روش های تحلیل فیلم (3)


به شکلی دیگر، نویسنده ای ممکن است اظهار نظر کند که فلسفه خوش بینی اصلی مردم امریکا در دهه ۱۹۴۰ و اوایل دهه ۱۹۵۰ در فیلمهای کمدی موزیکال و داستانهایی که پایانی خوش داشتند چون آواز در باران (۱۹۵۲) و سابرینا (۱۹۵۳) منعکس شده است.
ممکن است نویسنده به جای آنکه به گرایشهای کلی يك فرهنگ بپردازد خود را به موضوعات ویژه ای محدود کند. مثلا ممکن است وی نقش سیاهپوستان را در فیلمهای آمریکایی مورد بررسی قرار دهد. با انتخاب چهار با پنج فیلم نمونه، مثلا از ۱۹۴۹ تا ۱۹۶۸، او قادر خواهد بود نگرش نسبتا واقع گرایانه تری از زندگی سیاهپوستان آمریکا به دست آورد. به همین نحو مطالعه فیلمهای يك دهه انتقالی می تواند تغییر گرایشهای مردم نسبت به کلیسا، ارتش، مسائل جنسی و اخلاقیات را بیان کند.

روشهای تحلیل فیلم (3)
گاهی منتقد می کوشد با روش برون نگر اثر فیلمساز را بر جامعه مورد ارزیابی قرار دهد. بدون شک این روش جالب توجه است ولی مشکلات بسیاری در بر دارد. ایراد اساسی که به این روش می گیرند این است که هیچ روش عینی برای برقراری رابطه ای مستدل بین دیدن يك فيلم و تغییر بعدی رفتار وجود ندارد. مثلا چگونه نویسنده می تواند ثابت کند که فیلمهای تبلیغاتی لني ريفنشتال به نامهای پیروزی اراده (۱۹۳۴) و المپیاد (۱۹۳۸) حقیقتا در غرور ملی گرایی که عامل بزرگ اتحاد آلمان نازی بود اثر گذاشت؛ شعارهای روی کاغذ رنگی هنگامی رواج یافت که بانی و کلاید (۱۹۶۸) و این گروه خشن (۱۹۶۹) ساخته شدند. نویسندگان زیادی بر این عقیده اند که این فیلمها نه تنها اثری زیان آور بر احساسات بینندگان داشت بلکه آنها را به تعصب تشویق می کرد. همچنین آیا می توان شیوه های جدید زندگی را نیز تحت تأثیر فیلمهایی چون آگراندیسمان (۱۹۶۷) و ایزی رایدر (۱۹۶۹) دانست؟ آیا اخلاقیات را فیلمهایی چون من کنجکاوم - زرد (۱۹۶۹) به انحطاط کشانده است؟ این مسئله درست مثل استدلال مرغ و تخم مرغ است که کدام يك اول بوده اند؛ فیلمساز بر این نکته پافشاری می کند که فقط آنچه را می بیند به تصویر می کشد در حالی که معلم اخلاق معتقد است که فیلمساز ارزشهای معنوی را زیر پا می نهد. بنابراین، کوشش برای ارزیابی اثر فیلمساز بر جامعه حداکثر ارزشی با قابل تردید دارد و در این روش، ارزش فیلم را نه في نفسه بلکه آن را به صورت يك وسیله تبلیغاتی بررسی می کنند.

روشهای تحلیل فیلم (3)
منتقدی که از روش فیلم و جامعه استفاده می کند باید در نظر داشته باشد که اولین مسئولیت او خود اثر است. حتی اگر فيلم اشتباهات تاریخی یا اجتماعي داشته باشد باز هم می تواند يك شاهکار هنری محسوب شود. کسی که در صدد است فقط ارزشهای تاریخی و اجتماعی يك فيلم را بررسی نماید دچار گرفتاری بزرگی خواهد شد. اگر فیلمی که مورد بررسی است در رابطه با واقعه تاریخی خاصی باشد، منتقد با دانشجو باید به منابع اضافی دیگری چون تاریخ، نشریات ادواری و روزنامه ها مراجعه کند. این مطالعات اضافی به او كمك می کند تا به مشاهدات خود اعتبار بیشتری بخشد : در موضوعی که با استفاده از روش فیلم و جامعه نوشته می شود. نویسنده، باید به طور مشخص و مستقيم عقیده اصلی خود را مطرح کند.

روشهای تحلیل فیلم (3)

مثلا این جمله حاوی تز اصلی است: شخصیت پردازی سیاهان در فیلم بر باد رفته ساخته ویکتور فلمینگ (۱۹۳۶) نمایانگر تصویر قالبی سیاهان در فیلمهای امریکایی است. و به خواننده می گوید که محور بحث در این فیلمهای نمایش غیر واقعی سیاهان آمریکاست، سپس نویسنده می تواند نمونه هایی از حقایق تاریخی را برای اثبات نظر خود ذکر کند. بخش اصلی موضوع احتمالا حاوی قرائنی - خواهد بود که این نکته را به اثبات برساند. نتیجه گیری او می تواند چند حالت داشته باشد، وی ممکن است سعی کند با اشاره به موارد به جا و نا به جای شخصیت پردازی سپاهان، تصویری کلی از آنان به دست دهد؛ ممکن است و بخواهد نشان دهد که چگونه یک تصویر قالبی از سیاهان می تواند در ارزش های یک جامعه اثر بگذارد؛ یا می تواند فیلم بر باد رفته را با فیلمهای دیگری از این نوع که واقع گرایانه تر به نظر می رسند مقایسه کند.

روشهای تحلیل فیلم (3)

1 1 1 1 1 1 1 1 1 1 Rating 0.00 (0 Votes)
افزودن نظر
  • هیچ نظری یافت نشد.
قدرت گرفته از کومنتو فارسی جوملا نال

مطالب مشابه

رستوران های مالزی

هتل برج های طلایی کیش

پله های اسپانیایی رم

ستون های سنگی روسیه

موزه بطری های شیشه ای پاتایا تایلند

برج های دوقلوی پتروناس کوالالامپور مالزی