون آن بیخته می شد. این درپوش با زنجیری که چنبره های آن به شکل S است به سر اردک که بر بالای پایه بیرون زده است، پیوست می شد.
- توضیحات
- بازدید: 429
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان