معرفی محله های قدیمی بندرعباس
معرفی محله های قدیمی بندرعباس
نای بند
نای بند که امروز یکی از محله های بزرگ شهر بندرعباس است، دارای گذشته درخشانی است و در بعضی از متون آن را «نی بند» هم نوشته اند. نای بند قدیم در حاشیه راه شوسه بندرعباس - یزد - تهران قرار داشت و فاصله آن تا مرکز شهر قدیم حدود سه کیلومتر بود. یکی از دروازه های شهر نیز در نای بند واقع بود و از مسافران و کاروان هایی که از آن دروازه وارد شهر می شدند، عوارض گرفته می شد. دروازه مذکور در حاشیه شمالی راه اصلی قرار داشت. از نای بند در پاره ای از نوشته ها به عنوان بندری یاد شده که محل انتقال کالاهای تجارتی از جزیره هرمز به داخل کشور بوده است. بندر مذکور در ضلع شرقی نای بند، در مجاورت قریه نخل ناخدا و ساحل دریا قرار داشت و گفته اند که فاصله آن تا جزیره هرمز بسیار کم تر از امروز بوده است.
نای بند قدیم به سبب داشتن آب شیرین، از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. بعضی از تشکیلات سیاسی و نظامی و درمانی و خانه بعضی از بزرگان و خارجیان در آن جا قرار داشت که از آن جمله می توان به پادگان نظامی، قلعه تینگو، کارخانه اطلس (کارخانه کنسرو ماهی) قرنطینه، اردوگاه اسپیار اشاره کرد. وجود امام زاده سید مظفر و شاه عبدل قهار نیز همیشه موجب توجه مردم به نای بند بوده است.
نای بند و قنات
مرحوم سديد السلطنه، در کتاب بندرعباس و خلیج فارس می نویسد:
«پدرم، شروع به احداث یک رشته قنات نمود، اما به دلایلی موفق به انجام آن نشد.»
این قنات همان قناتی است که بعدها مرحوم اسماعیل بهادر فرماندار وقت، آن را به شهر بندرعباس رساند و آب آن در چند آب انبار در دسترس مردم قرار گرفت. آب انبارها در عمق ۱۲-۱۰ متری در حاشیه خیابان اصلی شهر قرار داشتند و دارای شیر برداشت آب بودند. مردم آن زمان، آب انبارها را به سبب آن که دهانه شیرهای برداشت آب در آن ها شباهت به دهان شیر داشت «دهن شیر» می نامیدند. از این آب برای مصارف خارجی استفاده می شد.
در همان سال ها در یک تصنیف و آهنگ محلی، اصطلاح «دهن شیر» نیز به کار گرفته شد که یک بیت آن این بود:
هوا از دهن شیر بیارم با چشم کورم
هو از دهن شیر بیارم جونی بشورم
«آب را با چشمان كورم از دهن شیر بیاورم و تن او را شست و شو دهم.»
اصطلاح «دهن شیر» در کتاب مجمع التواريخ تأليف میرزا محمد خليل مرعشی صفوی نیز آمده آن جا که به آب آشامیدنی مسقط در عمان اشاره کرده می نویسد: آب شیرین خوردن اهل آن شهر، مجموع از چاهی است که بیرون حصار شهر واقع است و از آن جا در زیر زمین جدولی را با سنگ و صاروج (ساروج) در کمال استحکام ساخته اند که آب در آن می اید و در کنار دریا حجره ای را به هیأت برکه و آبگیر ساخته اند که آن آب جدول در آن آبگیر جمع می شود و در آن حجره، پیوسته مقفل است و اطراف آن حجره را شیردهن ها نصب نموده اند که مردم، آب از شیردهن ها می گیرند و آن نیز به اجاره می باشد که فی مشکی یک غاز که زری است مسکوک از مس می خرند.
بندرعباس و سورو
سورو که امروز یکی از محله های بزرگ شهر بندرعباس است دارای سابقه تاریخی درخشانی است که متأسفانه کم تر به آن پرداخته شده است. در متون قدیمی، سورو را «سيرو» و «توسر» نیز نوشته اند. حمدالله مستوفی در نزهة القلوب می نویسد:
شهر بندرعباس در زمان صفویان در نزدیکی «توسر» بنا گردیده که مقصود وی همین سوروست و گفته شده است که روزگاری به وسعت بندرعباس و دارای عمارت های عالی بوده و مردم آن صاحب دولت و مکنت و نخلستان و بساتين و جهاز و دواب بوده اند.» سوروی قدیم به لحاظ موقعیت بندری، بارانداز کاروان هایی بود که از شیراز، لار، فسا، داراب، طارم، فرگ و سایر نقاط به این منطقه می آمدند. شغل عمده مردم، صیادی، تجارت و کسب و کار بوده و هست. در غرب سورو نخلستانی وجود داشت که به نام گلستان مشهور بود.
کامرو – سورو
در دایرة المعارف اسلامی آمده است که:
گامرون دهکده یا شهر کوچکی بود که در دوازه یا سیزده میلی بندر هرمز قرار داشت. این شهر چگونه و چه موقع بنا شده، تاریخ چیزی در این باب نمی گوید، اما احتمال می رود که «گامرو» اندکی پس از هرمز جدید به وجود آمده باشد و چون «گامرو» در فاصله نزدیکی از باختر شهر جدید بندرعباس قرار داشته، اگر کاملا در محل سابق بندر قدیمی «سورو» واقع نبوده، لامحاله در نزدیکی کامل آن بندر که منتها الیه جاده کاروانرو شیراز، داراب گرد و طارم بوده قرار داشته است. پرتغالی ها برای حفاظت «گامرو» قلعه ای در ساحل بنا کرده اند و حصار سنگی محکمی دور آن کشیدند.
- توضیحات
- بازدید: 5552
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان