عناصر نظافتی خانه های قدیمی گلپایگان
عناصر نظافتی خانه های قدیمی گلپایگان
هر خانه در شهر تاریخی گلپایگان دارای حلقه چاه آب بود که با چرخ چاه چهار پله ای و طناب و دلو یا سطل آب بالا کشیده می شد و مصرف خوراک - پخت و پز - شستشوی ظروف و سر و صورت و وضو و غیره با آن بود.
برای خنک کردن آب آن را در کوزه های سفالی به انواع و اشکال مختلف و با نام های گوناگون - کوزه گلبنده - دسی - سبو و غیره می ریختند و در معرض هوا قرار می دادند تا ترشح آب از خلل و فرج بدنه سفالی کوزه خنک شود.
لباسشویی سر حوض منزل انجام می گرفت ولی اکثریت زنان زحمت کش لباسشان را در جوی آب روان محل یا صحرا خیس می کردند و با پشوه که همان گیاه پته یا قلیاب بود مخلوط کرده و آب و چرک حاصله را با چوب (هلاشوره) که چوبی کوتاه و سر آن پهن بود به شدت می کوبیدند - همین آب در پایین دست به مصرف شتشوی ظروف و سر و صورت می رسید. لباس بچه های نوزاد هم در همین آب جاری از آلودگی تا حدی ظاهرا پاک می شد ولی کثافاتش در آب حل و در پایین جوی به مصرف می رسید و بیماری های انگلی - پوستی - گوارشی از همین عمل غیر بهداشتی حاصل می گردید بویژه شستشوی دل و روده و كله گوسفندان ذبح شده در آب روان منبع اکثر امراض بود.
چاه - در هر حیاط چاه آبی حفر شده است که با چرخ و چاه چهار پله و طناب پنبه ای یا موی بز به نام «سازین» و با دلو چرمی یا فلزی آب را از آن چاه بالا می کشیدند. که اغلب طناب به علت رطوبت دائمی و پوسیدگی بریده و دلو به چاه می افتاد و بعد از پیدایش و رواج اتومبیل های بارکش که به گلپایگان هم آمد دلوها از لاستیک تیوپ تایرها توسط دول دوزها ساخته و بهم دوخته می شد.
برای در آوردن دلو از چاه به اشخاصی ورزیده بنام «مقنی» یا «كمش یا چاه کن» نیاز بود و بیشتر به علت پایین رفتن سطح آب چاه ها به ویژه در تابستان ها مجبور به کندن و تخلیه ی گل و لای لجن و شن و غیره و پایین رفتن عمیق چاه بود.
لازم به ذکر نیست که پاها و کفش و گیوه های آلوده از سطح مبال ها و طویله ها و تماس با سنگ درب چاه و كف دلو بر روی زمین آلوده و باد و گرد و غبار و رفتن و بردن اشغال و فضولات به داخل چاه که درب باز و بدون حفاظ هم بود در نتیجه آب آلوده به انواع میکروب ها و سبب اصلی همه بیماری عفونی و گوارشی و غیره بود.
برای شرب آدمی و پخت و پز و خوردن حیوانات اهلی از آب چاه به همان طریق که گفته شد استفاده می شد و فرقی در زمستان و یخبندان و گرمای تابستان هم نداشت.
آبریزگاه - که به الفاظ مبال و خلا و جائی و مستراح و غیره هم گفته می شود، عبارت است از اطاقی کوچک با حفره ای در وسط آن که فضولات آدمی و آب به «بالوعه» یا خاشاک سرازیر می شود، معمولا با قطعه کرباس کهنه یا پرده کهنه آویزان شده داخل آن از دید مستقیم محفوظ می گردد و سوراخی برای نور و تهویه هوا دارد. آفتابه یا لولهنگ که از مس، آهن و گل پخته در لب چاه پر از آب می شود و یا به داخل حوض فرو برده و پر می شود. در شب های تاریک گاهی در مواقع با استفاده از فانوس یا چراغ نفتی مختصر روشنایی بداخل آن می تابید. انواع حشرات در آن سکنی گزیده و در رفت و آمد و زاد و ولد بودند و همیشه بوی عفونت آن ازار دهنده بود.
حوض- بعضی از منازل، دارای حوضی است که معمولا چهارگوش و مستطیل یا مربع است که آب آن از جوی آب کشاورزی پر می شود و روباز و در مواقع وزش باد همه گونه خاک و غبار و خاک برگ و خاشاک و فضولات حیوانی و انسانی به داخل آن می ریزد و ظروف خوراک و لباس و غیره در آن شسته می شود و به اصطلاح «آب کشیده می شود و تطهیر می گردد. از همین آب برای شستشوی در تابستان و دست و صورت و وضو گرفتن هم استفاده می گردد. بعد از آنکه آب «بو» گرفته و رنگ آب به تیرگی یا سبزی گراییده زیر آب زده می شد و به داخل چاه می رفت و لجن آب از حوض بیرون کشیده شده و به «سوربای کود» بهار بند اضافه می گردید.
اگر حوض دارای «پاشویه» و سنگ لب حوض باشد بعد از مدت کوتاهی از انواع «جلبک ها» در آن سبز می شد. بسیاری از اوقات کرم های بسیار قرمز رنگی بنام خاکشیر پیدا می شد که تقریبا رنگ آب قرمز می شد. در زمستان به علت سرما و یخبندان فوق العاده ی سرد گلپایگان برای جلوگیری از ترکیدن سنگ حوض ها روی حوض را با تيرو الوار و شاخه و برگ درختان پوشیده و اندوده کاه و گل می گرفتند و فقط سوراخ کوچکی برای شکستن یخ و برداشتن آب باقی می گذاشتند.
گاو چاه- در منازل وسیع و پر جمعیت و چندین خانواری که یک سطل یا دلو آب کافی نبود - گاو چاه احداث می گردید، یعنی اطراف چاه تپه بلندی از خاک یعنی چاه را می کندند و خاک حاصله را اطراف حلقه ی چاه انبار می کردند که تپه ی خاکی ایجاد می شد و برای رفت و برگشت حرکت گاو زمین را کنده و چال می کردند و در اثر حرکت به طرف پایین رفتن گاو در چاله - طناب با دلو بالا کشیده می شد و کارگری دلو یا پوست را در حوضچه ای خالی می کرد و ابهای دلو جاری می گردید. آب اغلب باغچه ها و حمام ها را از همین گاو چاه تأمین می کردند، چرخ چاه گاو چاه با چرخ چاه معمولی متفاوت بود و توسط پا پله چرخ را بالا می آوردند که کارگر مربوطه بعد از مدتی دچار انواع دردهای مفصلی و ستون فقرات می شد.
- توضیحات
- بازدید: 707
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.
نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان