پیشینه باستانی چهارشنبه سوری
پیشینه باستانی چهارشنبه سوری
یکی از مراسم باستانی که جایگاه ملی و تاریخی در ایران دارد، چهارشنبه سوری است. که به جشن سده، مشهور است. چهارشنبه سوری، جشنی بهاری است، برای پیشواز نوروز و در آخرین چهارشنبه سال برگزار می شود.
آتش افروزی
در آن زمان، شعرا و عرفا، دور هم جمع می شدند و شعرها می گفتند و نقد می کردند. در زمان پادشاهی بیهقی در بیرون از شهر، مردم آتش روشن می کردند و دور هم جمع می شدند و به شادی و پایکوبی می پرداختند و آتش بازی می کردند. شاعرانی مثل عنصری، منوچهری، فرخی، در وصف این روزها، شعرها می سرودند و کنار آتش جمع می شدند. در حال حاضر در شهر کرمان، هنوز بسیاری از زرتشتیان، طبق آداب قدیمی خود این مراسم را، برگزار می کنند. آتش، یک عنصر مقدس برای رومی ها و زرتشتیان بود. که در مراسم خود از آن استفاده می کردند. حتی مسیحیان برای پیشواز میلاد مسیحیت، قبل از جشن، آتش روشن کرده و شادی می کردند. ایرانیان اصیل نقاط مختلف ایران، هر سال در چهارشنبه سوری، هر آنچه بوته و گزنه و چوب خشک است را، به آتش می کشند و پیر و جوان، از روی آن می پریدند و می گفتند:
زردی من، از تو و سرخی تو، از من
غم برو شادی بیا، محنت برو، روزی بیا
ای شب چهارشنبه، ای کلیه جار دنده، بده مراد بنده
می گویند خاکستر چهارشنبه سوری، نحس است. چون مردم غم و ناراحتی و زردی خود را، به آتش می دهند و سرخی و گرمای آتش را، به خودشان منتقل می کنند. خاکستر آن را، جمع می کنند و در آب روان و یا جایی دور می ریزند تا باد با خود ببرد و تا یک سال شادی و سلامتی برای خانواده، درخواست می کنند.
کوزه شکستن
در روزگاران قدیم، رسم بر این بود که بیشتر از یک سال نباید ظروف کهنه را، در خانه نگه داشت و اگر ظرفی سفالی، بیشتر از مدتی در خانه ای می ماند، از نشانه های فقر و تنگدستی آن خانواده می دانستند و بعد از این مراسم، هرکدام از افراد خانه، ظرف سفالی خود را، می شکستند و نفر آخر به بالا پشت بام می رفت و از بالا ظرف خود را، به سمت پایین، پرتاب می کرد و می گفت: درد و بلای خانه را، ریختم به توی کوچه
فال گوش نشینی
دختران و زنان دم بخت به نیت رسیدن به معشوق خود و یا ازدواج، از خانه بیرون می رفتند و در کنار خیابان و یا چهار راه می ایستادند و به حرفهای دیگران گوش می دادند. به قول معروف، تفال به حرف رهگذران خیابان می زدند. در صورتیکه حرفهای خوب می گفتند، نیت آن ها برآورده می شد و اگر حرفهای منفی می زدند، نیت فال گوش نشینان، برآورده نمی شد.
قاشق زنی
زنان و دختران، باتوجه به نیت و حاجت خود، قاشق و کاسه ای به دست می گیرند و شب به درهرخانه می روند و بدون آنکه حرفی بزنند، چادری بر سر خود می اندازند و قاشق را به کاسه هایشان می کوبانند. همسایه، با توجه به اینکه از نیت آنان مطلع است، در کاسه ی آنها، شیرینی، آجیل و یا مقداری پول می اندازد. درصورتیکه چیزی گیرشان بیاید، به حاجت و آرزوی خود، می رسیدند.
آش چهارشنبه سوری
آش معروفی است، به نام آش ( ابوردردا) که برای حاجتی و یا بیماری، در شب چهارشنبه آخرسال، می پختند و به بیمار می دادند و بین نیازمندان و فقیران، پخش می کردند.
آجیل چهارشنبه سوری
آجیل چهارشنبه سوری، برای حاجت گرفتن و بخت گشایی بود. که شامل آجیل هفت مغزاست. پاک می کردند و در کنارش قصه ی مخصوص آجیل چهارشنبه سوری، قصه ی خارکن را، می گفتند. که امروزه، آجیل چهارشنبه سوری به عنوانی نوعی خوراکی شور و یا شیرین استفاده می شود و نه نذر و حاجتی که در فکر رسیدن به آن باشند. در مجموع، در ساعتهای آخر مراسم، اسپند، دود می کردند و می سوزاندند. طبق این مجموعه ی تفاسیر و گفته ها، در فرهنگ ایرانیان، چهارشنبه سوری، نماد جنگ با اهریمنان، امید به زندگی، ایمان خداوند، بوده است. نه رفتارهای خشونت آمیز امروزه، که با انفجارهای مهیب ترقه و پرتاب نارنجک آتش، بر مردم، انجام می گیرد. امروزه، چهارشنبه سوری ایران، مورد تحریف قرار گرفته است و به صحنه ی جنگ های خونین، با تلفات زیاد، تبدیل شده است.
- توضیحات
- بازدید: 673
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.






























































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان