سمبل های شانس سریال سوپرنچرال

سمبل های شانس سریال سوپرنچرال

اطلاعات فیلم:

نام سریال: ماورا الطبیعه (supernatural)

تهیه کننده: اریک کرایپ

بازیگران: جنسن اکلس، جرد پادکلی، میشا کالینز، مارک شپرد

سریال سوپرنچرال در ژانر وحشت و جنایی در سال 2005 شروع به کار می کند. داستان کلی این سریال کارهایی است که دو برادر با نام سم و دین وینچستر برای مبارزه با هیولاها، جادوگران و شیاطین انجام می دهند. در کنار این داستان کلی، یک رشته ی به هم متصل کننده از اتفاقات در فصول مختلف وجود دارد که تقدیر این دو برادر است.

بیننده همیشه به میزانی طنز در میان خشونت های یک سریال طولانی و جذاب نیاز دارد. اما این طنز هم باید مرتبت با اتفاقات ماورایی باشد. سم و دین انبار مخفی پدرشان را پیدا می کنند و می فهمند کسی به آن دست برد زده است و چیزی را دزدیده است. پس از پیدا کردن دزدها متوجه می شوند آن ها یک پای خرگوش را دزدیده اند که موجب خوش شانسی آن ها می شود. ابتدا به طرز مفتضحی دزدها آن ها را می زنند، اما به محض این که دست سم به پای خرگوش می خورد، اوضاع تغییر کرده و سم و دین پیروز می شوند. اما وقتی از آن جا می روند، پای یکی از دزدها روی یک شیشه ی آب جو می رود و وقتی زمین می خورد یک چنگال بزرگ از پس سرش وارد شده و او را می کشد. سم و دین درباره ی آن از بابی می پرسند و متوجه می شوند که این پای خرگوش یک نفرین است، هر کس مالک آن باشد به شدت خوش شانس می شود و وقتی آن را از دست می دهد آن قدر بدشانس می شود که با اتفاقات ساده جانش را از دست می دهد.

نمادهای گوناگونی در اساطیر مختلف وجود دارد که موجب خوش شانسی می شود. چوب درخت بلوط، پای خرگوش، نعل اسب کار کرده، دلفین، لاک پشت، شبدر چهار برگ، عنخ، صلیب و... از جمله ی این نمادها در قالب اشیا هستند.

در اسطوره های خاورمیانه و اروپا دو رفتار مختلف نسبت به شانس وجود داشته است. اروپاییان اشیا، گیاهان و حیوانات خاصی را نماد خوش شانسی می دانستند و عقیده داشتند همراه داشتن آن ها به زندگی بهترشان کمک می کند. اما در خاورمیانه عقیده بر این بوده است که این نمادها بد شانسی را از انسان دور می کنند. برای مثال تاج نمکی یا گردنبند و انگشتر عقیق چنین کاربردهایی را در گذشته داشته اند. عباراتی در قرآن بعدها جای این وسایل را گرفت که تا امروز هم در خانه های مسلمانان در قالب های مختلف استفاده می شود.

در چین اژدها نماد خوش شانسی بوده است و قوم مایا نگهداری از خون قربانی ها را وسیله ای برای دور کردن بد شانسی از خود می دانستند. در ژاپن مجسمه ی گربه ی خوش شانسی یا مانکی نکو برای به دست آوردن شانس مرسوم است و طبق افسانه هایی در چین نگهداری از بامبوی خوش شانسی، شانس می آورد. البته همه ی این افسانه ها تبصره هایی نیز دارند. به عنوان مثال در چین این باور وجود دارد که اگر گیاه بامبوی خوش شانسی را در ابتدای سال نو هدیه بگیرید تا پایان سال خوش شانس خواهید بود، اما کافی است این گیاه در سال اول از بین برود، در این صورت شما تا بیست و نه سال آینده گرفتار بد شانسی خواهید بود.

مردم کشور اسکاندیناوی بر طبق افسانه های خود میوه های بلوط را مایه ی خوش شانسی می دانند و اعتقاد دارند که همراه داشتن آن ها موجب از بین رفتن درد و رنج و بیماری برای صاحبش خواهد شد. خوک ها در آلمان، خفاش های سرخ در چین، سوسک سرگین غلتان در مصر و دست همسا در میان یهودیان از دیگر سمبل های خوش شانسی رایج در جهان هستند.

در میان جادوگران نیز معجون های خوش شانسی رواج داشته است. تمام این اشیا، عبارات، وردها و معجون ها در طول سالیان مختلف دست مایه ی بسیاری از قصه پردازان شده است و در کتاب ها و فیلم های مختلفی به تصویر کشیده شده است.