معماری حمام های قدیمی گلپایگان
معماری حمام های قدیمی گلپایگان
حمام - کلا حمام ها عمومی و جز موقوفات و خیرات و باقیات الصالحات بود که با کمک و مساعدت همگانی ساخته می شد و نگه داری و مرمت و تعمیر جزء و کلی آن به عهده ی همه ی مردم محل بود و گاهی هم از موقوفات و خیرات هزینه های آن تأمین می شد و خزانه ای بود.
آب حمام از چاه تأمین می شد که سرپناهی و سکویی برای «آبکش» که با تکیه به اسکویی با فشار پا چرخ چاه را به حرکت در می آورد و سطل سطل آب بالا آورده و در مجرای آب می ریخت که به خزانه حمام سرازیر می شد، و به عکس منازل چرخ و چاه حمام با «پا» کشیده می شد و دلو آن از پوست گوساله یا بز بود که نرم و مقاوم بود آبکشی از چاه برای حمام کاری بسیار خسته کننده و یکنواخت و رنج آوری بود در این زمینه ترانه های محلی هم وجود دارد.
کارگران آبکش دچار رماتیسم و کمردرد و درد مفاصل و اغلب در پیری فلج و زمین گیر می شدند.
بدنه ی حمام از سنگ و ملاط آن آهک و ساروج (متشکل از شن و آهک و کردول و گاهی هم شیر) بود که کار سیمان امروزی بلکه بهتر از آن را انجام می داد و در مقابل رطوبت و داغی و گرما و بخار آب و رطوبت به خوبی مقاومت می کرد سقف حمام به شکل طاق و با یک شیشه محدب ضخیم سبز رنگ ساخت قم یا همدان یا اصفهان مسدود بود و نور ملایمی به داخل حمام می افکند ولی داخل دیده نمی شد و از چشم نامحرم محفوظ بود.
صحن حمام دارای سکویی سراسری و دایره مانند بود و با کاشی های آبی رنگ فرش شده و به نام «سربینه» که مراجعین بقچه ی لباس و لوازم خود را در آن می پیچیدند و مراقبت آن با «حمامی» بود و بعد به داخل راهرو و «نوره کش خانه» که محل مالیدن «واجبی» یا داروی نظافت و ترکیبی از آهک و زرنیخ و ماسه بود، موهای اضافی را می ستردند و کف این اطاق از سنگ پوشیده بود و بدون درز و روشنایی و همیشه لغزنده و آلوده و متعفن و همه ماهه عدهای بویژه پیرمردان و پیرزنان در آن به زمین می خوردند و لگن خاصره آن ها می شکست که مصیبت های گوناگون به دنبال داشت.
بعد از نوره کش خانه وارد صحن حمام می شدند که با سنگ فرش شده و لیز و لغزنده بود و چون «گلخن» یا کوره ی آتش حمام در زیر آن قرار داشت حرارت حاصله از سوخت گون و خار مغیلان توسط دودکش، اول «دیگ مسین» «تون حمام» خزانه ی حمام را گرم و آب خزانه که روی این دیگ بود گرم و داغ می شد، بعد حرارت حاصله از سوخت از زیر کف صحن حمام رد می شد و در نتیجه سنگ های کف هم گرم و داغ می شد.
آب خزانه از روز آبگیری و هجوم مردم به داخل آن و شستن گل و چرک پینه و بقایای نوره و رنگ ریش و حنا و احیانا روغن هایی که برای امراض پوستی می مالیدند و خاکستر و خونابه ختنه شدگان و زایمان کرده ها و صابون و سدر و گاهی تخم مرغ و مورد و گل ارمنی و گل سرشور و جویده اسپرس که روی زخم ها و قسمت های له و کوبیده شده و شکسته بندی شده برای درمان می گذاشتند و به آن مرهم می گفتند جمع شده بود در خزانه حمام شسته می شد. به علت گرمای مطبوع آب و فشار بخار آب بچه ها و نوجوانان بدون استثنا در خزانه ادرار می کردند.
بزرگسالان هم برای شستن «غسل برای رفع بقایای منی» و حیض زنان و غیره از این آب استفاده می کردند که این آب به زودی تغییر رنگ داده متعفن می شد در اول طلوع صبح حمامی یا دلاک حمام با تخته چوبی آلودگی های سطح آب خزانه را جمع آوری کرده و به محل فاضلاب حمام می ریخت که سبب بسیاری از امراض پوستی مثل کچلی و گری، جرب می شد اگزما، تراخم و انواع و اقسام دیگر امراض همگی از آب آلوده به میکروب و كثافت های خزانه ها بود از همه دلخراش تر عده ای مؤمنین متعصب هم این آب را در دهان کرده و غرغره می نمودند و بعد به داخل آب خزانه تف می کردند و به رسم ادب و مهربانی مشتی از این آب آلوده را برداشته به هم تعارف می نمودند و فلسفه این اصطلاح آن است که آب خزانه آن قدر باید تمیز باشد که قابل خوردن باشد!(با آب خزانه دوست می گرفتند) از این جا پیدا شده است.
روشنایی حمام از چراغ روغنی (چراغ موشی) که از روغن کرچک بود و فتیله ای بود که روی یک سنگ ستون مانند تراش داده شده بنام «چراغ پا گذاشته می شد که دود میکرد و در بخار آب حمام، روشنایی اندکی داشت و به دیوار حمام اشکال خیالی را می انداخت که منشأ افکار و قصه های خرافی جن و دیو در حمام از آن برخاسته است.
رسم معمول خوردن نان و ترشی در صحن حمام برای زنان باردار رواج کامل داشت و عروس هم متجاوز از ۲ ساعت در این هوای نمناک و مخلوط با دود روغن چراغ و گرمای زیاد نگه داشته می شد و سپس در داخل آب خزانه با هزاران میکروب و كثافت استحمام می کرد و به اصطلاح «پاک» می شد.
لوازم حمام عبارت بودند از: بقچه حمام که اعیان و ثروتمندان از پارچه ترمه با آستر دارایی و مخمل و پارچه های گران قیمت دوخته می شد. جانماز و مهر و تسبیح و برای مردان کیسه توتون و چیق و ذره بین و چاقوی اره دار و کیسه پول و مقراض کوچک و آیینه کوچک و شانه چوبی و سنگ پا و بند تنبان ابریشمی با سر آویز و منگوله و برای زنان شانه و آیینه و شیشه گلاب، گل آبپاش و کیسه گل خشک شده و میل سرمه دان و سرمه دان و قاشق وسمه کشی و وسمه جوش و ظروف «غازه» یا سرخاب و انواع سفید آب و قطعه ای پیه و کیسه چرک پشمی و لنگ و حوله و سربند - ظرف حنابندی و ظرف مسی مشربه و طاس و لگن و آفتابه و سنگ پا و غیره بود.
- توضیحات
- بازدید: 589
نظرات
- هیچ نظری یافت نشد.











































































































نظر خود را اضافه نمایید
ارسال نظر به عنوان مهمان